کلمه جو
صفحه اصلی

عمر بن عبدالعزیز

دانشنامه عمومی

عمر بن عبدالعزیز (به عربی: عمر بن عبد العزیز بن مروان بن الحکم بن أبی العاص بن أمیة) (۹۹-۱۰۱ ه.ق) هشتمین خلیفه از خلفای اموی (بدون احتساب معاویه دوم) است که برخی از اهل سنت از جمله ابن اثیر او را پنجمین خلیفه از خلفای راشدین دانسته اند.عمر بن عبدالعزیز در سال ۶۸۲ میلادی/۶۱ هجری در مدینه زاده شد، نسبش به عمر بن خطاب می رسید، چرا که مادرش ام عاصم (لیلی) دختر عاصم پسر عمر بود؛ او اصول دین و علوم فقه را از صالح بن کیسان در مدینه آموخت. پدرش عبدالعزیز بن مروان یکی از بزرگان بنی امیه بود.
عبدالعزیز بیش از بیست سال امارت مصر را بر عهده داشت؛ در مورد جریان ازدواج عبدالعزیز بن مروان آمده است که روزی به یکی از وزیران خود گفت: حدود چهارصد درهم از پاک ترین اموال من جمع آوری کن زیرا اراده ازدواج با خانوادهٔ دیندار و صالحی را دارم، بعد از تحقیق و تفحص با ام عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب ازدواج کرد و از این پدر و مادر، عمر بن عبدالعزیز مجدد قرن اول متولد شد.
سلیمان بن عبدالملک در سال ۹۹ هـ درگذشت و طی وصیت نامه ای عمر بن عبدالعزیز را به عنوان خلیفه منصوب کرد. عمر بن عبدالعزیز پس از برعهده گرفتن این مسئولیت، به مسجد رفته در آنجا سخنرانی کرد که خلاصه آن به این شرح است:
ای مردم! من به وسیله مقام خلافت مورد امتحان الهی قرار گرفته ام. اما در این مورد نه از من نظرخواهی شده و نه از شما مشورت گرفته شده است؛ لذا من شما را بر بیعت با خودم مجبور نمی کنم و شما هرکس را می خواهید خلیفه تعیین کنید.

دانشنامه آزاد فارسی

عُمَرِ بن عَبدُالعَزیز (مدینه ۶۲ـ۱۰۱ق)
هشتمین خلیفۀ اموی (حک: ۹۹ـ۱۰۱ق). به وصیت پسرعمو و خلیفۀ پیشین ، سلیمان بن عبدالملک ، به خلافت رسید. در دوران کوتاه خلافتش، فقط به اقدامات و اصلاحات داخلی پرداخت و عدل و داد پیشه کرد. ازجمله کارهای اوست : ممنوع کردن لعن به حضرت علی (ع ) بر منابر که از زمان معاویۀ اول رواج یافته بود؛ بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه (س ) برای دلجویی از آنان؛ تقسیم هزاران دینار میان علویان که خلفای پیشین حقی برای آنان قائل نبودند؛ جلوگیری از اعمال زشت بنی امیه و «مظالم » خواندن آن ها؛ نپذیرفتن هدایای نوروز و مهرگان که پیش از او مرسوم ِ خلفا بود؛ مناظره با سران خوارج و اقناع آنان و جلوگیری از قیام آن ها؛ برکناری حاکمان ظالم و فاسد؛ کاستن از میزان خراج و لغو جزیه بر نومسلمانان ؛ واداشتن تابعین به جمع آوری و ضبط و ثبت احادیث ِ پیغمبر اکرم (ص ) که توسط خلیفۀ دوم ممنوع شده بود. به روایتی، مروانیان به او زهر خوراندند. عمر بن عبدالعزیز را صالح ترین و درستکارترین خلیفۀ اموی دانسته اند.

نقل قول ها

عمر بن عبدالعزیز (به عربی: عمر بن عبد العزیز بن مروان بن الحکم بن أبی العاص بن أمیة؛ ۶۸۲–۷۲۰) هفتمین خلیفه از خلفای اموی است.
• اگر لحظه ای ذکر مرگ از من جدا شود قلبم فاسد خواهد شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم یکی از خلفای اموی است که نسبت به سایر حاکمان این سلسله از وجهه نسبتا بهتری برخوردار است. تولد او به سال۶۱ یا ۶۲ هجری بوده است. مادر عمر، ام عاصم؛ دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است، عمر بن عبدالعزیز از سال ۹۹ تا ۱۰۱هجری خلافت کرد.
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن الحکم بن ابی العاص، یکی از خلفای اموی است. مادرش ام عاصم لیلی، دختر عاصم بن عمر بن خطاب است. وی در سال ۶۲ هـ در شهر حلوان مصر متولد شد. در کوچکی قرآن را حفظ کرد. وقتی به سن بلوغ رسید، علاقه اش به فراگیری دانش افزایش یافت.هنگامی که پدرش خواست او را همراه خود به شام ببرد، وی درخواست کرد تا او را به مدینه بفرستد تا با فقها نشست و برخاست کرده و خلق و خوی ایشان را بگیرد، پدرش نیز پذیرفت. او با بزرگان مدینه محشور شد و علم دین آموخت. عمر بن عبدالعزیز از افرادی چون انس بن مالک، سائب بن یزید، یوسف بن عبدالله بن السلام و تعدادی دیگر از تابعین روایت کرده است. احمد بن حنبل می گوید: من سخن هیچکدام از تابعین را جز عمربن عبدالعزیز حجت نمی دانم.
عمر بن عبدالعزیز قبل از خلافت
عمر تا سال ۸۵ هـ، سال مرگ پدرش و بخلافت رسیدن عبدالملک در مدینه بود. در این سال عبدالملک، برادر زاده اش را به دمشق فراخوانده و دخترش فاطمه را به همسری او درآورد و او را استاندار منطقۀ خناصره کرد. در سال ۸۷ هـ از طرف ولیدبن عبدالملک، استاندار مدینه شد.
← بازسازی مسجد النبی
سلیمان بن عبدالملک بنا به گفته خودش برای جلوگیری از فتنه، عمر بن عبدالعزیز را جانشین خود قرار داد. ؛ ؛ هر چند دوره حکومت عمر بن عبدالعزیز بیش از دو سال نبوده است؛ اما در همین دوره کوتاه اقدامات بسیار شایسته و نیکویی توسط این خلیفه اموی صورت گرفت. به نظر می رسد، وی پس از این که به خلافت رسید، احساس کرد که مسئولیت سنگین و وظیفه ه ای دشوار بر عهده او گذاشته شده است. احتمالا با توجه به این که بخش عمده ای از دوره زندگی عمر بن عبدالعزیز در مدینه سپری شده است و با عنایت به این که علاوه بر خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)، عالمان و فقهای بزرگی در مدینه حضور داشته اند، به نظر می رسد، وی تحت تاثیر نظام تعلیمی مدینه از تربیت خاصی برخوردار شده است که با سایر حاکمان اموی متفاوت بوده است.
شیوه حکومتی عمر بن عبدالعزیز
...

پیشنهاد کاربران

عمر بن عبدالعزیز ( نام کامل به عربی:عمر بن عبد العزیز بن مروان بن الحکم بن أبی العاص بن أمیة ) هفتمین خلیفه از خلفای اموی است که برخی از اهل سنت از جمله ابن اثیر او را پنجمین خلیفه از خلفای راشدین دانسته اند. عمر بن عبدالعزیز در سال 682 میلادی/61 هجری در مدینه زاده شد، نسبش به عمر بن خطاب می رسید، چرا که مادرش ام عاصم با عبدالله پسر عمر ازدواج کرده بود؛ او اصول دین و علوم فقه را از صالح بن کیسان در مدینه آموخت. پدرش سلیمان بن عبدالملک یکی از بزرگان بنی امیه بود.
عمر بن عبدالعزیز بیش از بیست سال امارت مصر را بر عهده داشت؛ در مورد جریان ازدواج عبدالعزیز بن مروان آمده است که روزی به یکی از وزیران خود گفت: حدود چهارصد درهم از پاک ترین اموال من جمع آوری کن زیرا اراده ازدواج با خانوادهٔ دیندار و صالحی را دارم، بعد از تحقیق و تفحص با ام عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب ازدواج کرد و از این پدر و مادر، عمربن عبدالعزیز مجدد قرن اول متولد شد. [۱]
خلافت عمر بن عبدالعزیز
سلیمان بن عبدالملک درسال ۹۹ هـ درگذشت و طی وصیت نامه ای عمر بن عبدالعزیز را به عنوان خلیفه منصوب کرد. وی بادیگر خلفای بنی امیه تفاوت بسیارداشت در دوران او از لامذهبی، استبداد، و خونریزی که از مشخصات خلافت بنی امیه بود، خبری نبود. در دوره وی پرهیزگاران و زاهدان به دربار وی رفت و آمد داشتند واو بسیار پرهیزگار و زاهد بود. وی ناسزا گفتن به علی بن ابی طالب را منسوخ نمود.
او جزیه ذمیان مسلمان شده را برداشت ومالیات ایرانیان را کاهش داد و وقتی دیگران از کاهش درآمد بیت المال سخن گفتند، گفت: خداوند پیغمبر خود رابرای هدایت فرستاده است ونه برای جزیه گرفتن. [۲]
وفات عمر بن عبدالعزیز
عمربن عبدالعزیز، که مدت خلافتش را می توان به عنوان "بهار دین و اخلاق" نامگذاری کرد، در سن چهل سالگی در سال ۱۰۱هـ روز جمعه ۲۰ رجب، در شهر سمعان از بلاد شام وفات نمود.
منابع
۱ - البدایة و النهایة ( ابن کثیر ) ۲ - رجال الفکر و الدعوة ( ابو الحسن ندوی ) ۳ - الدولة الأمویة ( دکتر صلابی )
مجموعه ای از گفتاوردهای مربوط به عمر بن عبدالعزیز در ویکی گفتاورد موجود است.
پانویس
↑ پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان، با دخل و تصرف اندک
↑ حسن ابراهیم حسن. تاریخ سیاسی اسلام ترجمه ابوالقاسم پاینده. چاپ ششم سازمان انتشارات جاویدان.
رده های صفحه: خلفای امویدرگذشتگان ۷۲۰ ( میلادی ) زادگان ۶۸۲ ( میلادی )
از ویکی پدیا
همچنین:
عمربن عبدالعزیز در سال 62 هجری به دنیا آمد. نسب او از طرف مادر به عمر بن خطاب می رسد. مادرش ام عاصم، دختر عاصم بن عمر بن خطاب است به جرأت می توان گفت عمر بن عبدالعزیز تنها خلیفۀ اموی بود، که قواعد و احکام اسلامی را در حکومتداری رعایت کرد. برخی از مورخین، خلافت او را در امتداد خلافت خلفای راشدین می دانند.
عمربن عبدالعزیز از تجملات شاهانه دوری کرد و سهم عرب و غیر عرب را از بیت المال مساوی کرد. گرفتن جزیه از تازه مسلمانان را ممنوع، و با شیعیان خاندان علی - علیه السّلام - به خوبی رفتار کرد . عمر بن عبدالعزیز دو سال و پنج ماه خلافت نمود.
عمر بن عبدالعزیز قبل از خلافت
عمر بن عبدالعزیز از دوران کودکی به مدینه رفت[1] و به مطالعۀ علوم اسلامی و ادبیات عرب مشغول شد. او مجالست با غیر علم را ترک کرد و در علم و تقوی مشهور شد تاجایی که گروهی او را از کبار تابعین می دانند.
عمر تا سال 85 هجری یعنی همان سالی که پدرش درگذشت در مدینه بود تا اینکه عمویش عبدالملک بن مروان او را به دمشق فراخواند و دخترش فاطمه را به عقد عمربن عبدالعزیز در آورد. و حکومت خناصره را به او سپرد البته گروهی معتقدند عمر بن عبدالعزیز در زمان عبدالملک فعالیت حکومتی نداشت و به مطالعه مشغول بود. [2]
حکومت مدینه
در زمان خلافت ولیدبن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز حاکم مدینه شد. او شش سال در مدینه حکومت کرد. عمر طوری در مدینه حکومت کرد که تمام مسلمین را به خود جذب نمود. وی در مدینه مجلس شورا تشکیل داد و 10 نفر از علمای مدینه را عضو این شورا کرد و قرار شد تمام کارها با صلاحدید این شورا انجام شود وشورای ده نفره بر کار مأمورین حکومتی نظارت کنند. در زمان حکومت او مدینه به یک ایالت آزاد سیاسی تبدیل شد و تمام افرادی که با حکومت مرکزی وبه خصوص حکومت حجاج در عراق، مشکل داشتند به مدینه پناه می بردند به همین خاطر حجاج به خلیفه اعتراض کرد که شورشیان به عمر بن عبدالعزیز پناه می برند واز امنیت برخوردار هستند. [3] بنابراین ولیدبن عبدالملک او را از حکومت مدینه عزل کرد ( سال 93 هجری ) وعمر تا پایان خلافت ولید منصب دیگری را نپذیرفت. اما در خلافت سلیمان بن عبدالملک یکی ازمشاوران اصلی خلیفه محسوب می شد و همیشه در کنار سلیمان بود.
عمر چگونه خلیفه شد؟
همان طور که گفتیم سلیمان بن عبدالملک در دابق مریض شد و با همان مرض درگذشت. او قبل از مرگش قصد داشت پسرش داوود را ولیعهد کند اما رجاءبن حیوة، عمربن عبدالعزیز را پیشنهاد کرد و سرانجام سلیمان راضی شد و در نامه ای عمر بن عبدالعزیز را خلیفه بعد از خود خواند و بعد از او یزید بن عبدالملک را خلیفه قرار داد. اما تا زمان مرگ سلیمان اعلام نشد که خلیفۀ بعد از اوکیست و فقط از بزرگان بنی امیه بیعت گرفتند که هرکس که در این نامه، نام او ذکر شده خلیفۀ مسلمین است و آنها نیز بیعت کردند هرچند افرادی چون هشام بن عبدالملک که داعیۀ خلافت داشت احساس نگرانی می کردند. [4]
وقتی سلیمان درگذشت، رجاءبن حیوة مرگ او را از همه پنهان نگه داشت و بزرگان بنی امیه را دوباره جمع کرد و از آنها خواست با کسی که سلیمان در نامۀ خود معرفی کرده بیعت کنند. بزرگان بنی امیه بعیت کردند سپس رجاء بن حیوة نامه را باز کرد و برای آنها خواند وهمه دانستند که خلیفۀ بعدی عمربن عبدالعزیز است. بعد از این رجاءبن حیوة خبر مرگ سلیمان را به آنها داد.
روایات تاریخی حاکی . . .


کلمات دیگر: