[ویکی فقه] امارت حج به معنای سرپرستی و زعامت حجاج بیت الله الحرام و یکی از مناصب حج است که دارای ابعاد گوناگون سیاسی ـ اجتماعی است که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در موسم حج در مکه بر عهده دارد.
ولایت امر کعبه و امارت حج یکی از شؤون دینی و اجتماعی این فریضه بزرگ الهی یعنی حج است که با توجه به شرافت کعبه معظمه و امر حج، از جایگاه مهمی برخوردار است و باید به دست صالح ترین افراد هر زمان باشد همانگونه که قرآن تصریح می کند: ولایت مسجدالحرام شایسته کسی جز پرهیزکاران نیست. «وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّـهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَ امِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ ۚ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ هُمْ لَا یَعْلَمُونَ»«چرا خدا آنها را مجازات نکند، با اینکه از (عبادت موحدّان در کنار) مسجد الحرام جلوگیری می کنند در حالی که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن، فقط پرهیزگارانند؛ ولی بیشتر آنها نمی دانند. » امارت حج به معنای سرپرستی و زعامت حجاج بیت الله الحرام است.امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار گزاری است و در صورت ترکیب با واژه حج ، به منصبی اطلاق می شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در موسم حج در مکه بر عهده دارد. در منابع، افزون بر این اصطلاح، از عناوینی دیگر مانند امامة الحاج، ولایة الحج یا ولایت موسم نیز برای این منصب به کار رفته است. در شماری از منابع، از منصبی به نام امیر الموسم یاد شده که هر چند تابع امیر الحاج شناخته شده، در حل مشکلات حاجیان به امیر الحاج کمک می کرده است. با ظهور اسلام، اهمیت تصدی منصب امارت حج به حدی رسید که برای دستیابی به آن، نزاع هایی در می گرفت؛ چنان که فضل بن سهل ، وزیر مامون ، حمایت عباس بن موسی عباسی از مامون را در ستیز میان امین و مامون در ازای وا گذاری امارت حج و حکومت مصر به دست آورد و او امارت حج را بالاترین شرف و افتخار دانست. نیز برخی خلیفه زادگان خواهان دستیابی به این منصب بودند؛ چنان که خواسته یزید از پدرش معاویه ، منصب امارت حج بود.
فصل اول: امارت حج در تاریخ
با توجه به ماهیت وظایف امیر الحاج و وضعیت سیاسی ـ اجتماعی دوران های گوناگون، مقام امارت حج از ویژگی های مختلف برخوردار شد. در دوره پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله وسلّم و خلفای نخستین، آشنایی با مناسک حج و شخصیت علمی و معنوی امیر الحاج بیش از شرایط دیگر جلوه گر بود، به گونه ای که رسول خدا و خلفا در برهه هایی این مقام را عهده دار بودند. اما از دوران بنی امیه به بعد، وابستگی امیر الحاج به دربار خلفا و نیز نفوذ و اقتدار سیاسی و نظامی او در تصدی آن، بیشتر حائز اهمیت بود. به تدریج از دوران عباسیان با توجه به گسترش حجم کاروان های حج و رواج باج گیری اعراب بدوی در مسیر حج و دیگر راهزنان، همراهی نیروی نظامی برای دفع حملات عشایر عرب و راهزنان، از بایسته های کار امیر الحاج گشت و به همین دلیل، در دوره های پسین، بیشتر امیر الحاج ها از کار گزاران نظامی بودند. اینان برای جبران آگاهی اندک خود از مناسک حج، از مشورت و همراهی فقیهان برخوردار می شدند؛ چنان که عبدالصمد بن علی عباسی که از سوی منصور و هارون عباسی سال ها به امارت حج منصوب شده بود، از فقیهانی چون اوزاعی و سفیان ثوری برای نگارش کتابی درباره مناسک حج یاری خواست.
← امارت حج پیش از اسلام
فقیهان شیعه و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاعت، اطاعت پذیری، صاحب نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیر الحاج یاد کرده اند. در منابع شیعه و اهل سنت، از امیر الحاج به عنوان «امام» یاد شده است. در این منابع، وظایف امیر الحاج را حرکت دادن حجاج، اقامه حج و ولایت بر انجام حج در موسم شمرده اند. این منصب نخستین بار در موسم حج ۲۳۰ق. پدید آمد که اسحق بن ابراهیم بن مصعب عهده دار آن بود. برخی وظایف سرپرست حاجیان در طول مسیر، در منابع شیعی و سنی برشمرده شده است که بعضی از آن ها متناسب با شرایط و دوران قدیم است. برخی این وظایف عبارتند از: جمع کردن مردم هنگام حرکت و توقف آنان برای جلوگیری از دستبرد راهزنان و سارقان به اموال حجاج، نظم بخشیدن به حرکت و توقف آنان، تعیین راهنما برای هرگروه و مشخص ساختن مکانی معین برای توقف و منزلگاه آنان تا گمشدگان به سوی آن ها راه یابند، تهیه منزلگاه مناسب در میان راه، عبور دادن حاجیان از بهترین و آسان ترین راه ها، مراقبت از آنان در حرکت و توقف و جلوگیری از مزاحمان با پرداخت هزینه یا هر شیوه ممکن، به کارگیری نگهبان برای کاروان در صورت نیاز با پرداخت اجرت ، مراعات حال ضعیف ترین فرد در کاروان و مدارا با ناتوانان، پرداخت هزینه حمل جاماندگان از کاروان به حساب بیت المال یا اموال وقف شده برای حجاج، تعیین هنگام مناسب برای سفر حج که نه آن قدر زود باشد که به تمام شدن توشه حاجیان بینجامد و نه آن قدر دیر که به سختی گرفتار شوند و از اعمال و مناسک حج بازمانند، تعزیر یا حد زدن خطاکاران و ستم پیشگان در صورت داشتن اختیار و شایستگی صدور حکم و یا وا گذاری آن به اهلش، دادن فرصت کافی به افراد کاروان برای انجام واجبات و مستحبات در میقات ، مهلت دادن به زنان معذور برای انجام اعمال پس از برطرف شدن عذرشان، همراهی با زائران برای زیارت پیامبر و امامان، در مدینه و دادن مهلت به مقدار گزاردن مناسک زیارت و وداع.
← امیرالحاج در فقه اهل سنت
...
ولایت امر کعبه و امارت حج یکی از شؤون دینی و اجتماعی این فریضه بزرگ الهی یعنی حج است که با توجه به شرافت کعبه معظمه و امر حج، از جایگاه مهمی برخوردار است و باید به دست صالح ترین افراد هر زمان باشد همانگونه که قرآن تصریح می کند: ولایت مسجدالحرام شایسته کسی جز پرهیزکاران نیست. «وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّـهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَ امِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ ۚ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ هُمْ لَا یَعْلَمُونَ»«چرا خدا آنها را مجازات نکند، با اینکه از (عبادت موحدّان در کنار) مسجد الحرام جلوگیری می کنند در حالی که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن، فقط پرهیزگارانند؛ ولی بیشتر آنها نمی دانند. » امارت حج به معنای سرپرستی و زعامت حجاج بیت الله الحرام است.امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار گزاری است و در صورت ترکیب با واژه حج ، به منصبی اطلاق می شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در موسم حج در مکه بر عهده دارد. در منابع، افزون بر این اصطلاح، از عناوینی دیگر مانند امامة الحاج، ولایة الحج یا ولایت موسم نیز برای این منصب به کار رفته است. در شماری از منابع، از منصبی به نام امیر الموسم یاد شده که هر چند تابع امیر الحاج شناخته شده، در حل مشکلات حاجیان به امیر الحاج کمک می کرده است. با ظهور اسلام، اهمیت تصدی منصب امارت حج به حدی رسید که برای دستیابی به آن، نزاع هایی در می گرفت؛ چنان که فضل بن سهل ، وزیر مامون ، حمایت عباس بن موسی عباسی از مامون را در ستیز میان امین و مامون در ازای وا گذاری امارت حج و حکومت مصر به دست آورد و او امارت حج را بالاترین شرف و افتخار دانست. نیز برخی خلیفه زادگان خواهان دستیابی به این منصب بودند؛ چنان که خواسته یزید از پدرش معاویه ، منصب امارت حج بود.
فصل اول: امارت حج در تاریخ
با توجه به ماهیت وظایف امیر الحاج و وضعیت سیاسی ـ اجتماعی دوران های گوناگون، مقام امارت حج از ویژگی های مختلف برخوردار شد. در دوره پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله وسلّم و خلفای نخستین، آشنایی با مناسک حج و شخصیت علمی و معنوی امیر الحاج بیش از شرایط دیگر جلوه گر بود، به گونه ای که رسول خدا و خلفا در برهه هایی این مقام را عهده دار بودند. اما از دوران بنی امیه به بعد، وابستگی امیر الحاج به دربار خلفا و نیز نفوذ و اقتدار سیاسی و نظامی او در تصدی آن، بیشتر حائز اهمیت بود. به تدریج از دوران عباسیان با توجه به گسترش حجم کاروان های حج و رواج باج گیری اعراب بدوی در مسیر حج و دیگر راهزنان، همراهی نیروی نظامی برای دفع حملات عشایر عرب و راهزنان، از بایسته های کار امیر الحاج گشت و به همین دلیل، در دوره های پسین، بیشتر امیر الحاج ها از کار گزاران نظامی بودند. اینان برای جبران آگاهی اندک خود از مناسک حج، از مشورت و همراهی فقیهان برخوردار می شدند؛ چنان که عبدالصمد بن علی عباسی که از سوی منصور و هارون عباسی سال ها به امارت حج منصوب شده بود، از فقیهانی چون اوزاعی و سفیان ثوری برای نگارش کتابی درباره مناسک حج یاری خواست.
← امارت حج پیش از اسلام
فقیهان شیعه و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاعت، اطاعت پذیری، صاحب نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیر الحاج یاد کرده اند. در منابع شیعه و اهل سنت، از امیر الحاج به عنوان «امام» یاد شده است. در این منابع، وظایف امیر الحاج را حرکت دادن حجاج، اقامه حج و ولایت بر انجام حج در موسم شمرده اند. این منصب نخستین بار در موسم حج ۲۳۰ق. پدید آمد که اسحق بن ابراهیم بن مصعب عهده دار آن بود. برخی وظایف سرپرست حاجیان در طول مسیر، در منابع شیعی و سنی برشمرده شده است که بعضی از آن ها متناسب با شرایط و دوران قدیم است. برخی این وظایف عبارتند از: جمع کردن مردم هنگام حرکت و توقف آنان برای جلوگیری از دستبرد راهزنان و سارقان به اموال حجاج، نظم بخشیدن به حرکت و توقف آنان، تعیین راهنما برای هرگروه و مشخص ساختن مکانی معین برای توقف و منزلگاه آنان تا گمشدگان به سوی آن ها راه یابند، تهیه منزلگاه مناسب در میان راه، عبور دادن حاجیان از بهترین و آسان ترین راه ها، مراقبت از آنان در حرکت و توقف و جلوگیری از مزاحمان با پرداخت هزینه یا هر شیوه ممکن، به کارگیری نگهبان برای کاروان در صورت نیاز با پرداخت اجرت ، مراعات حال ضعیف ترین فرد در کاروان و مدارا با ناتوانان، پرداخت هزینه حمل جاماندگان از کاروان به حساب بیت المال یا اموال وقف شده برای حجاج، تعیین هنگام مناسب برای سفر حج که نه آن قدر زود باشد که به تمام شدن توشه حاجیان بینجامد و نه آن قدر دیر که به سختی گرفتار شوند و از اعمال و مناسک حج بازمانند، تعزیر یا حد زدن خطاکاران و ستم پیشگان در صورت داشتن اختیار و شایستگی صدور حکم و یا وا گذاری آن به اهلش، دادن فرصت کافی به افراد کاروان برای انجام واجبات و مستحبات در میقات ، مهلت دادن به زنان معذور برای انجام اعمال پس از برطرف شدن عذرشان، همراهی با زائران برای زیارت پیامبر و امامان، در مدینه و دادن مهلت به مقدار گزاردن مناسک زیارت و وداع.
← امیرالحاج در فقه اهل سنت
...
wikifeqh: هدایت کننده مسلمانان در اجرای مناسک حج بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دروه هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند. گاهی بین دو وظیفه هدایت معنوی و حفاظت از امنیت حجاج تفکیک شده و از دو نوع امارت حج سخن به میان آمده است.
درباره منصب امارت حج قبل از اسلام گزارشی در دست نیست. در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد(سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می کرد. در زمان حضرت علی(ع)، چون آن حضرت درگیر جنگ های داخلی بودند منصب امیرالحاجی را به دیگران سپرد.
در دوران بنی امیه و بنی عباس، امارت حج از مناصب مهمی تلقی می شد که خلفا آن را به خویشاوندان یا سرشناسان خاندان خود می سپردند و گاهی خود امارت حج را بر عهده داشتند. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.
درباره منصب امارت حج قبل از اسلام گزارشی در دست نیست. در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد(سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می کرد. در زمان حضرت علی(ع)، چون آن حضرت درگیر جنگ های داخلی بودند منصب امیرالحاجی را به دیگران سپرد.
در دوران بنی امیه و بنی عباس، امارت حج از مناصب مهمی تلقی می شد که خلفا آن را به خویشاوندان یا سرشناسان خاندان خود می سپردند و گاهی خود امارت حج را بر عهده داشتند. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.
wikihaj: امارت_حج