سرود، معروف است.
فرزدق به خاندان اهل بیت ارادت داشت ولی در عین حال در مدح خلفای اموی نیز شعر می سرود و نمی توان وی را در ردیف کمیت و دعبل که شیفته اهل بیت بودند قرار داد.
همام بن غالب بن صعصعه بن عقال، از بزرگان بنی تمیم به حساب می آمد. پدرش غالب نیز فردی بخشنده و شریف و از بزرگان قوم خویش بود و مادرش لیلی بنت حابس خواهر اقرع بن حابس تمیمی از
پیامبر(ص) بود. در منابع تاریخی سخن دقیقی از سال تولد او به میان نیامده است و با اختلافی که در ثبت تاریخ وفات او وجود دارد، می توان ولادت او را بین سالهای ۱۹ تا ۲۳ تخمین زد.
wikishia:
امام سجاد علیه السلام، قصیده بلند خویش را در مکه سرود (هذا الذی تعرف البطحاء وطاته...) و به دنبال آن به زندان افتاد و حضرت سجاد علیه السلام برایش صله ای فرستاد.
امام حسین علیه السلام هنگام سفر به سوی عراق، در محلی به نام صفاح (یا در منزلی دیگر) با فرزدق برخورد کرد که از کوفه می آمد. اوضاع کوفه را پرسید، وی جواب داد: دلهای مردم با تو ولی شمشیرهایشان علیه توست.
امام در آنجا بود که این ابیات را خواند: لئن کانت الدنیا تعد نفیسة فدار ثواب الله اعلی و انبل و ان کانت الابدان للموت انشئت فقتل امرء بالسیف فی الله افضل...
در منابع اهل سنت، فرزدق شیعه دانسته شده است. ملاقات وی با امیرالمومنین علیه السلام و حفظ قرآن بنابر فرمایش ایشان، سرودن اشعاری در مذمت ابن ملجم، رفت و آمد به کوفه که پایگاه شیعیان است، ملاقات با
امام حسین علیه السلام در مسیر حرکت ایشان به کوفه و سرودن ابیاتی در رثای ایشان و اصحابشان از جمله
مسلم بن عقیل و
هانی بن عروه و به عنوان مهم ترین نشانه جریان سرودن شعر در مدح
امام زین العابدین علیه السلام در حضور هشام، شاید از شاخص ترین دلایلی باشد که وی را در ردیف شیعیان برشمرده اند.
نقل است که وی در راه مکه در صفاح امام حسین علیه السلام را دید و امام از او احوال مردم کوفه را جویا شدند. وی در پاسخ گفت: «آنان را پشت سر گذاشتم در حالی که دلهایشان با تو و شمشیرهایشان بر ضد تو بود».
ارادت فرزدق به خاندان اهل بیت امر مبهم و پوشیده ای نیست. مدح و ستایش امام
زین العابدین علیه السلام در فضای خفقان سیاسی، آن هم در حضور هشام، پسر حاکم اموی و
تحقیر وی به جهت
انکار شناخت امام نه تنها گواه شهامت و
شجاعت در خور
تقدیر وی است، بلکه بر ارادت وی به این خاندان گواهی می دهد. آمده است زمانی که حضرت امام سجاد علیه السلام از حبس او مطلع شدند، مبلغ دوازده هزار درهم برای او فرستادند. او مبلغ را پس داد و گفت: «من مدح تو برای
رضای خدا گفتم، نه عطا». حضرت علیه السلام مبلغ را باز فرستاده فرمودند: «ما که اهل بیتیم، چون چیزی به کسی بخشیم بازنستانیم».
در جریان دیگری وقتی
کمیت بن زید اسدی که پیوند قبیلگی با فرزدق داشت «قصاید هاشمیات» را گفت، برای محک زدن اشعار خود که در مدح اهل بیت بود، نزد فرزدق آمد. فرزدق پس از شنیدن اشعار او در پاسخ چنین گفت: «پسرم آفرین خوب گفته ای که از اراذل و اوباش دست برداشته ای و هرگز تیرت به خطا نخواهد رفت و گفتارت را
تکذیب نخواهند کرد... انتشار بده و با دشمن دست به گریبان شو که تو از همه ی گذشتگان و حاضران شاعرتری».
با این حال توجه او به خلفای اموی و حضور وی در دستگاه آنان، با توجه به نقش و جایگاه اجتماعی یک شاعر و میزان تاثیرگذاری شعر در آن عصر تامل برانگیز است. در نهایت شاید بتوان وی را تحت عنوان شیعه ی محب قرار داد که به جهت علاقه اش به این خاندان اشعاری در مدح آنان سروده است؛ اما در مجموع اشعار او متاثر از نظام قبیلگی، سرشار از هجو و فخر و...است. بنابراین نمی توان وی را در ردیف کمیت و دعبل که سراسر شیفته ی اهل بیت علیهم السلام بودند، قرار داد.