ابوجهل
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
پلنگ
لقبی است که پیغامبر ص و مسلمانان نخستین به عمرو بن هشام بن مغیره ملقب به ابو الحکم که با اسلام مخالفت می ورزید دادند٠
۱ - مولوی این اسم را بمعنی مطلق کافر گرفته است و آنرا با ( ان ) جمع بسته بمعنی کافران و مشرکان بکار برده است ( قس . فرعونان در مثنوی ) : عقل با حس زین طلسمات دو رنگ چون محمد با ابو جهلان بجنگ . ( مثنوی )
لقبی است که پیغامبر ص و مسلمانان نخستین به عمرو بن هشام بن مغیره ملقب به ابو الحکم که با اسلام مخالفت می ورزید دادند٠
۱ - مولوی این اسم را بمعنی مطلق کافر گرفته است و آنرا با ( ان ) جمع بسته بمعنی کافران و مشرکان بکار برده است ( قس . فرعونان در مثنوی ) : عقل با حس زین طلسمات دو رنگ چون محمد با ابو جهلان بجنگ . ( مثنوی )
لغت نامه دهخدا
ابوجهل. [ اَ ج َ ] ( ع اِ مرکب ) نمر.( المزهر ). پلنگ. ابوالابرَد. ابوجذامه. ابوالحریش.
ابوجهل. [ اَ ج َ ] ( اِخ ) کنیت اسلامی عمروبن هشام بن مغیره مخزومی. و بزمان جاهلیت کنیت او ابوالحکم و معروف به ابن الحنظلیه بود. او با رسول اکرم و دین مسلمانی دشمنی سخت میورزید و مسلمانان را می آزرد. و آنگاه که رسول صلوات اﷲعلیه بمدینه هجرت فرمود مردم مکه را بجنگ اهل مدینه برمی آغالید. در غزوه احد معاذبن عمروبن جموح و معاویةبن عفرا بر وی دست یافته او را بکشتند. او میان مسلمین مثل اعلای عناد و ستیزه است :
بوالحکم نامش بد و بوجهل شد
ای بسا اهل از حسد نااهل شد.
ابوجهل. [ اَ ج َ ] ( اِخ ) کنیت اسلامی عمروبن هشام بن مغیره مخزومی. و بزمان جاهلیت کنیت او ابوالحکم و معروف به ابن الحنظلیه بود. او با رسول اکرم و دین مسلمانی دشمنی سخت میورزید و مسلمانان را می آزرد. و آنگاه که رسول صلوات اﷲعلیه بمدینه هجرت فرمود مردم مکه را بجنگ اهل مدینه برمی آغالید. در غزوه احد معاذبن عمروبن جموح و معاویةبن عفرا بر وی دست یافته او را بکشتند. او میان مسلمین مثل اعلای عناد و ستیزه است :
بوالحکم نامش بد و بوجهل شد
ای بسا اهل از حسد نااهل شد.
مولوی.
ابوجهل . [ اَ ج َ ] (ع اِ مرکب ) نمر.(المزهر). پلنگ . ابوالابرَد. ابوجذامه . ابوالحریش .
ابوجهل . [ اَ ج َ ] (اِخ ) کنیت اسلامی عمروبن هشام بن مغیره ٔ مخزومی . و بزمان جاهلیت کنیت او ابوالحکم و معروف به ابن الحنظلیه بود. او با رسول اکرم و دین مسلمانی دشمنی سخت میورزید و مسلمانان را می آزرد. و آنگاه که رسول صلوات اﷲعلیه بمدینه هجرت فرمود مردم مکه را بجنگ اهل مدینه برمی آغالید. در غزوه ٔ احد معاذبن عمروبن جموح و معاویةبن عفرا بر وی دست یافته او را بکشتند. او میان مسلمین مثل اعلای عناد و ستیزه است :
بوالحکم نامش بد و بوجهل شد
ای بسا اهل از حسد نااهل شد.
بوالحکم نامش بد و بوجهل شد
ای بسا اهل از حسد نااهل شد.
مولوی .
فرهنگ عمید
= هندوانه * هندوانۀ ابوجهل
= هندوانه 〈 هندوانۀ ابوجهل
دانشنامه آزاد فارسی
ابوجَهْل (مکه ۶۷ پیش از هجرت ـ۲ق)
(نام کامل: ابوالحَکَم عَمرو بن هشام بن مُغیره مَخزومی) از اشراف و ثروتمندان قریش و مکه. شغلش تجارت بود. پدرش ریاست بنی مخزوم، شاخه ای از قریش را، برعهده داشت. به روایتی مادرش اسماء نگاه داری پیمان نامۀ قریش برای تحریم مسلمانان را عهده دار بود ولی بعداً اسلام آورد و به تجارت عطر پرداخت. وی مردی کاردان و در میان قریش از نفوذ کلام برخوردار بود. به همین سبب در جوانی به عضویت دارالندوه درآمد. با پیامبر (ص) به شدت مخالفت می کرد و رسالت او را در جهت برتری بخشیدن بر بنی هاشم و تضعیف تیره های دیگر قریش، ازجمله خود، می دید. برادر مادری خود را که بعد از اسلام آوردن عازم مدینه شده بود، از قُبا به مکه برگردانید و او را زندانی کرد. پیامبر نیز او را «ابوجهل» نامید. اما ظاهراً به دلیل حسن خدمت عِکْرَمه ( ـ۱۳ق) فرزند او به اسلام، پیامبر دستور داد تا مسلمانان او را بعد از مرگش سبّ نکنند و عکرمه را نیز به این کنیه منسوب نکنند. ابوجهل در سال دوم هجری، با لشکری که خود آن را بسیج کرد، برای حمایت از کاروانی که ابوسفیان سالاری آن را برعهده داشت، به راه افتاد. هرچند کاروان به سلامت گذشت، لشکر مکه به اصرار ابوجهل به سوی بدر حرکت کرد و در درگیری که با مسلمانان پیدا کرد، با وجود برتری، از مسلمانان شکست خورد و ابوجهل به همراه شماری دیگری از سران قریش به قتل رسید. دشمنی های ابوجهل و اقدامات وی علیه نشر اسلام شأن نزول پاره ای از آیات قرآنی دانسته شده است.
(نام کامل: ابوالحَکَم عَمرو بن هشام بن مُغیره مَخزومی) از اشراف و ثروتمندان قریش و مکه. شغلش تجارت بود. پدرش ریاست بنی مخزوم، شاخه ای از قریش را، برعهده داشت. به روایتی مادرش اسماء نگاه داری پیمان نامۀ قریش برای تحریم مسلمانان را عهده دار بود ولی بعداً اسلام آورد و به تجارت عطر پرداخت. وی مردی کاردان و در میان قریش از نفوذ کلام برخوردار بود. به همین سبب در جوانی به عضویت دارالندوه درآمد. با پیامبر (ص) به شدت مخالفت می کرد و رسالت او را در جهت برتری بخشیدن بر بنی هاشم و تضعیف تیره های دیگر قریش، ازجمله خود، می دید. برادر مادری خود را که بعد از اسلام آوردن عازم مدینه شده بود، از قُبا به مکه برگردانید و او را زندانی کرد. پیامبر نیز او را «ابوجهل» نامید. اما ظاهراً به دلیل حسن خدمت عِکْرَمه ( ـ۱۳ق) فرزند او به اسلام، پیامبر دستور داد تا مسلمانان او را بعد از مرگش سبّ نکنند و عکرمه را نیز به این کنیه منسوب نکنند. ابوجهل در سال دوم هجری، با لشکری که خود آن را بسیج کرد، برای حمایت از کاروانی که ابوسفیان سالاری آن را برعهده داشت، به راه افتاد. هرچند کاروان به سلامت گذشت، لشکر مکه به اصرار ابوجهل به سوی بدر حرکت کرد و در درگیری که با مسلمانان پیدا کرد، با وجود برتری، از مسلمانان شکست خورد و ابوجهل به همراه شماری دیگری از سران قریش به قتل رسید. دشمنی های ابوجهل و اقدامات وی علیه نشر اسلام شأن نزول پاره ای از آیات قرآنی دانسته شده است.
wikijoo: ابوجهل
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اَبوجَهْل، ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی، مشهور به ابوجهل (مقـ رمضان ۲ق/مارس ۶۲۴م)، از اشراف قریش و از مشرکان بنام مکه.
از روایت بلاذری
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۷۳.
ابوجهل چون دیگر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت
واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۹، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
وی در جوانی میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت. در۵۸۴م، هنگامی که ۳۰ سال بیش نداشت، از آن روی که مردی کاردان بود، به عضویت دارالندوه پذیرفته شد، در حالی که به رسم آن روزگار، اعضای دارالندوه (بجز بنی قصی) می بایست افزون بر ۴۰سال می داشتند.
ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکة، ج۲، ص۲۵۳، به کوشش رشدی صالح ملحس، مکه، ۱۹۶۵م.
...
از روایت بلاذری
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۷۳.
ابوجهل چون دیگر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت
واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۹، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
وی در جوانی میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت. در۵۸۴م، هنگامی که ۳۰ سال بیش نداشت، از آن روی که مردی کاردان بود، به عضویت دارالندوه پذیرفته شد، در حالی که به رسم آن روزگار، اعضای دارالندوه (بجز بنی قصی) می بایست افزون بر ۴۰سال می داشتند.
ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکة، ج۲، ص۲۵۳، به کوشش رشدی صالح ملحس، مکه، ۱۹۶۵م.
...
wikifeqh: رنج و آزار فراوانی بر مسلمانان و بنی هاشم تحمیل کرد. تلاش برای قطع رابطه قریش با بنی هاشم، ممانعت از حمایت ابولهب از پیامبر (ص) و طراحی توطئه قتل پیامبر(ص)، از اقدامات او علیه اسلام و مسلمانان بود. وی در جنگ بدر در ۷۱ سالگی کشته شد.
از روایت بلاذریبرمی آید که ابوجهل در ۵۵۴م زاده شد. پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر بنی مخزوم، شاخه ای از قریش، ریاست داشت.
مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلی از بنی تمیم بود. به روایتی نگاهداری پیمان نامه قریش برای تحریم بنی هاشم و مسلمانان را او یا خواهرش جُلاس(ام جُلاس)، خاله ابوالحکم، بر عهده داشت.
از روایت بلاذریبرمی آید که ابوجهل در ۵۵۴م زاده شد. پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر بنی مخزوم، شاخه ای از قریش، ریاست داشت.
مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلی از بنی تمیم بود. به روایتی نگاهداری پیمان نامه قریش برای تحریم بنی هاشم و مسلمانان را او یا خواهرش جُلاس(ام جُلاس)، خاله ابوالحکم، بر عهده داشت.
wikishia: قبیله بنی مخزوم و به ابوجهل مشهور بود و در انتساب به مادرش، ابن الحنظلیه نامیده شده است. اطلاعات ما از زمان ولادت و زندگی او پیش از ظهور اسلام، چندان نیست. بعضی او را هم سن پیامبر صلی الله علیه و آله و برخی، هنگام ورود به دارالندوه (سال 584 م)، سی ساله دانسته اند که بدین ترتیب سن وی، از حضرت بیش تر خواهد بود. پدرش هشام از مردان سرشناس و مهمان نواز مکّه به شمار می رفت تا آن جا که قریش، مرگ او را برای خود تاریخ قرار داد.
زیرکی، دانایی و هوشیاری او در آن عصر سبب شد تا برخلاف سنت عرب جاهلی که عضویت در دارالندوه، برای غیر بنی قصی را مشروط به چهل سالگی کرده بود، در نوجوانی که هنوز موی بر صورتش نروییده بود، یا نزدیک سی سالگی، عضو آن شورا شود و در تصمیم گیری های سران، طرف مشورت قرار گیرد.
او از بازرگانان ثروتمند و اشراف مکّه بود که چون دیگر هم ردیفان خویش، برای دست یابی به ریاست کعبه و در پی آن، ریاست مکه با بنی هاشم نزاع داشت و نبوت را نیز بر همین اساس تحلیل می کرد. او می گفت: ما و فرزندان عبدمناف در شَرَف و بزرگی به تنازع برخاستیم؛ اطعام کردند، اطعام کردیم؛ عطا کردند، عطا کردیم تا به نزدیک هم رسیدیم. گفتند: از ما پیامبری است که بر او وحی می شود! این را دیگر نفهمیدیم. به خدا سوگند! هرگز بدو ایمان نیاورده، تصدیقش نخواهیم کرد.
ابوجهل از دشمنان سرسخت پیامبر و مسلمانان بود. تلاش و رفتار خشمگینانه و کینه توزانه وی با آنان، در شکنجه تازه مسلمانانی چون یاسر و سمیّه که به قتل این زن و شوهر انجامید، تهمت و افترا به آنان، جلوگیری از استماع قرآن، و برقراری رابطه دیگران با پیامبر، کوشش برای انعقاد پیمان صحیفه مبنی بر یاری نرساندن به پیامبر صلی الله علیه و آله و کوشش بر عدم نقض آن، طراحی قتل پیامبر، به راه انداختن جنگ بدر و... آشکار است.
ابوجهل وقتی شنید که عیّاش بن ابی ربیعه (برادر مادری اش) به اسلام گرویده، هر شیوه ای را برای بازگرداندن او به کارگرفت و هنگامی که اندک ملایمت ولید بن مغیره را به پیامبر دریافت، وی را با حیله بر آن داشت که کلام خداوند را سحر بخواند. آیه 24 و 25 سوره مدثر/74 «إن هذا إلاّ سِحرٌ یُؤثَر × إن هذا إلاّ قَولُ البَشرِ» بیان گر این واقعه است. او برای تضعیف پیامبر و اسلام از هر راهی استفاده می کرد. وقتی آیاتِ «و ما أدرکَ ما سَقَرُ × لاتُبقی وَ لاتَذَرُ × لوّاحةٌ لِلبَشرِ × عَلَیها تِسعَةَ عَشَرَ» (سوره مدثر/74، 27 ـ 30) را شنید، به قرشیان گفت: آیا هر ده تن از شما، از غلبه بر یک نفر از گماشته های آتش ناتوانند؛ در حالی که شمار شما بیش تر است؟ رفیق شما خبر می دهد که جهنم نوزده گماشته دارد. اصرار بیش از حد و جاهلانه او بر مخالفت با پیامبر و اسلام، حتی موجب خشم دیگر سران مکّه شد و از سوی پیامبر به (ابوجهل) ملقب گردید. وی، در سال دوم هجری در جنگ بدر که خود فرماندهی سپاه شرک را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان در چاه (قلیب) بدر مدفون شد. او پسر و دختری داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت و ابتر ماند. عکرمه (فرزند او) پس از فتح مکه مسلمان شد و پیامبر برای این که مسلمانی آزرده نشود، مسلمانان را از سبّ ابوجهل منع فرمود.
مفسّران، در ذیل آیات فراوانی از ابوجهل نام برده اند که بخشی از آن ها چنین است:
«أَرَءَیتَ الَّذِی یَنهی × عَبداً إذا صَلّی × أَرَءَیتَ إن کانَ علی الهُدی × أو أَمَر بِالتَّقوی × أَرَءَیتَ إن کذَّبَ و تَوَلّی × ألَم یَعلم بِأَنَّ اللّهَ یَری»؛ آیا کسی که بنده ای را چون به نماز برمی خیزد؛ باز می دارد، نگریسته ای؟ آیا اندیشیده ای که اگر بر طریق هدایت باشد یا به پرهیزکاری امر کند، ؟ آیا اندیشیده ای که اگر انکار کند و روی برتابد، ؟ آیا نمی داند که همانا خداوند می بیند؟». (سوره علق/96، 9 ـ14) گفته شده که ابوجهل سوگند یاد کرد اگر پیامبر را به نماز ببیند، گردنش را بزند. یا سرش را بر صخره ای بکوبد، و درصدد عمل به سوگند خود بود که اعجاز الهی با نزول آیات پیشین جلوش را گرفت.
زیرکی، دانایی و هوشیاری او در آن عصر سبب شد تا برخلاف سنت عرب جاهلی که عضویت در دارالندوه، برای غیر بنی قصی را مشروط به چهل سالگی کرده بود، در نوجوانی که هنوز موی بر صورتش نروییده بود، یا نزدیک سی سالگی، عضو آن شورا شود و در تصمیم گیری های سران، طرف مشورت قرار گیرد.
او از بازرگانان ثروتمند و اشراف مکّه بود که چون دیگر هم ردیفان خویش، برای دست یابی به ریاست کعبه و در پی آن، ریاست مکه با بنی هاشم نزاع داشت و نبوت را نیز بر همین اساس تحلیل می کرد. او می گفت: ما و فرزندان عبدمناف در شَرَف و بزرگی به تنازع برخاستیم؛ اطعام کردند، اطعام کردیم؛ عطا کردند، عطا کردیم تا به نزدیک هم رسیدیم. گفتند: از ما پیامبری است که بر او وحی می شود! این را دیگر نفهمیدیم. به خدا سوگند! هرگز بدو ایمان نیاورده، تصدیقش نخواهیم کرد.
ابوجهل از دشمنان سرسخت پیامبر و مسلمانان بود. تلاش و رفتار خشمگینانه و کینه توزانه وی با آنان، در شکنجه تازه مسلمانانی چون یاسر و سمیّه که به قتل این زن و شوهر انجامید، تهمت و افترا به آنان، جلوگیری از استماع قرآن، و برقراری رابطه دیگران با پیامبر، کوشش برای انعقاد پیمان صحیفه مبنی بر یاری نرساندن به پیامبر صلی الله علیه و آله و کوشش بر عدم نقض آن، طراحی قتل پیامبر، به راه انداختن جنگ بدر و... آشکار است.
ابوجهل وقتی شنید که عیّاش بن ابی ربیعه (برادر مادری اش) به اسلام گرویده، هر شیوه ای را برای بازگرداندن او به کارگرفت و هنگامی که اندک ملایمت ولید بن مغیره را به پیامبر دریافت، وی را با حیله بر آن داشت که کلام خداوند را سحر بخواند. آیه 24 و 25 سوره مدثر/74 «إن هذا إلاّ سِحرٌ یُؤثَر × إن هذا إلاّ قَولُ البَشرِ» بیان گر این واقعه است. او برای تضعیف پیامبر و اسلام از هر راهی استفاده می کرد. وقتی آیاتِ «و ما أدرکَ ما سَقَرُ × لاتُبقی وَ لاتَذَرُ × لوّاحةٌ لِلبَشرِ × عَلَیها تِسعَةَ عَشَرَ» (سوره مدثر/74، 27 ـ 30) را شنید، به قرشیان گفت: آیا هر ده تن از شما، از غلبه بر یک نفر از گماشته های آتش ناتوانند؛ در حالی که شمار شما بیش تر است؟ رفیق شما خبر می دهد که جهنم نوزده گماشته دارد. اصرار بیش از حد و جاهلانه او بر مخالفت با پیامبر و اسلام، حتی موجب خشم دیگر سران مکّه شد و از سوی پیامبر به (ابوجهل) ملقب گردید. وی، در سال دوم هجری در جنگ بدر که خود فرماندهی سپاه شرک را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان در چاه (قلیب) بدر مدفون شد. او پسر و دختری داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت و ابتر ماند. عکرمه (فرزند او) پس از فتح مکه مسلمان شد و پیامبر برای این که مسلمانی آزرده نشود، مسلمانان را از سبّ ابوجهل منع فرمود.
مفسّران، در ذیل آیات فراوانی از ابوجهل نام برده اند که بخشی از آن ها چنین است:
«أَرَءَیتَ الَّذِی یَنهی × عَبداً إذا صَلّی × أَرَءَیتَ إن کانَ علی الهُدی × أو أَمَر بِالتَّقوی × أَرَءَیتَ إن کذَّبَ و تَوَلّی × ألَم یَعلم بِأَنَّ اللّهَ یَری»؛ آیا کسی که بنده ای را چون به نماز برمی خیزد؛ باز می دارد، نگریسته ای؟ آیا اندیشیده ای که اگر بر طریق هدایت باشد یا به پرهیزکاری امر کند، ؟ آیا اندیشیده ای که اگر انکار کند و روی برتابد، ؟ آیا نمی داند که همانا خداوند می بیند؟». (سوره علق/96، 9 ـ14) گفته شده که ابوجهل سوگند یاد کرد اگر پیامبر را به نماز ببیند، گردنش را بزند. یا سرش را بر صخره ای بکوبد، و درصدد عمل به سوگند خود بود که اعجاز الهی با نزول آیات پیشین جلوش را گرفت.
wikiahlb: تیره بنی مخزوم بود. به جهت زیرکی و هوشش به او ابوالحِکَم می گفتند؛ اما پیامبر او را ابوجهل نامید. وی به شدت با پیامبر دشمنی می کرد و اقدامات بسیاری برضد او و مسلمانان انجام داد؛ از جمله شکنجه کردن مسلمانانی چون یاسر و سمیه، جلوگیری از تبلیغ اسلام، آزار پیامبر، تهدید ابوطالب به قتل پیامبر و طرح پیشنهاد مشارکت همه طوایف قریش در قتل پیامبر.
آیه ۸ سوره فرقان که می گوید: {وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلا مَسحُورًا} (و ستمکاران گفتند: «جز مردى افسون شده را دنبال نمى کنید»)، درخصوص ابوجهل نازل شده است که با متهم کردن پیامبر به سحر، مسلمانان را پیروان فردی جادوگر می خواند. ابوجهل از عوامل اصلی شکل گیری غزوه بدر بود. او در این جنگ که به شکست مشرکان مکه انجامید، به دست دو جوان کشته شد.
عمرو بن هشام بن مغیره از تیره بنی مخزوم قبیله قریش بود. از این رو که مادرش أسماء بنت مخربه/مخرمة بن جندل از بنی نهشل بن دارم بن مالک بن حنظله بود، ، او را ابن الحنظلیه نیز خوانده اند. پدرش هشام از مردان سرشناس و مهمان نواز مکه به شمار می رفت و بر بنی مخزوم ریاست داشت. قریش مرگ او را مبدأ تاریخ خود قرار داد. از زمان ولادت ابوجهل و زندگی او پیش از ظهور اسلام، آگاهی چندانی در دست نیست. وی از بازرگانان ثروتمند و اشراف مکه بود.
آیه ۸ سوره فرقان که می گوید: {وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلا مَسحُورًا} (و ستمکاران گفتند: «جز مردى افسون شده را دنبال نمى کنید»)، درخصوص ابوجهل نازل شده است که با متهم کردن پیامبر به سحر، مسلمانان را پیروان فردی جادوگر می خواند. ابوجهل از عوامل اصلی شکل گیری غزوه بدر بود. او در این جنگ که به شکست مشرکان مکه انجامید، به دست دو جوان کشته شد.
عمرو بن هشام بن مغیره از تیره بنی مخزوم قبیله قریش بود. از این رو که مادرش أسماء بنت مخربه/مخرمة بن جندل از بنی نهشل بن دارم بن مالک بن حنظله بود، ، او را ابن الحنظلیه نیز خوانده اند. پدرش هشام از مردان سرشناس و مهمان نواز مکه به شمار می رفت و بر بنی مخزوم ریاست داشت. قریش مرگ او را مبدأ تاریخ خود قرار داد. از زمان ولادت ابوجهل و زندگی او پیش از ظهور اسلام، آگاهی چندانی در دست نیست. وی از بازرگانان ثروتمند و اشراف مکه بود.
wikihaj: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
اطلاعات ما از زمان ولادت و زندگی او پیش از ظهور اسلام، چندان نیست.
← نسب
بر اساس آیات قرآن کریم و تفاسیر بزرگ اسلامی ابوجهل به اوصافی مانند؛ ائمه کفر، ابتر، عدم بصیرت و اشقی توصیف شده است.
← پیشوای کافران
تلاش برای کشتن رسول خدا، جلوگیری از اقامه نماز، جلوگیری از شنیدن قرآن و تمسخر آیات الهی، تحقیر مؤمنان و تمسخر رسول خدا و... از جمله اعمال و افعال ناپسند او می باشد.
← تلاش برای کشتن رسول خدا
...
اطلاعات ما از زمان ولادت و زندگی او پیش از ظهور اسلام، چندان نیست.
← نسب
بر اساس آیات قرآن کریم و تفاسیر بزرگ اسلامی ابوجهل به اوصافی مانند؛ ائمه کفر، ابتر، عدم بصیرت و اشقی توصیف شده است.
← پیشوای کافران
تلاش برای کشتن رسول خدا، جلوگیری از اقامه نماز، جلوگیری از شنیدن قرآن و تمسخر آیات الهی، تحقیر مؤمنان و تمسخر رسول خدا و... از جمله اعمال و افعال ناپسند او می باشد.
← تلاش برای کشتن رسول خدا
...
wikifeqh: دلالت دارد. ابوجهل از اشراف و ثروتمندان مکه بود. او با توجه به وضعیت مالی و جایگاه خاص اجتماعی، در صدد دستیابی به ریاست بر مکه بود. او می گفت: «ما و فرزندان "قصی" در بزرگی به تنازع برخاستیم، اطعام کردند، اطعام کردیم، تا به نزدیک هم رسیدیم.»
ابوجهل و پیامبر
...
ابوجهل و پیامبر
...
wikifeqh: عمرو_بن_هشام_مخزومی
کلمات دیگر: