ژان باپتیست تاوِرْنیه یا ژان باتیست تاورنیه (۱۰۱۴–۱۱۰۰ق/۱۶۰۵–۱۶۸۹م)، جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوی است که در عصر صفوی بارها به ایران و مشرق زمین سفر کرد. سفرنامهٔ او در شرح وقایع دورهٔ صفویه و وقایع دربار صفوی دارای اهمیت بسیار است.
سفرنامهٔ تاورنیه، ترجمه نظم الدوله ابوتراب نوری، پاک نویسی احمدابن یوسف مشیر حضور، بی جا: بی نا (بی نا:مطبعه برادران باقراف)، ۱۳۳۱ق. =، ۵ جلد در یک مجلد، ۱۰۳۵ صفحه.
سفرنامهٔ تاورنیه، ۱۶۶۸–۱۶۳۲، ترجمه ابوتراب نوری (نظم الدوله)، ویراست ۲ با تجدیدنظر کلی و تصحیح حمید شیرانی، اصفهان: کتابفروشی تایید، ۱۳۳۶؛ ۷۱۹ صفحه.
سفرنامهٔ تاورنیه، ترجمه ابوتراب نوری، با تجدیدنظر کلی و تصحیح حمید شیرانی، تهران: کتابخانه سنائی، اصفهان: کتابفروشی تائید، ۱۳۶۳؛ ۷۱۹ صفحه.
سفرنامهٔ تاورنیه، ترجمهٔ حمید ارباب شیرانی، تهران: نیلوفر، ۱۳۸۳، نیلوفر، ۱۳۸۹؛ ۳۹۸ صفحه.
ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی، در سال ۱۶۰۵ در پاریس به دنیا آمد. خانواده او که اکثر جغرافی دان و حکاک و نقشه نگار بودند از تندر آنورس در بلژیک به پاریس آمده و در آنجا مستقر شده بودند. دوران کودکی اش در کنار پدر و خانواده دانشمندی گذشت که همه روزه دربارهٔ مسائل جغرافیایی با دیگران به گفتگو می پرداختند و همین گفتگوها بود که شوق سفر را از کودکی در او برانگیخت، چنان که خود می نویسد: (اگر اولین تعلیم دومین تولد باشد من بامیل سفر کردن پا به جهان گذاشته ام. شهرتی که پدرم در مباحث جغرافیا داشت و گفتگوهایی که بیشتر دانشمندان در حضور من با پدرم می کردند و من با علاقه گوش می دادم میل سفر را در من بیدار کرد)
بیست و دو سال بیشتر نداشت که بسیاری از کشورهای اروپا (فرانسه، انگلستان، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، آلمان، سویس، لهستان، مجارستان، ایتالیا) را دیده بود و به قدر رفع نیاز به زبانهای رایج آن کشورها سخن می گفت. در همین سفرهای اروپا بود که راه سفرهای آینده خود را گشود. پس از مدتی خدمت در نزد نایب السلطنه مجارستان، بافرستاده کاردینال ریشلیو به نام پر ژوزف، که چندی بعد مدیر انجمن های دینی مشرق زمین شد، ملاقات کرد و در واقع توانست از راهی که این کشیش کاپوسن به کشورهای مشرق باز کرده بود استفاده کند.
تاورنیه می نویسد: (من در حال رفتن به راتیسبون بودم که پر ژوزف به من پیشنهاد کرد که همراه نمایندگان او به سفری که نقشه اش را کشیده بود به قسطنطنیه و فلسطین بروم) در قبول این پیشنهاد تردید نمی کند و عازم سفر می شود. پس از آن نیز پنج بار دیگر به مشرق زمین سفر می کند و جمعاً نه بار کشور ایران را می بیند. آخرین سفرش در ۶ دسامبر ۱۶۶۸ با بازگشت به پاریس به پایان می رسد. در این هنگام شصت و سه سال دارد. لوئی چهاردهم، شاه فرانسه، لقب نجیب زادگی به او اعطا می کند و در سال ۱۶۷۰ مالکیت بارون نشین اوبون را نیز به آن می افزاید. اکنون به سن شصت و پنج، سن بازنشستگی و نگارش خاطراتش رسیده است.
سفرنامهٔ تاورنیه، ترجمه نظم الدوله ابوتراب نوری، پاک نویسی احمدابن یوسف مشیر حضور، بی جا: بی نا (بی نا:مطبعه برادران باقراف)، ۱۳۳۱ق. =، ۵ جلد در یک مجلد، ۱۰۳۵ صفحه.
سفرنامهٔ تاورنیه، ۱۶۶۸–۱۶۳۲، ترجمه ابوتراب نوری (نظم الدوله)، ویراست ۲ با تجدیدنظر کلی و تصحیح حمید شیرانی، اصفهان: کتابفروشی تایید، ۱۳۳۶؛ ۷۱۹ صفحه.
سفرنامهٔ تاورنیه، ترجمه ابوتراب نوری، با تجدیدنظر کلی و تصحیح حمید شیرانی، تهران: کتابخانه سنائی، اصفهان: کتابفروشی تائید، ۱۳۶۳؛ ۷۱۹ صفحه.
سفرنامهٔ تاورنیه، ترجمهٔ حمید ارباب شیرانی، تهران: نیلوفر، ۱۳۸۳، نیلوفر، ۱۳۸۹؛ ۳۹۸ صفحه.
ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی، در سال ۱۶۰۵ در پاریس به دنیا آمد. خانواده او که اکثر جغرافی دان و حکاک و نقشه نگار بودند از تندر آنورس در بلژیک به پاریس آمده و در آنجا مستقر شده بودند. دوران کودکی اش در کنار پدر و خانواده دانشمندی گذشت که همه روزه دربارهٔ مسائل جغرافیایی با دیگران به گفتگو می پرداختند و همین گفتگوها بود که شوق سفر را از کودکی در او برانگیخت، چنان که خود می نویسد: (اگر اولین تعلیم دومین تولد باشد من بامیل سفر کردن پا به جهان گذاشته ام. شهرتی که پدرم در مباحث جغرافیا داشت و گفتگوهایی که بیشتر دانشمندان در حضور من با پدرم می کردند و من با علاقه گوش می دادم میل سفر را در من بیدار کرد)
بیست و دو سال بیشتر نداشت که بسیاری از کشورهای اروپا (فرانسه، انگلستان، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، آلمان، سویس، لهستان، مجارستان، ایتالیا) را دیده بود و به قدر رفع نیاز به زبانهای رایج آن کشورها سخن می گفت. در همین سفرهای اروپا بود که راه سفرهای آینده خود را گشود. پس از مدتی خدمت در نزد نایب السلطنه مجارستان، بافرستاده کاردینال ریشلیو به نام پر ژوزف، که چندی بعد مدیر انجمن های دینی مشرق زمین شد، ملاقات کرد و در واقع توانست از راهی که این کشیش کاپوسن به کشورهای مشرق باز کرده بود استفاده کند.
تاورنیه می نویسد: (من در حال رفتن به راتیسبون بودم که پر ژوزف به من پیشنهاد کرد که همراه نمایندگان او به سفری که نقشه اش را کشیده بود به قسطنطنیه و فلسطین بروم) در قبول این پیشنهاد تردید نمی کند و عازم سفر می شود. پس از آن نیز پنج بار دیگر به مشرق زمین سفر می کند و جمعاً نه بار کشور ایران را می بیند. آخرین سفرش در ۶ دسامبر ۱۶۶۸ با بازگشت به پاریس به پایان می رسد. در این هنگام شصت و سه سال دارد. لوئی چهاردهم، شاه فرانسه، لقب نجیب زادگی به او اعطا می کند و در سال ۱۶۷۰ مالکیت بارون نشین اوبون را نیز به آن می افزاید. اکنون به سن شصت و پنج، سن بازنشستگی و نگارش خاطراتش رسیده است.
wiki: ژان باپتیست تاورنیه