تِهامه، دشتی ساحلی و پست در امتداد دریای سرخ در غرب شبه جزیرۀ عربستان. این
دشت وسیع و مستطیلی شکل از خلیج عقبه در جنوب اردن تا تنگۀ باب المندب در جنوبی ترین نقطـۀ یمن امتداد دارد. دشت تهامـه با بیش از 000، 2 کم درازا از شرق به رشته کوههای سراة ( با جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی ) و از غرب به کرانه های دریای سرخ محدود است و پهنای آن بسته به دوری و نزدیکی کوههای سراة از دریای سرخ میان 60 تا120 کم متغیر است ( زکریا، 80؛ حجری یمانی، 1 ( 1 ) /157 ) . پهنای تهامه در نواحی شمالی اندک، و در نواحی جنوبی بیشتر است ( شریف، 19 ) .
این دشت دارای شیب ملایمی است، به نحوی که هر چه از ساحل به سمت غرب پیش رویم، بر ارتفاع اراضی آن افزوده می شود ( الامام…، 17 ) . بیشتر سرزمین تهامه پوشیده از شن، و
آب و هوای آن به ویژه در کرانه های
دریا بسیار گرم و مرطوب است. میزان رطوبت
هوا در سواحل گاهی به 90٪ و دمای هوا در تابستانها به بیش از °45 سانتی گراد می رسد؛ به همین سبب، بیشتر کاروانهای بازرگانی درگذشته شبانه از این سرزمین گذر می کردند. بارندگی در تهامه کم و نامنظم است و میانگین سالانۀ آن حدود 200 میلی متر است ( کحاله، 48؛ باوزیر، 178؛ زکریا، 82؛ الموسوعة…، 1/742 - 743 ) . گاهی بادهایی موسوم به سموم در این منطقه می وزد که باعث حرکت شنها و ایجاد گردبادهایی مهیب می شود ( همانجا ) .
کوههای رضوى، ابوقبیس، حراء ( جبل النور ) ، صفا، عرفات، مروه و ثبیر از جمله بلندیهای سرزمین تهامه اند ( عرام، 396، 418 - 419 ) . از کوههایی که به موازات تهامه کشیده شده است، رودها و خشک رودهای چندی سرچشمه می گیرند که بیشتر آنها در شنزارهای این سرزمین فرو می روند و بعضی دیگر به دریای سرخ می پیوندند ( زکریا، 102؛ الموسوعة، 1/402 - 422 ) . خاک تهامه در بعضی جاها بسیار حاصلخیز است و در آن انواع درختان خرما، موز، انار و دیگر میوه ها و همچنین انواع بنشن و غلات کشت می شود.
مردم تهامه افزون بر کشاورزی به دامداری، صید ماهی و مروارید و همچنین ساخت قایق اشتغال دارند ( نک : زکریا، 81، 82، 118، 131؛ مقحفی، 1/243 - 244؛ حجری یمانی، 1 ( 1 ) /162 ) . بقایای جانداران دریایی که به فراوانی در این سرزمین یافت می شود، مؤید آن است که تهامه در گذشته های دور بخشی از بستر دریای سرخ بوده است و با پس رفتن آب دریا سر از آب بیرون آورده است ( زکریا، 80 - 81 ) .
سرزمین تهامه به 3 بخش عمده تقسیم می شود: 1. تهامۀ حجاز به مرکزیت مکه در شمال؛ 2. تهامۀ عسیر به مرکزیت ابها در بخش میانی؛ 3. تهامۀ یمن به مرکزیت زَبید در جنوب ( مونس، 206، 213؛ حمزه، 18؛ کحاله، 12 - 13 ) . تهامۀ یمن نسبت به دیگر نواحی شبه جزیرۀ عربستان از رطوبت و گرمای بیشتر و سوزان تری برخوردار است ( وهبه، 5؛ کحاله، 79 ) . این بخش از تهامه براساس قبایل ساکن در آن به 4 قسمت تقسیم می شود. این تقسیم بندی از جنوب به شمال عبارت اند از: سرزمین بنی مجید به مرکزیت شقاق؛ سرزمین اشعریها به مرکزیت زبید؛ سرزمین عکها که پهناورترین و مهم ترین بخش تهامۀ یمن به شمار می رود و شهرهای مهمی چون باجل، بیت الفقیه و حُدیده در آن واقع اند؛ و سرزمین حکم بن سعد، معروف به مخلاف
سلیمانی به مرکزیت شهر کهن عثر ( بعکر، 323 - 324 ) .
تهامه شهرها و آبادیهای بسیاری دارد که دیرینگی بعضی از آنها به روزگار باستان می رسد. شهرهای وَجه، مدینه و ینبع در شمال؛ مکه و جده در بخش میانی؛ جیزان ( جازان ) ، حدیده، بیت الفقیه، زبید و حَیس در جنوب مهم ترین شهرهای این سرزمین اند ( نقشۀ عمومی. . . ) .
بعضی از آبادیهای معروف و کهن تهامه اینها ست: جَبَله که گویند نخستین آبادی تهامه است ( عرام، 408 ) ؛ ابواء که مدفن حضرت آمنه، مادر
پیامبر اکرم ( ص ) در آنجا ست ( همو، 405، جم ) ؛ بنی سعد که پیامبراکرم ( ص ) در کودکی مدتی در آنجا بود ( همو، 410 ) ؛ حدیبیه که صلح معروف میان پیامبر ( ص ) و مشرکان در آنجا منعقد شد ( همانجا ) ؛ جحفه در نزدیکی غدیرخم ( همو، 413؛ مقدسی، 77 ) ؛ و اُمّ العیال که از موقوفات حضرت زهرا ( ع ) بوده است ( عرام، 404 ) .
چند منطقۀ دیگر نیز در شبه جزیرۀ عربستان و کرانه های
دریای سرخ به تهامه معروف اند، مانند تهامۀ جنوبی در کرانه های دریای عرب ( علی، 1/170؛ زکریا، 80 ) ، تهامۀ شرقی که جوف یا یمامه نیز خوانده می شود ( عبدالرحمان، 1/145؛ زکریا، همانجا ) ، و تهامۀ حبشه ( سواحل امروزی اریتره ) در کرانه های غربی دریای سرخ ( ابن خردادبه، 155؛ ابن مجاور، 83؛ هارون، 375 ) .
نام سرزمین تهامه که غور یا سافله نیز خوانده شده است، در لغت از ریشۀ «ت ه م» به معنای شدت
گرما و سکون هوا گرفته شده است و در اصطلاح به
زمین پست با آب و هوای ساکن اطلاق می شود ( یاقوت، 1/902؛ ابن منظور، ذیل تهم ) . این واژه در متون عربی جنوبی به صورت تهمت و تهمتم به معنای «سواحل پست واقع میان کوه و دریا» آمده است و ظاهراً با واژۀ بابلی تیامتو به معنای دریا و تیهوم عبری هم ریشه است ( علی، همانجا ) . منسوبان به این منطقه تهامی خوانده می شوند ( ابن منظور، همانجا ) ؛ و از آنجا که مکه زادگاه پیامبر اسلام ( ص ) در تهامه واقع بود، به ایشان تهامی نیز می گفتند ( ابن خلکان، 3/381؛ ابن عبدالمنعم، 141 - 142 ) .
جغرافی دانان
مسلمان معمولاً تهامه را جزو اقلیم دوم ( همدانی، 47؛ ابن رسته، 96 ) ، و یکی از 5 بخش تشکیل دهندۀ جزیرة العرب برمی شمردند ( همدانی، 83، 85؛ ابوالفدا، 78 ) ؛ اما ابن خردادبه تهامه را از نواحی اِتیوفیا ( یکی از 4 بخش آباد زمین ) دانسته است ( همانجا ) .
پیشینۀ تاریخی: یافته های باستان شناختی دیرینگی اقامت انسان در تهامه را به هزارۀ 7ق م می رساند ( الموسوعة، 1/744 ) . به نوشتۀ برخی از مورخان دورۀ اسلامی، عمالقه نخستین مردمانی بودند که به سبب
خشکسالی در یمن، راهی تهامه شدند و در آنجا اقامت گزیدند ( مسعودی، 2/161؛ ابن سعید، 1/55؛ ابن خلدون، 2/30 ) . سپس قبایل مضر، ربیعه، ایاد و انمار ــ که همگی از فرزندان نزار بن معد بن عدنان بودند ــ در آنجا ساکن شدند ( همدانی، 83؛ ابوعبید، 1/57 ) . به استناد کت . . .