[ویکی فقه] تاریخ در لغت به معنای تعریف وقت و تاریخ شیء عبارت از زمان حدوث آن چیز است. تاریخ تفسیر دانشی است که به سرگذشت تفسیر قرآن و تفاسیر آن و بررسی تحولات و سیر تطور و تکامل آن دو از زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) تاکنون می پردازد.
بی تردید فهم بخش عظیمی از معارف قرآن به تفسیر و تلاش علمی مناسب نیاز دارد.این نیاز در گذر زمان روز به روز بیش تر شده و در نتیجه علمی به نام تفسیر قرآن پدید آمده و کتاب های تفسیری فراوانی تدوین شده است.دانش تاریخ تفسیر ما را با مفسران، تفاسیر، فراز و فرودها و تغییر و تطورهای آن علم و احیاناً قوت و ضعف روش ها، مکتب ها و نظریات مطرح در آن آشنا می کند و بدیهی است آشنایی با این دانش نقش مؤثری در استفاده بهینه از علم تفسیر دارد و با توجه به این که تفسیر قرآن از علوم مهم، ضروری و اثرگذار در حیات دنیوی و اخروی انسان است و انسان بدون آن نمی تواند به هدف اعلا و کمال نهایی خود دست یابد، این دانش می تواند در سعادت و کمال انسان نقشی مؤثر داشته باشد.
پیشینه تألیفی
در میان پیشینیان کتاب مستقلی با عنوان «تاریخ تفسیر» نگاشته نشده و مباحث مربوط به آن در میان کتاب های دیگر پراکنده اند؛ رجالیان و فهرست نویسان به اجمال، به مفسران و تفاسیر آنان اشاره کرده اند.برخی از مفسران مانند شیخ طوسی ، ابن عطیه و ابن عاشور در مقدمه تفاسیرشان به اجمال به برخی مباحث تاریخ تفسیر اشاره کرده اند؛ همچنین مراغی در مقدمه تفسیرش، طبقات مختلف مفسران و افراد هر طبقه را به اجمال معرفی می کند. برخی از نویسندگانِ کتاب های علوم قرآن مانند سیوطی نیز در نوع ۸۸ اتقان فی علوم القرآن و زرقانی در مبحث ۱۲ مناهل العرفان فی علوم القرآن هرچند کوتاه به این بحث پرداخته اند.افزون بر این جمعی کتاب هایی در شناساندن مفسران و تفاسیرشان تألیف کرده اند.
← طبقات المفسرین
پیدایش تفسیر همزمان با فرود آمدن قرآن بر قلب مبارک پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است.آن حضرت مواردی از قرآن را که صحابه در فهم آن دچار مشکل می شدند برای آن ها تفسیر می کرد و به آن ها می آموخت.برجسته ترین شاگرد مدرسه تفسیر در این زمان امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) بود که طبق روایات شیعه و سنی استعداد ، همت، امکان فراگیری و تلاش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در آموزش وی با دیگر صحابه سنجیدنی نبود. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) همه تفسیر و دانش قرآن را به آن حضرت آموخت. (=> تفسیر پیامبر)بعد از آن حضرت صحابه آن بزرگوار به تفسیر قرآن ادامه دادند.تفسیر در این دوره بیش تر نقل حدیث بود؛ اما هنوز تدوین نشده بوده است.در این مرحله روایات تفسیری صحابه از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یا از صحابه دیگر نقل می شد و تابعان نیز از صحابه یا از یکدیگر نقل می کردند.رونق این مرحله حداکثر تا پایان قرن اول هجری است. برخی از این دوره تا پایان خلافت علی (علیه السلام) (سال ۴۰ ق.) را به عنوان عصر شکل گیری تفسیر (تفسیر صحابه ) و از این زمان تا پایان قرن اول را به عنوان عصر گسترش تفسیر یاد کرده اند.در این دوره تفسیر به صورت شفاهی و شاخه ای از علم حدیث بوده است. (تفسیر تابعان)
بی تردید فهم بخش عظیمی از معارف قرآن به تفسیر و تلاش علمی مناسب نیاز دارد.این نیاز در گذر زمان روز به روز بیش تر شده و در نتیجه علمی به نام تفسیر قرآن پدید آمده و کتاب های تفسیری فراوانی تدوین شده است.دانش تاریخ تفسیر ما را با مفسران، تفاسیر، فراز و فرودها و تغییر و تطورهای آن علم و احیاناً قوت و ضعف روش ها، مکتب ها و نظریات مطرح در آن آشنا می کند و بدیهی است آشنایی با این دانش نقش مؤثری در استفاده بهینه از علم تفسیر دارد و با توجه به این که تفسیر قرآن از علوم مهم، ضروری و اثرگذار در حیات دنیوی و اخروی انسان است و انسان بدون آن نمی تواند به هدف اعلا و کمال نهایی خود دست یابد، این دانش می تواند در سعادت و کمال انسان نقشی مؤثر داشته باشد.
پیشینه تألیفی
در میان پیشینیان کتاب مستقلی با عنوان «تاریخ تفسیر» نگاشته نشده و مباحث مربوط به آن در میان کتاب های دیگر پراکنده اند؛ رجالیان و فهرست نویسان به اجمال، به مفسران و تفاسیر آنان اشاره کرده اند.برخی از مفسران مانند شیخ طوسی ، ابن عطیه و ابن عاشور در مقدمه تفاسیرشان به اجمال به برخی مباحث تاریخ تفسیر اشاره کرده اند؛ همچنین مراغی در مقدمه تفسیرش، طبقات مختلف مفسران و افراد هر طبقه را به اجمال معرفی می کند. برخی از نویسندگانِ کتاب های علوم قرآن مانند سیوطی نیز در نوع ۸۸ اتقان فی علوم القرآن و زرقانی در مبحث ۱۲ مناهل العرفان فی علوم القرآن هرچند کوتاه به این بحث پرداخته اند.افزون بر این جمعی کتاب هایی در شناساندن مفسران و تفاسیرشان تألیف کرده اند.
← طبقات المفسرین
پیدایش تفسیر همزمان با فرود آمدن قرآن بر قلب مبارک پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است.آن حضرت مواردی از قرآن را که صحابه در فهم آن دچار مشکل می شدند برای آن ها تفسیر می کرد و به آن ها می آموخت.برجسته ترین شاگرد مدرسه تفسیر در این زمان امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) بود که طبق روایات شیعه و سنی استعداد ، همت، امکان فراگیری و تلاش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در آموزش وی با دیگر صحابه سنجیدنی نبود. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) همه تفسیر و دانش قرآن را به آن حضرت آموخت. (=> تفسیر پیامبر)بعد از آن حضرت صحابه آن بزرگوار به تفسیر قرآن ادامه دادند.تفسیر در این دوره بیش تر نقل حدیث بود؛ اما هنوز تدوین نشده بوده است.در این مرحله روایات تفسیری صحابه از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یا از صحابه دیگر نقل می شد و تابعان نیز از صحابه یا از یکدیگر نقل می کردند.رونق این مرحله حداکثر تا پایان قرن اول هجری است. برخی از این دوره تا پایان خلافت علی (علیه السلام) (سال ۴۰ ق.) را به عنوان عصر شکل گیری تفسیر (تفسیر صحابه ) و از این زمان تا پایان قرن اول را به عنوان عصر گسترش تفسیر یاد کرده اند.در این دوره تفسیر به صورت شفاهی و شاخه ای از علم حدیث بوده است. (تفسیر تابعان)
wikifeqh: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به تعلیم قرآن و بیان معانی و مقاصد آیات کریمه آن می پرداخته است. چنان که خدای متعال می فرماید: «وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم؛ و نازل کردیم بر تو کتاب را تا برای مردم آنچه را بر ایشان فرو فرستاده شده بیان نمائی». (سوره نحل، آیه 44)
و می فرماید: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة؛ اوست - خدا است - که در امی ها پیغمبری از خودشان برانگیخت که آیات او را برایشان می خواند و ایشان را تزکیه می کند و کتاب و حکمت را به ایشان یاد می دهد و تعلیم می کند». (سوره جمعه، آیه 2)
و در زمان آن حضرت به امر وی جمعی به قرائت و ضبط و حفظ قرآن اشتغال داشتند که قراء نامیده می شدند و پس از رحلت صحابه آن حضرت و پس از ایشان سایر مسلمانان به تفسیر قرآن اشتغال داشتند و تاکنون دارند.
پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله جمعی از صحابه مانند ابی بن کعب و عبدالله بن مسعود و جابر بن عبدالله و ابوسعید خدری و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر و انس و ابوهریره و ابوموسی و از همه معروفتر عبدالله بن عباس به تفسیر اشتغال داشتند و روش شان در تفسیر این بود که گاهی آنچه از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در معانی آیات قرآنی شنیده بودند در شکل روایت مسند نقل می کردند.
این احادیث از اول تا آخر قرآن جمعاً دویست و چهل و چند حدیثند که سند بسیاری از آن ها ضعیف و متن برخی از آن ها منکر است و گاهی تفسیر آیات را در صورت اظهارنظر بی این که به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اسناد دهند، القاء می کردند.
متأخرین اهل تفسیر از اهل سنت این قسم را نیز جزء روایات نبوی در تفسیر می شمارند زیرا صحابه علم قرآن را از مقام رسالت آموخته اند و مستبعد است که خودشان از خود چیزی گفته باشند. ولی دلیلی قاطع بر این سخن نیست، علاوه به این که مقدار زیادی از این قسم روایاتی است که در اسباب نزول آیات و قصص تاریخی آن ها وارد شده و همچنین در میان این روایات صحابی بسیاری از سخنان علماء یهود که مسلمان شده بودند مانند کعب الاحبار و غیره بدون اسناد یافت می شود.
و همچنین ابن عباس بیشتر اوقات در معنی آیات به شعر تمثل می کرد چنان که در روایتی که از ابن عباس در سؤالات نافع بن ازرق نقل شده در جواب دویست و اندی سؤال به اشعار عرب متمثل می شود و سیوطی در کتاب اتقان صد و نود سؤال از آن جمله را روایت می کند و با این حال روایاتی را که از مفسرین صحابه رسیده، نمی توان روایات نبوی شمرد و اعمال نظر را از صحابه نفی کرد و مفسرین صحابه را اهل طبقه اول گرفته اند.
و می فرماید: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة؛ اوست - خدا است - که در امی ها پیغمبری از خودشان برانگیخت که آیات او را برایشان می خواند و ایشان را تزکیه می کند و کتاب و حکمت را به ایشان یاد می دهد و تعلیم می کند». (سوره جمعه، آیه 2)
و در زمان آن حضرت به امر وی جمعی به قرائت و ضبط و حفظ قرآن اشتغال داشتند که قراء نامیده می شدند و پس از رحلت صحابه آن حضرت و پس از ایشان سایر مسلمانان به تفسیر قرآن اشتغال داشتند و تاکنون دارند.
پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله جمعی از صحابه مانند ابی بن کعب و عبدالله بن مسعود و جابر بن عبدالله و ابوسعید خدری و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر و انس و ابوهریره و ابوموسی و از همه معروفتر عبدالله بن عباس به تفسیر اشتغال داشتند و روش شان در تفسیر این بود که گاهی آنچه از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در معانی آیات قرآنی شنیده بودند در شکل روایت مسند نقل می کردند.
این احادیث از اول تا آخر قرآن جمعاً دویست و چهل و چند حدیثند که سند بسیاری از آن ها ضعیف و متن برخی از آن ها منکر است و گاهی تفسیر آیات را در صورت اظهارنظر بی این که به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اسناد دهند، القاء می کردند.
متأخرین اهل تفسیر از اهل سنت این قسم را نیز جزء روایات نبوی در تفسیر می شمارند زیرا صحابه علم قرآن را از مقام رسالت آموخته اند و مستبعد است که خودشان از خود چیزی گفته باشند. ولی دلیلی قاطع بر این سخن نیست، علاوه به این که مقدار زیادی از این قسم روایاتی است که در اسباب نزول آیات و قصص تاریخی آن ها وارد شده و همچنین در میان این روایات صحابی بسیاری از سخنان علماء یهود که مسلمان شده بودند مانند کعب الاحبار و غیره بدون اسناد یافت می شود.
و همچنین ابن عباس بیشتر اوقات در معنی آیات به شعر تمثل می کرد چنان که در روایتی که از ابن عباس در سؤالات نافع بن ازرق نقل شده در جواب دویست و اندی سؤال به اشعار عرب متمثل می شود و سیوطی در کتاب اتقان صد و نود سؤال از آن جمله را روایت می کند و با این حال روایاتی را که از مفسرین صحابه رسیده، نمی توان روایات نبوی شمرد و اعمال نظر را از صحابه نفی کرد و مفسرین صحابه را اهل طبقه اول گرفته اند.
wikiahlb: اثر قرآن پژوهی خود دست به تحقیقی عالمانه زده و به سیر تاریخی و تطور مشارب و مکاتب تفسیری قرآن در بستر زمان از عهد نبوت تا عصر حاضر پرداخته و اثری نفیس و گرانقدر را از خود به یادگار نهاده است.
قرآن شناس بزرگ زمانه ما در این اثر که آن را در طول چهار سال فراهم آورده اند- به تفصیل درباره مکاتبی که آغازگر تاویل ناروا بوده اند و مکاتبی که تاویل ناروا به اوج خود رسانده اند و مکاتبی که در تفسیر از باب تدبر و اشاره بسط مقال داده اند و مکاتبی که بدون رعایت قانون تفسیر، یاوه سرایی کرده اند و بر روی هم تاریخ گسترش رأی و تأویل، در حدی که نه اطناب ممل باشد و نه ایجاز مخل.به تحقیقی نو و گسترده پرداخته تا آنجا که این کتاب، بی شک از پیشقراولان تحقیقاتی از این سنخ شمرده می شود. در مجموع، دغدغه محقق در این کتاب، دفاع از حقانیت مکتب تفسیری اهل بیت(ع) در مقابل مکاتب التقاطی وبالاخص مکتب های تاویلی است آنگونه که خود در مقدمه آن ذکر کرده اند مشوق و موید ایشان در به سرانجام رساندن این اثر پرمایه، استادشان مرحوم آیت الله نبوی بوده اند. و تنظیم این کتاب در 14 بخش می باشد:
بخشهای چهارده گانه از این قرارند:
پیغمبر اکرم(ص) بعد از دریافت وحی و حفظ آن، در آموزش آن به اصحاب با صبر کافی عمل میکردند تا اینکه اصحاب آنرا بهتر فرا گیرند و به کاتبان وحی نیز دستور می داد تا املا کنند، اگر هر جا از قرآن برای فهم بهتر نیاز به بیان بود با قول و عمل و تقریر آن را بیان میفرمود تا نکته ی ابهامی در آن نباشد و این مکتب در تفسیر، بدلیل حدیث ثقلین به ائمه اطهار نیز به ارث رسیده است و بالیقین معلوم است که مفسران بعد از پیغمبر ائمه معصومین(ع) میباشند.
قرآن شناس بزرگ زمانه ما در این اثر که آن را در طول چهار سال فراهم آورده اند- به تفصیل درباره مکاتبی که آغازگر تاویل ناروا بوده اند و مکاتبی که تاویل ناروا به اوج خود رسانده اند و مکاتبی که در تفسیر از باب تدبر و اشاره بسط مقال داده اند و مکاتبی که بدون رعایت قانون تفسیر، یاوه سرایی کرده اند و بر روی هم تاریخ گسترش رأی و تأویل، در حدی که نه اطناب ممل باشد و نه ایجاز مخل.به تحقیقی نو و گسترده پرداخته تا آنجا که این کتاب، بی شک از پیشقراولان تحقیقاتی از این سنخ شمرده می شود. در مجموع، دغدغه محقق در این کتاب، دفاع از حقانیت مکتب تفسیری اهل بیت(ع) در مقابل مکاتب التقاطی وبالاخص مکتب های تاویلی است آنگونه که خود در مقدمه آن ذکر کرده اند مشوق و موید ایشان در به سرانجام رساندن این اثر پرمایه، استادشان مرحوم آیت الله نبوی بوده اند. و تنظیم این کتاب در 14 بخش می باشد:
بخشهای چهارده گانه از این قرارند:
پیغمبر اکرم(ص) بعد از دریافت وحی و حفظ آن، در آموزش آن به اصحاب با صبر کافی عمل میکردند تا اینکه اصحاب آنرا بهتر فرا گیرند و به کاتبان وحی نیز دستور می داد تا املا کنند، اگر هر جا از قرآن برای فهم بهتر نیاز به بیان بود با قول و عمل و تقریر آن را بیان میفرمود تا نکته ی ابهامی در آن نباشد و این مکتب در تفسیر، بدلیل حدیث ثقلین به ائمه اطهار نیز به ارث رسیده است و بالیقین معلوم است که مفسران بعد از پیغمبر ائمه معصومین(ع) میباشند.
wikinoor: اهل بیت علیه السّلام در مقابل مکاتب التقاطی وبالاخص مکتب های تاویلی است آنگونه که خود در مقدمه آن ذکر کرده اند مشوق و موید ایشان در به سرانجام رساندن این اثر پرمایه، استادشان مرحوم آیت الله العظمی نبوی بوده اند. و تنظیم این کتاب در ۱۴ بخش می باشد:
گزارش محتوا
بخشهای چهارده گانه از این قرارند: اول: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم بعد از دریافت وحی و حفظ آن، در آموزش آن به اصحاب با صبر کافی عمل میکردند تا اینکه اصحاب آنرا بهتر فرا گیرند و به کاتبان وحی نیز دستور می داد تا املا کنند، اگر هر جا از قرآن برای فهم بهتر نیاز به بیان بود با قول و عمل و تقریر آن را بیان میفرمود تا نکته ی ابهامی در آن نباشد.
← باب مدینة العلم و وارث علم
۱. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۹ به بعد.۲. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۲۶ به بعد.۳. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۳۵ به بعد.۴. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۵۵ به بعد.۵. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۸۱ به بعد.
منبع
...
گزارش محتوا
بخشهای چهارده گانه از این قرارند: اول: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم بعد از دریافت وحی و حفظ آن، در آموزش آن به اصحاب با صبر کافی عمل میکردند تا اینکه اصحاب آنرا بهتر فرا گیرند و به کاتبان وحی نیز دستور می داد تا املا کنند، اگر هر جا از قرآن برای فهم بهتر نیاز به بیان بود با قول و عمل و تقریر آن را بیان میفرمود تا نکته ی ابهامی در آن نباشد.
← باب مدینة العلم و وارث علم
۱. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۹ به بعد.۲. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۲۶ به بعد.۳. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۳۵ به بعد.۴. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۵۵ به بعد.۵. ↑ تاریخ تفسیر، سید علی کمالی دزفولی، ص۸۱ به بعد.
منبع
...
wikifeqh: تاریخ_تفسیر_(کمالی)