[ویکی فقه] لقمان، نام مردی حکیم که اصلش حبشی بوده و در روزگار داود پیغمبر (علیه السّلام) می زیسته و در قرآن کریم نام وی آمده است: «و لقد آتینا لقمان الحکمة ان اشکر لله و من یشکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان الله غنی حمید؛ ما به لقمان حکمت عطا نمودیم. یعنی وی را
خرد و
دانش دادیم و
هوش و
بصیرت عطا کردیم».
در باره لقمان اختلاف کرده اند: برخی گفته اند: حکیم بوده و مقام
نبوت را نائل نگشته است. بعضی او را پیامبر دانسته و حکمت را که در قرآن صفت وی آمده است به نبوت تفسیر نموده اند. یکی از دوستانش به وی گفت: مگر نه تو با ما چوپانی می کردی، این حکمت و دانش را از کجا و به چه سبب به دست آوردی؟! وی گفت: نخست خواست خداوند و اندازه گیری او، و دیگر صفاتی که در من وجود داشت و همان زمینه ساز لطف
خدا گردید، و آنها عبارتند از: امین بودن، و راستگو بودن، و
سکوت نمودن از آن چه که مرا سودی نباشد.
اندرزهای لقمان در قرآن
بخشی از اندرزهای لقمان در قرآن ذکر گردیده است:
←
ظلم عظیم
حماد گوید: از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدم لقمان که بود و حکمتش که قرآن از آن یاد می کند چه بود؟ فرمود: نه به خدا
سوگند حکمتی که لقمان به دست آورد، بر اثر مال و مقام و ایل و تبار یا نیروی جسمی و جمال نبود، بلکه وی مردی بود که سر به طاعت
پروردگار داشت و از
محرمات اجتناب می نمود، ساکت، آرام، ژرفنگر، طویل الفکر و تیزبین بود، به پندگیری (از دیدنی ها و شنیدنی های خود از پند دیگران)، بی نیاز بود، هرگز در روز نمی خفت و کسی او را در حال قضاء حاجت ندید که وی بسی مستتر و متحفظ بود، هرگز بر چیزی نمی خندید مبادا به گناه افتد و ابدا خشم نمی نمود و با کسی شوخی نمی کرد و هیچ گاه از روی آوردن دنیا، شاد نگشت و از پشت کردن آن، غمگین نشد، وی با زنان متعدد،
ازدواج نمود و فرزندان بسیار داشت و بیشتر آنها در حال حیات او، بمردند و بر
مرگ هیچ یک نگریست، و هر گاه از جایی می گذشت که می دید دو نفر در نزاعند آن دو را آشتی می داد، چون سخنی از کسی می شنید که مورد پسندش بود، از او توضیح می خواست و از آن سخن بهره می برد گوینده هر که بود، به هویت و شخصیت او کاری نداشت، با
فقها و دانشمندان بسیار مجالست می نمود و هر گاه به دانشمندی که پست
قضاوت داشت بر می خورد به او می نگریست و بر حالش می گریست، که به آزمایشی سخت و سنگین مبتلی گشته، بر ملوک و سلاطین اظهار تاثر و ترحم می نمود، که بیچاره فریب خورده و خویشتن را تباه ساخته... خداوند جمعی از
ملائکه را به نزد وی فرستاد که آیا موافقی که خداوند ترا در زمین
خلیفه خویش سازد و میان مردم به حکم او داوری کنی؟ لقمان گفت: اگر خداوند به من امر فرموده سمعا و طاعتا چه اگر او فرمان دهد مرا یاری کند و راهنمائیم نماید و از خطا مصونم دارد، و اگر این امر را به اختیار خودم وا گذاشته آزادی و عافیت و سبکباری را ترجیح می دهم. ملائکه گفتند: به چه سبب این پست را نپذیری؟ گفت: بدین جهت که قضاوت از سنگین ترین بارهای
دین است و
فتنه و
آزمایش در آن بسیار و درهای ظلم و
تجاوز از هر طرف به سویش باز، و اگر
قاضی راه آن را خطا کند راه بهشت را خطا کرده... ملائکه از حکمت و دانش او به شگفت آمدند و خداوند نیز از منطق او خوشنود گشت...
اندرزهای لقمان در روایات
...
wikifeqh:
قرآنی که قبل از اسلام می زیسته است. لقمان به حکمت، مواعظ و داستان های
اخلاقی مشهور بود و سوره ای از قرآن به نام او است. عدم
شرک به خدا،
تواضع در برابر مردم، وقار در راه رفتن، میانه روی در زندگی، ویژگی های همنشین خوب، ادب آموختن از بی ادبان از جمله حکمت های معروف لقمان است.
داستان های زیادی از لقمان در شعر و ادب فارسی نیز نقل شده است. برخی از مورخان به دلیل شباهت های داستانی، لقمان را با برخی شخصیت های تاریخی یکی پنداشته اند. در
روایات به عدم نبوت لقمان تصریح شده است.
لقمان حکیم به عنوان یکی از شخصیت های معروف اخلاقی و دانا مورد پذیرش مورخان قرار گرفته است؛ اگرچه به دلیل شباهت های داستانی با بعضی از شخصیت های تاریخی و افسانه ای از جمله لقمان بن عاد اساطیری، ازوپ، بلعم باعورا، احقیار و لقمان معمر، یکی پنداشته شده است. درباره اصل و نژاد لقمان نیز اختلاف وجود دارد بعضی او را به
قوم عاد نسبت داده و برخی او را از قوم
بنی اسرائیل می دانند عده ای معتقدند او غلام حبشی یکی از ثروتمندان بنی اسرائیل در زمان داود نبی بود که به دلیل داشتن حکمت و دانایی از طرف ارباب خود آزاد گشت.
wikishia:
آیات قرآن، روایات، اشعار و حکایات استفاده نموده است.
نکات زیر، پیرامون محتوای کتاب، قابل توجه است:
فهرست مطالب و مباحث کتاب در ابتدای آن بیان شده است. توضیحات و منابع و مصادر در پاورقی ها ذکر گردیده است. فهرست کتاب ها، به غیر از قرآن، به ترتیب حروف الفبا در پایان آورده شده است.