کلمه جو
صفحه اصلی

برمکیان

فرهنگ فارسی

برامکه خاندان ایرانی که اجداد آنان عنوان برمک داشتند و نخستین وزیران معتبر خلفای عباسی از این خاندان برخاستند اولین عضو مهم این خاندان یحیی بن برمک ( ف. ۱۹٠ ه. ق . / ۸٠۵ م . ) است که در دربار عباسی عهده دار حکومت وزارت بود . یا پسر ارشدش فضل ( و . ۱۴۸ ه. ق . / ۷۶۶ -۷۶۵ م . مقت. / ۱۸۷ ه. ق . / ۸٠۳ م . ) وی حکومت ایالات جبال طبرستان دماوند کومش و غیره و مدتی هم حکومت ارمنستان و آذر بایجان و نیز خراسان را داشت . او فتوحات چندی کرد و مساجد و رباطها ساخت . یا برادر وی جعفر ( حدود ۱۵٠ ه. ق. / ۷۶۷ م . - مقت. ۱۸۷ ه. ق ./ ۸٠۳ م . ) وی دارای خطی خوش و بیانی فصیح و در احکام نجوم مطلع بود هارون بدو توجه و اقبالی تمام داشت و او را به حکومت ایالات متعدد منصوب ساخت و وی آنها را توسط نمایندگان خود اداره می کرد . هارون خواهر خود عباسه را بدو تزویج کرد . مقدمات سقوط این خاندان از مدتها طرح میشد و برای آن علل مختلف ذکر کرده اند . جعفر در صفر ۱۸۷ ه. ق . / ۷۶۷ م . بامر خلیفه کشته شد و کمی بعد یحیی و سه پسر دیگرش توقیف شدند و اموال آنان مصادره گردید . از سرنوشت موسی و محمد برادران جعفر اطلاعی در دست نیست .
آل برمک برامکه .

لغت نامه دهخدا

برمکیان. [ ب َ م َ ] ( اِخ ) ج ِ برمکی. آل برمک. برامکه. خاندان ایرانی که اجداد آنان عنوان برمک داشتند. رجوع به آل برمک شود :
جام کیان بدست شه زمزم مکیان شده
برمکیان ز کوه چین گنج عطای شاه را.
خاقانی.

دانشنامه عمومی

خاندان برمکی یا فرزندان برمک، از خاندان های ایرانی بودند که در دستگاه خلیفه گری عباسیان به قدرت فراوان و نفوذ فوق العاده و ثروت افسانه ای رسیدند. تبار ایشان به گردانندگان معبد نوبهار در بلخ می رسید.نام آورترین این خاندان خالد پسر برمک و فرزندش یحیی پسر خالد برمک بودند که در سده هشتم میلادی در شهر بغداد اعتبار بسیار یافته بودند. ترجمه بخش بسیار مهمی از آثار ایرانی و حتی یونانی به زبان عربی یعنی در آغاز، نهضت ترجمه مرهون کوشش های برمکیان بود.در زمان هارون الرشید عباسی، تمام آن ها را نابود کردند زیرا اداره تمام امور کشوری و نظامی و تمام ایالات خلافت در دست آنان بود و خلیفه بدون اجازه آنان هیچ کاری نمی کرد و خلیفه فقط یک مقام تشریفاتی داشت و در آن زمان حاکم اسلامی هیچ کار بود.
برمک مجوسی
خالد بن برمک
یحیی بن خالد
فضل بن یحیی
جعفر بن یحیی
موسی ین یحیی
محمد بن یحیی
این خاندان عنوان خود را از نام جد خود به نام برمک گرفته بود. بدلیسی در شرفنامه در بررسی حاکمان کرد پازوکی گوران(بزرگان) برمکی آنها را به قول خودشان فارس و به قولی دیگر از ایل الثویدی عرب دانسته است که در دستگاه خلفا وزیر بوده اند برمک ابتدا متولی معبد نوبهار در بلخ بود و ریاست و حکومت بلخ را نیز داشته است و پزشکی زبردست نیز بوده است که فرزند بیمار عبدالملک بن مروان را نیز درمان کرده بود و با نظر به دلایل سیاسی، در زمان عثمان یا احتمال قوی تر در زمان عبدالملک اسلام آورده است.
پایه گذاری قدرت برمکیان به دست خالد بن برمک صورت پذیرفت. خالد بن برمک که نزد مروان حمار نیز جایگاه ممتازی داشت در زمان شروع قیام عباسیان خود را در صفوف لشکریان ابومسلم جای داد و به فرماندهی در سپاه رسید. همکاری با قحطبه بن شبیب موجب شد تا بتواند نزد سفاح راه یابد و به او نزدیک شود. چندی بعد متصدی دیوان خراج گشت و هنگام بنای بغداد نیز که وزارت منصور را بر عهده داشت او را از تخریب ایوان کسری که خلیفه می خواست مصالح آن را جهت بنای بغداد به کار برد بازداشت. در ماجرای خلع عیسی بن موسی از ولایتعهدی نیز کفایت خود را نشان داد و سبب مزید تقرب وی گشت. او چندی در غزای بیزانس بود و چندی نیز در طبرستان و ری و دماوند به حکومت رسید. در زمان منصور به حکومت موصل منسوب گردید تا کردهای آن نواحی را که بر اثر ستمگریهای مسیب بن زهیر دست به طغیان زده بودند آرام کند. پس از آن به ریاست دیوان رسائل و چندی بعد به حکومت فارس تعیین شد. سرانجام در ۱۶۹ هجری بدرود حیات گفت.
پس از فوت خالد بن برمک پسرش یحیی بن خالد بر جای او تکیه زد و قدرت را چپاول کرد. زمانی که طبرستان و دماوند به خالد سپرده شده بود یحیی بن خالد به جانشینی پدرش در ری حکومت می کرد و در همین محل بود که با مهدی روابط صمیمانه ای برقرار کرد. مدتی حکومت ارمنستان و آذربایجان را داشت، سپس خلیفه مهدی عباسی یحیی بن خالد را مربی هارون کرد و در هارون نفوذ زیادی کسب کرد. مخصوصاً در دوره خلافت هادی از حق ولیعهدی هارون دفاع کرد و به سبب آن به زندان افتاد و سختی فراوان دید و به این خاطر نزد هارون تقرب بیشتری یافت و در زمان خلافت وی وزارت یافت و خود و فرزندانش جعفر بن یحیی و فضل بن یحیی و موسی بن یحیی و محمد بن یحیی در دستگاه خلافت قدرت بی مانندی بدست آوردند. در هفده سال نخست خلافت هارون الرشید تقریباً تمام امور خلافت در دست یحیی و فرزندان و خویشان او بود و توانستند ثروت و مکنتی بی حد به دست آورند. هارون الرشید نظر به اعتماد مطلقی که به برامکه داشت تربیت فرزندان خود را بر عهده فرزندان یحیی گذاشته بود، مأمون زیر نظر جعفر قرار گرفت و امین به فضل سپرده شد. هارون الرشید ابتدا کار وزارت خویش را بر عهده فضل گذاشت اما نظر به علاقه ای که جعفر داشت و با وساطت یحیی این مقام را به جعفر محول کرد. جعفر نیز پس از رسیدن به این کرسی فضل را قائم مقام و جانشین خود کرد. مأموریت های مهمی بر عهده فضل گذاشته شد، از جمله در طغیان یحیی بن عبدالله علوی به طبرستان و گرگان فرستاده شد و توانست با مدارا و لطف یحیی را رام کرده و نزد هارون اعزام دارد. فضل از ۱۷۷ تا ۱۸۰ هجری نیز به حکومت خراسان منصوب گردید و در این زمان دو اقدام کرد نخست سپاهیانی به تصرف بامیان؛ شهرهای دره جنوبی هندوکش و کابل اعزام کرد و این مناطق را مطیع خلیفه عباسی کرد و دوم در خراسان سپاهی از عجمان گرفت که آن ها را عباسیه نام داد و در بغداد کرنبیان عنوان یافتند.

دانشنامه آزاد فارسی

بَرمَکیان (قرن ۲ق)
(یا: برامکه، آل برمک) خاندانی ایرانی از رجال و بزرگان خلفای عباسی . اجداد ایشان پیش از اسلام ، متولی معبد بودایی نوبهار بلخ بودند. جدشان ، برمک، در زمان عثمان، خلیفۀ سوم، یا عبدالملک ، خلیفۀ اموی، اسلام آورد و به عبدالله تغییر نام داد. خالد فرزند برمک نه تنها در نزد مروان حمار، رتبۀ عالی داشت بلکه سپهسالار سپاه ابومسلم و همچنین متصدی دیوان خراج سفّاح بود. اعضای این خاندان در عهد خلافت سفاح ، منصور، مهدی و هارون الرشید عباسی غالباً وزیر، کاتب ، امیر و ندیم خلفا بودند و در زمان قدرت خود از علم و دانش و شاعران حمایت می کردند. در زمان خلافت هارون الرشید، یحیی برمکی و فرزندانش (جعفر برمکی و فضل برمکی) مصدر همۀ امور شدند. قدرت و ثروت افسانه ای آنان در دستگاه خلافت ، بسیار بارز بود و همین امر رفته رفته خلیفه را نگران ساخت . حسادت عده ای از درباریان نیز به اضطراب او دامن زد. بهانه ای که به قولی سبب شد خلیفه آنها را دستگیر سازد، ارتباط جعفر برمکی با عباسه، خواهر هارون الرشید، بود. در ۱۸۷ق، جعفر برمکی به قتل رسید و یحیی (پدر) و فضل (برادرش ) به زندان افتادند و در همان جا درگذشتند. تنها محمد بن خالد برمکی از این دستگیری ها برکنار ماند. از عوامل دیگر در برکناری خاندان برامکه ، حمایت آنان از یحیی بن عبدالله علوی در دیلم بود که داعیۀ خلافت داشت و همچنین حمایت این خاندان از مردم خراسان بود. هرچند ناآرامی هایی در آن خطه وجود داشت . با برکناری خاندان برامکه ، در واقع یکی از ادوار درخشان خلافت عباسی به پایان رسید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برمکیان، خاندان بانفوذ ایرانی در دستگاه خلافت عباسی و صاحبان املاک بسیار در حرمین است. تبار برمکیان به گردانندگان بودایی معبد "نوبهار" بلخ می رسید.
درباره واژه برمک، همواره از لحاظ لغوی بحث بوده است. در برهان قاطع
محمد حسین بن خلف برهان، برهان قاطع،ذیل برمک، چاپ محمد معین، تهران ۱۳۶۱ ش.
واژه «نوبهار»، که با سرگذشت پیش از اسلام این خاندان گره خورده، نام پرستشگاهی در شهر بلخ بوده است. به نوشته برخی منابع، این پرستشگاه که به دستور کیقباد ساخته شده بوده،
ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج۴، ص۱۱۳۴، چاپ ژول مول، تهران ۱۳۶۹ ش.
برمکیان خاندانی ایرانی بودند که با نزدیک شدن به دستگاه خلافت امویان و عباسیان، راه ترقی و کمال را پیمودند. در دوره اول عباسی، به روزگار خلافت هارون الرشید (حک: ۱۷۰-۱۹۳ق.) که اوج اقتدار عباسیان بود، آنان در بسیاری از شؤون حکومتی دخالت داشتند.این خاندان با نام نیای خود، برمک، شناخته می شدند؛ از میان معانی و تفاسیر گوناگون منابع تاریخی برای کلمه برمک
ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، ص۶۱۷-۶۱۸.
...


کلمات دیگر: