کلمه جو
صفحه اصلی

لعان

فرهنگ فارسی

یکدیگررالعن کردن، جمع لعنت
۱- ( مصدر ) یکدیگر را لعنت کردن نفرین کردن . ۲- چون مردی زن خود را بزنا نسبت کند امام هر دو را بلعن یکدیگر وا دارد . سپس آن زن بر مرد همیشه حرام شود و اگر بچه آورد بچه از آن مرد نسب نبرد .
راندگی . ملاعنه

فرهنگ معین

(لَ عّ ) [ ع . ] (ص . ) بسیار لعن کننده ، بسیار نفرین کننده .
(لِ ) [ ع . ] (مص م . ) یکدیگر را لعن و نفرین کردن .

(لَ عّ) [ ع . ] (ص .) بسیار لعن کننده ، بسیار نفرین کننده .


(لِ) [ ع . ] (مص م .) یکدیگر را لعن و نفرین کردن .


لغت نامه دهخدا

لعان . [ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ لعنة. (منتهی الارب ).


لعان . [ ل َع ْ عا ] (ع ص ) بسیار نفرین و لعنت کننده . (منتخب اللغات ). نفرین کننده . (مهذب الاسماء): لایکون المؤمن طعاناً و لا لعانا. (از دزی ).


لعان . [ ل ِ ] (ع اِمص ) راندگی . اسم است . لعانیة. || (مص ) حکم کردن . یقال : لاعن الحاکم بینهما لعاناً؛ اذا حکم . (منتهی الارب ). || یکدیگر را لعنت کردن و نفرین نمودن . (منتخب اللغات ). ملاعنة. (زوزنی ). لعنت خواندن شوی و زن بر یکدیگر. (منتهی الارب ). || (اصطلاح فقه ) در اصطلاح فقه ، آن است که چون مردی زن خود را به زنا نسبت کند، امام هر دو را به لعن یکدیگر وادارد بدانسان که در فقه مضبوط است و سپس آن زن بر مرد همیشه حرام شود و اگر بارور شود بچه نسب از مرد نبرد. آن است که شوهر زن را متهم به زنا کند و گواه در میان نباشد و زن مرافعه پیش قاضی برد و قاضی حکم کند که شوهر چهار بار شهادت دهد که در این قول صادق است و لعنت خدا بر او اگر کاذب باشد و زن نیز چهار بار شهادت دهد که شوهر کاذب است . مباهله ٔ بین زوج و زوجه که به ترتیب خاص به عمل آید، برای آنکه لعان صورت خارجی یابد تحقق یکی از این دو سبب لازم است : 1- اتهام زوج زوجه ٔ عفیفه ٔ خود را به ارتکاب زنا با ادّعاء مشاهده ٔ آن و عدم وجود شاهد. 2- انکار پدر ولدی راکه بر طبق مقررات مذکور در ذیل کلمه ٔ فراش ، اگر این انکار نمی بود بدو ملحق میشد، یا عدم اعتراف به انتساب ولد به خود قبلاً. پس از تحقق یکی از دو سبب مزبورزوج و زوجه رسوم چندی را در محضر حاکم معمول میدارند و از انجام آن نتایج ذیل حاصل میشود: ابطال علاقه ٔ زوجیت ، تحریم مؤبد زوجه به زوج ، عدم انتساب ولد به پدر (در صورتی که سبب لعان نفی ولد باشد)، سقوط حد از هر دو. رجوع به تمدن اسلامی جرجی زیدان ج 4 ص 18 و نیزرجوع به قذف شود. هی شهادات مؤکدة بالایمان مقرونة باللعن قائمة مقام حد القذف فی حقه و مقام حدّ الزنافی حقها. (تعریفات ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد:لعان شرعاً شهادات مؤکدة بالایمان من الجانبین ، ای الزوج و الزوجة موثقة باللعن فی جانبه ، ای جانب الزوج و بالغضب فی جانبها، ای جانب الزوجة و انما سمی به مع انه لیس اللعن الا فی آخر کلامه تغلیباً او لان الغضب قائم مقام اللعن و هو فی جانبه یقوم مقام حد القذف و فی جانبها مقام حد الزنا. کذا فی جامع الرموز.


لعان. [ ل ِ ] ( ع اِ ) ج ِ لعنة. ( منتهی الارب ).

لعان. [ ل ِ ] ( ع اِمص ) راندگی. اسم است. لعانیة. || ( مص ) حکم کردن. یقال : لاعن الحاکم بینهما لعاناً؛ اذا حکم. ( منتهی الارب ). || یکدیگر را لعنت کردن و نفرین نمودن. ( منتخب اللغات ). ملاعنة. ( زوزنی ). لعنت خواندن شوی و زن بر یکدیگر. ( منتهی الارب ). || ( اصطلاح فقه ) در اصطلاح فقه ، آن است که چون مردی زن خود را به زنا نسبت کند، امام هر دو را به لعن یکدیگر وادارد بدانسان که در فقه مضبوط است و سپس آن زن بر مرد همیشه حرام شود و اگر بارور شود بچه نسب از مرد نبرد. آن است که شوهر زن را متهم به زنا کند و گواه در میان نباشد و زن مرافعه پیش قاضی برد و قاضی حکم کند که شوهر چهار بار شهادت دهد که در این قول صادق است و لعنت خدا بر او اگر کاذب باشد و زن نیز چهار بار شهادت دهد که شوهر کاذب است. مباهله بین زوج و زوجه که به ترتیب خاص به عمل آید، برای آنکه لعان صورت خارجی یابد تحقق یکی از این دو سبب لازم است : 1- اتهام زوج زوجه عفیفه خود را به ارتکاب زنا با ادّعاء مشاهده آن و عدم وجود شاهد. 2- انکار پدر ولدی راکه بر طبق مقررات مذکور در ذیل کلمه فراش ، اگر این انکار نمی بود بدو ملحق میشد، یا عدم اعتراف به انتساب ولد به خود قبلاً. پس از تحقق یکی از دو سبب مزبورزوج و زوجه رسوم چندی را در محضر حاکم معمول میدارند و از انجام آن نتایج ذیل حاصل میشود: ابطال علاقه زوجیت ، تحریم مؤبد زوجه به زوج ، عدم انتساب ولد به پدر ( در صورتی که سبب لعان نفی ولد باشد )، سقوط حد از هر دو. رجوع به تمدن اسلامی جرجی زیدان ج 4 ص 18 و نیزرجوع به قذف شود. هی شهادات مؤکدة بالایمان مقرونة باللعن قائمة مقام حد القذف فی حقه و مقام حدّ الزنافی حقها. ( تعریفات ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد:لعان شرعاً شهادات مؤکدة بالایمان من الجانبین ، ای الزوج و الزوجة موثقة باللعن فی جانبه ، ای جانب الزوج و بالغضب فی جانبها، ای جانب الزوجة و انما سمی به مع انه لیس اللعن الا فی آخر کلامه تغلیباً او لان الغضب قائم مقام اللعن و هو فی جانبه یقوم مقام حد القذف و فی جانبها مقام حد الزنا. کذا فی جامع الرموز.

لعان. [ ل َع ْ عا ] ( ع ص ) بسیار نفرین و لعنت کننده. ( منتخب اللغات ). نفرین کننده. ( مهذب الاسماء ): لایکون المؤمن طعاناً و لا لعانا. ( از دزی ).

فرهنگ عمید

۱. یکدیگر را لعن کردن.
۲. یکدیگر را نفرین کردن در نزد حاکم شرع.

دانشنامه عمومی

لِعان یا مُلاعِنه مراسمی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن و شوهر با رعایت تشریفات خاصی یکدیگر را لعنت می کنند. به این نحو که شوهر با سوگندهای ویژه ای به زن خود نسبت زنا دهد و همسرش با سوگندهای مشابهی اتهام شوهرش را رد کند. با تحقق لعان زن و شوهر از یکدیگر جدا شده و ازدواج دوبارهٔ آن ها تا اَبَد ممنوع است.
شوهر باید زنای همسرش (آمیزش جنسی از جلو یا پشت) را به چشم خود دیده باشد.
زنی که لعان می شود باید همسر دائمی مرد باشد.
زنی که مشهور به زنا است را نمی توان لعان کرد.
در صورتی که زن از انجام لعان خودداری کند به حد زنا محکوم می شود، همینطور اگر مرد از لعان خودداری کند به حد قذف محکوم می شود.
در موردی که مرد بتواند زنای زن را ثابت کند، فرزندی که بر اثر زنا به دنیا آمده همچنان متعلق به او خواهد بود مگر آنکه با انجام لعان آن را از خود نفی کند.
در صورتی که زن کر و لال باشد، لعان با قذف زن از سوی شوهر تحقق پیدا می کند.
لعان زمانی شروع می شود که مردی به همسر خود نسبت زنا دهد یا فرزندی را که زن به دنیا آورده از خود نفی کند. آنگاه شوهر باید در حضور حاکم شرع چهار بار ادعای خود را با ذکر سوگند تکرار کند و بار پنجم اعلام کند: «لعنت خدا بر من اگر دروغگو باشم». سپس زن چهار بار قسم می خورد که مرد دروغ می گوید و بار پنجم اعلام می کند: «خشم خدا بر من اگر او راست گفته باشد». پس از انجام این مراسم نکاح فسخ شده و زن و شوهر از یکدیگر جدا می شوند. زن برای همیشه بر شوهر حرام می شود و ازدواج دوبارهٔ آن دو ممکن نیست. اگر موضوع لعان نفی فرزند باشد، فرزندی که مورد لعان واقع شده متعلق به شوهر قلمداد نمی شود. همچنین حد از هر دو ساقط می شود، یعنی نه شوهر بدلیل قذف و اتهام زنا تازیانه می خورد و نه زن به دلیل زنا سنگسار می شود.
کاربرد لعان در جایی است که شوهر زنای همسر خود را مشاهده کرده ولی امکان اثبات آن را ندارد و در صورتی که زنای او را فاش کند به اتهام قذف هشتاد ضربه شلاق می خورد. در این وضعیت مرد می تواند با انجام مراسم لعان همسر خود را رها کند و فرزندی را که متعلق به مرد دیگری است از خود نفی کند.
به لعان در آیات ۶ تا ۹ سورهٔ نور اشاره شده است:

دانشنامه آزاد فارسی

لِعان
(در لغت به معنای یکدیگر را لعنت کردن) در فقه امامیه سوگند مخصوصی است که پدر می تواند با آن طفلی را که فرزند او شناخته شده است نفی کند؛ یا نسبت زنا دادن شوهر به زن خود و واداشتن قاضی آنان را به لعنت کردن بر خود با الفاظ خاص با این مفهوم که «خدا بر من لعنت کند اگر دروغ گو باشم». لِعان دربارۀ نفی ولد در صورتی ممکن است که قاعدۀ اَمارۀ فراش موجود باشد. لعان صرفاً بین زوجین در نکاح اجرا می شود. در قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه، لعان به عنوان طریق اثبات نفی ولد شناخته شده است، مشروط بر این که زوجین هردو در قید حیات باشند. روش اجرای لعان آن است که زن و شوهر هردو نزد حاکم شرع حاضر شوند و شوهر در حضور حاکم چهاربار نفی ولد نماید و زن نیز چهاربار ادعای وی را رد کند. پس از آن که لعان اجرا شد، عقد نکاح بین زن و شوهر فسخ می شود و زوجین برای همیشه به یکدیگر حرام می شوند و از یکدیگر ارث نمی برند. همچنین نسبت فرزند مورد لعان از پدر منتفی شده و بین او و پدر و خویشاوندان پدری رابطۀ توارث نخواهد بود، مگر آن که پدر از لعان رجوع کرده و طفل را فرزند خود بداند، در این صورت طفل از پدر و خویشاوندان پدری ارث می برد ولی آن ها از او ارث نمی برند. در هر صورت، لعان تأثیری در وجود توارث بین طفل و مادر و خویشاوندان مادری ندارد. دعوی نفی ولد پس از اقرار صریح یا ضمنی شوهر به اُبوّت خود قابل پذیرش نخواهد بود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لعان از اقسام ایقاعات می باشد.
«لعان» بر وزن کتاب، مصدر باب مفاعله از مادّه «لعن» به معنای نفرین و طرد از خیر است.
تعریف لعان در اصطلاح شرع
در اصطلاح شرعی، نوعی مباهله است برای دفع حد یا نفی ولد (فرزند).
حد اتّهام مسلمان به فحشا
اگر کسی مسلمانی را متهم به فحشا کند، ولی شاهد نداشته باشد، بر متّهم کننده هشتاد ضربه شلاق، به عنوان حد «قذف» زده می شود.
حکم متّهم کردن همسر به فحشا
...
[ویکی فقه] لعان (فقه). لعان از اقسام ایقاعات می باشد.
«لعان» بر وزن کتاب، مصدر باب مفاعله از مادّه «لعن» به معنای نفرین و طرد از خیر است.
تعریف لعان در اصطلاح شرع
در اصطلاح شرعی، نوعی مباهله است برای دفع حد یا نفی ولد (فرزند).
شرح لمعه، ج۶، ص۱۸۱.
اگر کسی مسلمانی را متهم به فحشا کند، ولی شاهد نداشته باشد، بر متّهم کننده هشتاد ضربه شلاق، به عنوان حد «قذف» زده می شود.
تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۷۴، مسئله۲
...

پیشنهاد کاربران

پس پیش نهاد این هفته لعان باشد که تا در اخر یک داستان اعجاز انگیز هم دارد تا بعد از نظر عزیزان انرا شرح خواهم داد

لِعان یا مُلاعِنه مراسمی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن و شوهر با رعایت تشریفات خاصی یکدیگر را لعنت می کنند.

لعنت و نفرین زیاد کردن

لعان اصطلاح حقوق فقهی هست که امروز جز حقوق کلاسیک قانون جزایی اسلام است و در قرآن و احادیث معصوم آمده است ولذا در مکتب شیعه حدیث امام معصوم با حدیث پیامبر هیچ فرقی تدارارد و حدیث نبی اکرم هم مثل ایات قران وحیا یوحا می باشد


کلمات دیگر: