کلمه جو
صفحه اصلی

تعزیر


مترادف تعزیر : تادیب، تنبیه، کیفر، گوشمالی، مجازات، ضرب کمتر از حد، ادب کردن، مجازات کردن

برابر پارسی : گوشمالی، نکوهش، کیفر

مترادف و متضاد

۱. تادیب، تنبیه، کیفر، گوشمالی، مجازات
۲. ضرب کمتر از حد
۳. ادب کردن
۴. مجازات کردن


فرهنگ فارسی

نکوهش کردن، ملامت وسرزنش کردن، ادب کردن، چوب زدن
۱ -( مصدر ) نکوهش کردن ملامت کردن . ۲ - مالیدن مالش دادن گوشمال دادن ادب فرمودن مجازات کردن . ۳ -( اسم ) گوشمال . جمع : تعزیرات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) گوشمالی دادن ، ادب کردن .

لغت نامه دهخدا

تعزیر. [ ت َ ] ( ع مص ) نکوهیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ملامت کردن. ( از اقرب الموارد ) :
گر خود همه بیداد کند هیچ مگویید
تعزیر دلارام به از ذل شفاعت.
سعدی.
به لشکر نامه فرستاد و ایشان را به تعزیر و تمویه و مواعید زود بفریفت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ اول تهران ص 83 ). || ( اصطلاح فقه ) شرعاً تأدیبی است مادون حد شرعی... و فرق بین تعزیرو حد آن است که حد معین است اما تعزیر منوط به رأی امام یا حاکم می باشد و حد در شبهات برطرف و تعزیر با شبهات واجب میگردد و حد بر کودک واجب نشود اما تعزیر شرعاً بر کودک هم وارد است. و حد بر زنهاریان اطلاق میشود اگر معین باشد و تعزیر درباره زنهاریان غیروارد است. و علت آن که تعزیر را عقوبت نامیده اند برای آن است که : التعزیر شرع للتطهیر و الکافر لیس من اهل التطهیر و انما یسمی فی حق اهل الذمة اذا کان غیر مقدر عقوبة. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). هو تأدیب دون الحد و اصله من العزر و هو المنع. ( تعریفات جرجانی ). ادب دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تأدیب.( اقرب الموارد ). زدن گناهکار کمتر از حد یا سخت ترین ضرب. ( از اقرب الموارد ). کمتر از حد زدن و اقل درجه حد چهل دره است و بعضی گفته سیاست کردن کسی را آن مقدار که مصلحت وقت باشد. ( غیاث اللغات ). ضربی است کمتر از حد یا سخت ترین ضرب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) :
بر حد و تعزیر قاضی هرکه مرد
نیست بر قاضی ضمان کو نیست خرد.
مولوی.
|| بزرگ داشتن و بزرگ کردن ( از اضداد ). ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || یاری دادن و توانا کردن و مدد نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). یاری دادن و توانا کردن. و پیروزی دادن به زبان و شمشیر کسی را. ( از اقرب الموارد ). || گرانبار کردن ستور را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گرانبار کردن خر. ( از اقرب الموارد ). و در اساس آمده : زمانک العبد فیه معزر موقر و الحر معزر موقر. اول بمعنی منصور المعظم و دومی بمعنی المضروب المهزم. ( از اقرب الموارد ).

تعزیر. [ ت َ ] ( ع اِ ) ضربی که کمتر از حد باشد و یا سخت ترین ضرب. ( ناظم الاطباء ). تأدیب کمتر از حد. ( از اقرب الموارد ). سیاست و عقوبت.

تعزیر. [ ت َ ] (ع اِ) ضربی که کمتر از حد باشد و یا سخت ترین ضرب . (ناظم الاطباء). تأدیب کمتر از حد. (از اقرب الموارد). سیاست و عقوبت .


تعزیر. [ ت َ ] (ع مص ) نکوهیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ملامت کردن . (از اقرب الموارد) :
گر خود همه بیداد کند هیچ مگویید
تعزیر دلارام به از ذل شفاعت .

سعدی .


به لشکر نامه فرستاد و ایشان را به تعزیر و تمویه و مواعید زود بفریفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ اول تهران ص 83). || (اصطلاح فقه ) شرعاً تأدیبی است مادون حد شرعی ... و فرق بین تعزیرو حد آن است که حد معین است اما تعزیر منوط به رأی امام یا حاکم می باشد و حد در شبهات برطرف و تعزیر با شبهات واجب میگردد و حد بر کودک واجب نشود اما تعزیر شرعاً بر کودک هم وارد است . و حد بر زنهاریان اطلاق میشود اگر معین باشد و تعزیر درباره ٔ زنهاریان غیروارد است . و علت آن که تعزیر را عقوبت نامیده اند برای آن است که : التعزیر شرع للتطهیر و الکافر لیس من اهل التطهیر و انما یسمی فی حق اهل الذمة اذا کان غیر مقدر عقوبة. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). هو تأدیب دون الحد و اصله من العزر و هو المنع. (تعریفات جرجانی ). ادب دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأدیب .(اقرب الموارد). زدن گناهکار کمتر از حد یا سخت ترین ضرب . (از اقرب الموارد). کمتر از حد زدن و اقل درجه ٔ حد چهل دره است و بعضی گفته سیاست کردن کسی را آن مقدار که مصلحت وقت باشد. (غیاث اللغات ). ضربی است کمتر از حد یا سخت ترین ضرب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) :
بر حد و تعزیر قاضی هرکه مرد
نیست بر قاضی ضمان کو نیست خرد.

مولوی .


|| بزرگ داشتن و بزرگ کردن (از اضداد). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || یاری دادن و توانا کردن و مدد نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یاری دادن و توانا کردن . و پیروزی دادن به زبان و شمشیر کسی را. (از اقرب الموارد). || گرانبار کردن ستور را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گرانبار کردن خر. (از اقرب الموارد). و در اساس آمده : زمانک العبد فیه معزر موقر و الحر معزر موقر. اول بمعنی منصور المعظم و دومی بمعنی المضروب المهزم . (از اقرب الموارد).

فرهنگ عمید

۱. نکوهش کردن، ملامت و سرزنش کردن.
۲. ادب کردن.
۳. چوب زدن.

دانشنامه عمومی

تعزیر در حقوق کیفری ایران عبارت از مجازاتی است مادون حد شرعی. تعزیر بر اساس شمارش اندام های بدن است که به هر اندام بالاتر از ۱۸ سانتی متر یک شترمرغ تعلق میگیرد. به عبارت دیگر تعزیر کیفری است برای جرائمی غیر از آنهایی که در حقوق جزای اسلامی برایشان حد، قصاص و دیه در نظر گرفته شده است. تعزیر در شرع از حیث مقدار مشخص نیست و در فقه به کیفری گفته می شود که برخلاف حد، قانون گذار اندازه ای برای آن تعیین نکرده باشد و تعیین آن به صلاحدید قاضی می باشد (تعزیر باید کمتر از حد باشد یا هفتاد شترمرغ). تعزیر در لغت به معنای تعظیم، تأدیب، نصرت و منع می باشد.
قانون مجازات اسلامی ایران
ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد: تعزیر مجازاتی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و به موجب قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی تعیین و اعمال می گردد. نوع، مقدار، کیفیت اجراء و مقررات مربوط به تخفیف، تعلیق، سقوط و سایر احکام تعزیر به موجب قانون تعیین می شود.
تعزیر باید پوست را بدرد، از گوشت عبور کند و استخوان را بشکند»محمد محمدی گیلانی، حاکم وقت شرع و رئیس دادگاه های انقلاب، دربارهٔ نحوه شلاق زدن زندانیان در مصاحبه با روزنامه کیهان، مورخ ۲۸ شهریور ۱۳۶۰ خورشیدی.

دانشنامه آزاد فارسی

تَعْزیر
اصطلاحی در فقه، در برابر حد. تعزیر مجازات هایی است که نوع و مقدار آن توسط حاکم شرع اسلامی تعیین و در مورد گناهانی اعمال می شود که حد شرعی ندارند و برای آ ن ها عقوبت معیّن نشده است. تعزیر یکی از انواع پنج گانه مجازات های مقرر در قانون مجازات اسلامی است. به عبارتی، تعزیرات شرعی مجازات هایی هستند که برای ارتکاب فعل حرام و یا ترک فعل واجب، بدون تعیین نوع و مقدار مجازات مقرر می شود. در اعمالی چون زنا، لواط، مساحقه، قذف، سب النبی، شرب خمر، سرقت و جز آن که حد شرعی دارند، تعزیر اعمال نمی شود. کتاب پنجم از قانون مجازات اسلامی اختصاص به جرایم تعزیری دارد. کلاهبرداری، خیانت در امانت و سرقت های فاقد شرایط حد، ازجمله این جرایم اند. تعزیرات حکومتی مجازات هایی تعزیری است که بنا به ضرورت های اقتصادی و سهمیه بندی کالا و ارزاق در دورۀ جنگ عراق علیه ایران، برای جرایم اقتصادی و تجاری خاصی وضع شد و تشخیص و اجرای آن مستقیماً برعهدۀ دولت است. ازجمله این جرایم می توان به گران فروشی، کم فروشی، احتکار، عدم اجرای ضوابط مجاز ارزی و ریالی و جز آن اشاره کرد. مجازات های تعزیرات حکومتی نیز شامل اخذ جریمه، تعطیل موقت یا دائم محل کسب، لغو پروانه و کارت بازرگانی است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] تَعْزیر مجازات جرائمی که دین اسلام برای آنها کیفری بیان نکرده و تعیین مقدار و نوع آن به حاکم شرع واگذار شده است.
تعزیرات به شرعی و حکومتی تقسیم می شوند؛ مجازات رعایت نکردن قوانین شرعی همچون انجام محرمات و ترک واجبات تعزیر شرعی و مجازات مخالفت با قوانین حکومتی مانند احتکار تعزیر حکومتی نامیده می شود.
تعزیر هر گونه مجازاتی را در بر می گیرد که مجرم را از تکرار جرم باز دارد. از این رو مجازت هایی همچون زندان، جزای نقدی، توقیف مال را شامل می شود البته برخی از فقیهان بر این باروند که تعزیر به تنبیه بدنی اختصاص دارد.

پیشنهاد کاربران

Discretionary punishments

مجاراتی ک برخلاف حد
نوع میزان وکفیت آن در شرع نیامده

جرایمی که در شرع نبوده است و یا مقادیر آن لحاظ نشده است و قانونگذار مقادیر آن را مشخص کرده و در واقع هرچیزی که قانونگذارمی گوید !

در فقه بر کیفری اطلاق می‏شود که برخلاف حد، شارع مقدّس اندازه‏ای برای آن تعیین نکرده است.

تعزیر کیفری است برای جرائمی غیر از آنهایی که در حقوق جزای اسلامی برایشان حد، قصاص و دیه در نظر گرفته شده است

تعیین میزان تعزیر به حاکم شرع بستگی دارد. تعزیر ( زندان. جزای نقدی. توقیف مال. )


کلمات دیگر: