[ویکی فقه] خواطر (جمع خاطر)، اصطلاحی در
تصوف و
عرفان ، به معنای اندیشه و خطابی که به سرعت بر دلِ سالک می گذرد بدون اینکه خود او
اراده کرده باشد، هرچند
قدرت دفع آن را از دل دارد.
خاطر در لغت به معنای خطاب و اندیشه ای است که به
شتاب بر
قلب وارد می شود و در آن درنگ نمی کند. به نظر
ابن فارس ، خَطَر دارای دو ریشه ، و ریشۀ دوم آن به معنای
اضطراب و
حرکت است و خواطر را نیز به سبب همین اضطراب و عدم قرار خواطر نامیده اند. چه بسا
تداوم معنای اصطلاحی آن به حدیثی از
پیامبر («حَتّی یخْطِرَ الشَّیطانُ بَینَ المَرْءِ وَ قَلْبِهِ، تا اینکه شیطان میان شخص و قلبش خطور می کند») و امیرمؤمنان («وَلِلْقُلوبِ خَواطِرُ لِلْهَوَی ، و دلها خواطری دارند که آنها را به سوی
هوای نفس می خواند») بازگردد که مؤمنان را از خطورات (
وساوس ) شیطان
پرهیز داده اند.
تقسیم بندی چهارگانه
ظاهراً
حکیم ترمذی نخستین کسی است که اشاره ای کوتاه به بحث خواطر کرده است و می توان تقسیم بندی چهارگانۀ انواع خواطر در آثار بعدی را به طور ضمنی در سخنان او یافت .به نظر وی ، قلب خزانۀ خداست و شیطان و نفس و حتی
فرشتگان نمی توانند از محتوای آن مطّلع شوند، اما
سینه (
صدر ) این گونه نیست و خواطری که وارد سینه می شود یا از فرشته (مَلَک ) است یا از نَفْس (
وسواس ).خواطر مَلَکی با
حمایت خدا می آید و برحسب
میزان قوّت نور سالک به سیر الی الله
تبدیل می گردد.خواطر نفسانی مانند
دود و
ابر اطراف قلب را در سینه فرا می گیرد و آن را در تاریکی فرو می برد و در اینجاست که وسوسه های نفس و شیطان ، یکی پس از دیگری ، وارد می شود.خواطر نفسانی جز با
مجاهده در
ذات خدا و پرهیز از اشتغالات
دنیا درمان نمی پذیرد.
کشف خواطر یکی از ارکان ده گانه تصوف
کلابادی یکی از ارکان ده گانۀ تصوف را
کشف خواطر به شمار آورده است ، یعنی بررسی و کاوش در هر خاطری که بر دل وارد می شود تا آنچه را از آنِ حق است
متابعت کند و غیر آن را فرو گذارد.
انواع خواطر
...