[ویکی فقه] نهم محرم را، «تاسوعا» گویند. «تاسوعا» از ریشه «تسع» به معنای نه می باشد.
چند روز قبل از تاسوعای سال ۶۱ هـ. ق، عمر بن سعد فرمانده لشکر دشمن، نامه ای در ارتباط با عدم جنگ و
صلح با امام حسین (علیه السلام) به عبید الله بن زیاد، ـ فرماندار
کوفه ـ نوشته بود؛ اما شمربن ذی الجوشن ـ که در آن زمان در کوفه بود ـ
ابن زیاد را از این کار باز داشت. عبید الله نیز حرف او را پذیرفت. ابن زیاد نامه ای به ابن سعد نوشت و دستور داد که: اگر حسین بن علی
تسلیم نشد، حمله کن و او و یارانش را بکش. به شمر هم گفت: اگر ابن سعد از این دستور سر باز زد، گردن او را بزن و خود فرمانده لشکر باش. شمر نامه را پیش از
ظهر روز پنج شنبه نهم محرم (تاسوعا) به کربلا رساند. ابن سعد که نسبت به صلح با امام حسین خوشبین بود، به یک باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزی برای خود نیافت. از سویی او می دانست که امام، تسلیم نمی شود و از طرفی دیگر طرح صلح او با شکست مواجه شده بود. عمر بن سعد دو گزینه در جلوی خود داشت: ۱. نبرد با امام حسین (علیه السلام). ۲. رها کردن فرماندهی که محروم شدن از رسیدن به
حکومت ری و
گرگان را به همراه داشت. پذیرفتن هر یک از این دو راه برای او دشوار بود؛ ولی حب ریاست و هوای نفس، چنان بر وی غلبه یافته بود که
دنیا را بر
آخرت ترجیح داد و راه نخست را انتخاب کرد و تصمیم گرفت فرمان عبیدالله را اجرا کند و با امام حسین (علیه السّلام) به نبرد بپردازد. به همین جهت در روز نهم محرم بعد از
نماز عصر سپاهیان خود را آرایش داد و آنان را آماده حمله نمود.
امان نامه
قبل از حرکت سپاه عمر بن سعد آوردن دو امان نامه (امان دادن یعنی کسی را در کنف حمایت خود گرفتن. امان نامه، نوشته ای بود که سبب مصونیت جانی شخص امان یافته می شد.
عرب ها نسبت به امانی که می دادند حتی نسبت به
دشمن خویش پایبند بودند و نقض آن را ناجوانمردی و نشانه فرومایگی می دانستند.) برای فرزندان
ام البنین گزارش شده است که هر دو ناکام ماند. فرزندان امیرالمؤمنین (علیه السّلام) و ام البنین یعنی اباالفضل العباس و جعفر و عبدالله و عثمان هر دو امان نامه را رد کردند و این چنین
وفاداری خود را به امام حسین (علیه السّلام) نشان دادند. اولین امان نامه از جانب عبدالله بن ابی المحل بود. او به خاطر فامیل بودن با ام البنین از عبیدالله بن زیاد برای آنها امان گرفته بود. وقتی امان نامه برای این جوانمردان خوانده شد، در جواب گفتند: «ما نیازی به امان نامه تو نداریم. امان خدا بهتر از امان عبید الله پسر سمیه است.» دومین امان نامه را شمر ـ که او نیز نسبت قوم و خویشی با آنها داشت ـ بازگو کرد و آن وفاداران در جواب گفتند: «خدا، تو و امان تو را
لعنت کند. تو ما را امان می دهی در حالی که
فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) در امان نمی باشد.» (البته برخی امان نامه را یکی می دانند به این صورت که شمر
دوست عبدالله بن ابی محل بود و هر دو نسبت فامیلی با ام البنین داشتند. امان نامه را هر دو از عبید الله بن زیاد گرفتند؛ پس یک امان نامه بیشتر نبوده است.) دستور جنگ در روز نهم از طرف عمربن سعد صادر شد؛ در حالی که یاران امام در مقابل یاران لشکر دشمن بسیار کم بودند و جنگی نا برابر در حال شکل گیری بود.
کلام امام صادق در وصف تاسوعا
امام صادق (علیه السّلام) در حدیثی درباره این روز فرموده اند: «تاسوعا روزی است که امام حسین (علیه السّلام) و یارانش در کربلا محاصره شدند و اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند.
ابن مرجانه و ابن سعد از کثرت لشکر خود خوشحال شدند و امام حسین (علیه السّلام) و یاران او را در آن روز ضعیف شمردند
یقین کردند که برای حسین یاوری نخواهد آمد و اهل
عراق آن حضرت را کمک نخواهند کرد.»
دستور حمله
...
wikifeqh:
قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس زینت یافته است.
تاسوعای سال 61 هجری امام حسین علیه السلام و یارانش در محاصره نیروهای کوفه بودند. روزی بود که آب را به روی اهل بیت و یاران امام بسته بودند، راه ها همه تحت کنترل بود تا کسی به امام نپیوندد.
تهدیدهای سپاه عمر سعد، جدی تر و حالت تهاجمی آنان به سوی خیمه ها بیشتر می شد. عصر روز پنجشنبه تاسوعا، ابن سعد با دستوری که از ابن زیاد دریافت کرده بود، آماده جنگ با امام حسین علیه السلام شد. گروهی از سپاه کوفه به سوی خیمه گاه امام تاختند. امام کنار خیمه اش نشسته و به شمشیر
تکیه داده بود.
زینب، صدای همهمه مهاجمان را شنید. امام را (که خواب، چشمانش را ربوده بود) بیدار کرد. سیدالشهدا، خوابی را که آن لحظه دیده بود نقل کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: پیش ما می آیی.
حسین علیه السلام برادرش عباس را همراه جمعی جلو فرستاد تا از هدف مهاجمان آگاه شوند. چون فهمیدند که به قصد جنگ یا گرفتن
بیعت آمده اند به دستور امام، آن شب را مهلت طلبیدند تا به
عبادت و نماز بپردازند و درگیری به فردا موکول شد.
امام صادق علیه السلام درباره محاصره شدن
سیدالشهدا در روز عاشورا فرموده است: «تاسوعا یوم حوصر فیه الحسین و اصحابه بکربلاء واجتمع علیه خیل اهل الشام و اناخواعلیه و فرح ابن مرجانة و عمر بن سعد بتوافر الخیل و کثرتها واستضعفوا فیه الحسین و اصحابه و ایقنوا انه لا یاتی الحسین ناصر و لا یمده اهل العراق».
تاسوعا روزی است که حسین علیه السلام و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد نیز از فراهم آمدن آن همه سواران خوشحال شدند و آن روز، حسین علیه السلام و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد.