تاریخ یمینیاز جمله این کتب تاریخ یمینی در زمان سلطان محمود غزنوی نوشته شده است. در ابتدا نثر کتاب سنگین و فهم آن مشکل بوده است تا اینکه در قرن ۷ شرحی بر کتاب نوشته شده است. کتاب به سلسله های زمان محمود پرداخته است. این کتاب در رابطه با احوالات و شرح حال قابوس اطلاعاتی را دارد، بنابراین می تواند منبع دقیقی برای شناخت زمانه او باشد.
الکامل این کتاب از جمله کتب تواریخ عمومی است که در ابتدای قرن ۷ هجری توسط ابن اثیر نوشته شده است اما به خاطر تلفیق مطالب از منابع مختلف دارای اطلاعات مفیدی است. از جمله منابعی که وی از اطلاعات آن بهره گرفته است کتاب التاریخ فی اخبار ولاة خراسان از ابوعلی سلامی است که دربارهٔ سامانیان تا مرگ ابوعلی چغانی اطلاعات ارزشمندی را داراست. اهمیت اساسی الکامل به ویژه در مورد رویدادهایی است که ابن اثیر برخلاف طبری به گونه ای گسترده از آن ها یاد کرده است. گرچه ابن اثیر در کتاب خود اطلاعات موجود در کتاب طبری را پایه قرار داده است اما از منابع دیگری همچون مسعودی و بلاذری نیز استفاده کرده است.
قابوس بن وشمگیر ملقب به شمس المعالی، چهارمین پادشاه زیاریان بود که بعد از برادرش بیستون در سال ۳۶۷ هجری، در گرگان به تخت نشست. او آن هنگام در شهریارکوه طبرستان بود. از بیستون فرزند خردسالی مانده بود که دباج بن بانی گیل پدربزرگ مادری این طفل تلاش می کرد تا او را به حکومت برساند، اما تعداد زیادی از فرماندهان و لشکریان زیاری، قابوس را به پادشاهی برگزیدند. قابوس دو دوره حکومت کرد. دورهٔ نخست به آرامی گذشت، اما بعد از مرگ رکن الدوله، فرمانروای آل بویه، سرزمین های تحت حکومت او میان سه پسرش عضدالدوله، مویدالدوله و فخرالدوله تقسیم شد. عضدالدوله و مویدالدوله با فخرالدوله اختلاف پیدا کردند و بین آن ها جنگ درگرفت. فخرالدوله به قابوس پناه برد. قابوس از تسلیم فخرالدوله به برادرانش امتناع کرد و میان آن ها جنگی درگرفت که قابوس و فخرالدوله شکست خوردند و او به خراسان پناه بردند.
قابوس قریب ۱۸ سال از حکومت محروم بود و در پناه دربار دیگر شاهان می زیست؛ اما با مرگ عضدالدوله و تضعیف آل بویه، وی با کمک یاران طبری و دیلمی خود، به گرگان حمله کرد و توانست آن را از آل بویه پس بگیرد و مجدد بر تخت بنشیند. قابوس تا سال ۴۰۳ هجری حکومت کرد و بر دامنهٔ متصرفات خود از سوی مغرب افزود و گرگان، چالوس و رویان و دیلم را ضمیمهٔ قلمرو خود کرد و برخی قلاع قومس را فتح نمود.
وی مردی ادیب و شاعر و خوشنویس بود و اشعاری را به فارسی و عربی می سرود و دربارش به مرکزی برای حمایت از دانشمندان بدل شده بود، اما از سویی در اواخر عمرش سنگدل و خشن شده بود و قتل پرده دار مخصوص خود، نعیم، که مرد درستکاری بود، موجب شورش لشکریان و عزل وی از حکومت شد. بعد از قابوس، فرزندش منوچهر به حکومت رسید و کسانی را که برای قتل پدرش توطئه کرده بودند، را اسیر کرد و آن ها را کشت. آرامگاه وی در برج گنبد قابوس است، که در زمان حیات، به دستور خودش ساخته شده بود.
الکامل این کتاب از جمله کتب تواریخ عمومی است که در ابتدای قرن ۷ هجری توسط ابن اثیر نوشته شده است اما به خاطر تلفیق مطالب از منابع مختلف دارای اطلاعات مفیدی است. از جمله منابعی که وی از اطلاعات آن بهره گرفته است کتاب التاریخ فی اخبار ولاة خراسان از ابوعلی سلامی است که دربارهٔ سامانیان تا مرگ ابوعلی چغانی اطلاعات ارزشمندی را داراست. اهمیت اساسی الکامل به ویژه در مورد رویدادهایی است که ابن اثیر برخلاف طبری به گونه ای گسترده از آن ها یاد کرده است. گرچه ابن اثیر در کتاب خود اطلاعات موجود در کتاب طبری را پایه قرار داده است اما از منابع دیگری همچون مسعودی و بلاذری نیز استفاده کرده است.
قابوس بن وشمگیر ملقب به شمس المعالی، چهارمین پادشاه زیاریان بود که بعد از برادرش بیستون در سال ۳۶۷ هجری، در گرگان به تخت نشست. او آن هنگام در شهریارکوه طبرستان بود. از بیستون فرزند خردسالی مانده بود که دباج بن بانی گیل پدربزرگ مادری این طفل تلاش می کرد تا او را به حکومت برساند، اما تعداد زیادی از فرماندهان و لشکریان زیاری، قابوس را به پادشاهی برگزیدند. قابوس دو دوره حکومت کرد. دورهٔ نخست به آرامی گذشت، اما بعد از مرگ رکن الدوله، فرمانروای آل بویه، سرزمین های تحت حکومت او میان سه پسرش عضدالدوله، مویدالدوله و فخرالدوله تقسیم شد. عضدالدوله و مویدالدوله با فخرالدوله اختلاف پیدا کردند و بین آن ها جنگ درگرفت. فخرالدوله به قابوس پناه برد. قابوس از تسلیم فخرالدوله به برادرانش امتناع کرد و میان آن ها جنگی درگرفت که قابوس و فخرالدوله شکست خوردند و او به خراسان پناه بردند.
قابوس قریب ۱۸ سال از حکومت محروم بود و در پناه دربار دیگر شاهان می زیست؛ اما با مرگ عضدالدوله و تضعیف آل بویه، وی با کمک یاران طبری و دیلمی خود، به گرگان حمله کرد و توانست آن را از آل بویه پس بگیرد و مجدد بر تخت بنشیند. قابوس تا سال ۴۰۳ هجری حکومت کرد و بر دامنهٔ متصرفات خود از سوی مغرب افزود و گرگان، چالوس و رویان و دیلم را ضمیمهٔ قلمرو خود کرد و برخی قلاع قومس را فتح نمود.
وی مردی ادیب و شاعر و خوشنویس بود و اشعاری را به فارسی و عربی می سرود و دربارش به مرکزی برای حمایت از دانشمندان بدل شده بود، اما از سویی در اواخر عمرش سنگدل و خشن شده بود و قتل پرده دار مخصوص خود، نعیم، که مرد درستکاری بود، موجب شورش لشکریان و عزل وی از حکومت شد. بعد از قابوس، فرزندش منوچهر به حکومت رسید و کسانی را که برای قتل پدرش توطئه کرده بودند، را اسیر کرد و آن ها را کشت. آرامگاه وی در برج گنبد قابوس است، که در زمان حیات، به دستور خودش ساخته شده بود.
wiki: قابوس بن وشمگیر