ابوحاتم، حارث بن سریج بن یزید تمیمی معروف به حارث بن سریج عربی از قبیله بنی تمیم بود. او آغازگر انقلاب خراسان بود که به مدعای مقابله با ظلم اموی ها در زمان خلیفه هشام بن عبدالملک اتفاق افتاد. انقلابی که از سال ۱۱۶ ه. ق تا سال ۱۲۷ ه. ق به طول انجامید. او ادعای رجوع به کتاب و سنت را داشت و به عنوان یکی از رهبران مرجئه شناخته می شد و درفشش سیاه رنگ بود. نسب حارث به مجاشع ابن درام می رسید از همین رو با نسبت مشاجعی نیز از او یاد شده است.
ابومسلم خراسانی
یحیی بن زید
مرجئه
در سال ۱۱۶ هجری، حارث بر عاصم بن عبدالله امیر اموی خراسان خروج کرد. او ادعای دعوت به قرآن و سنت داشت و درفش سیاه برافراشت. وعده داد که از تازه مسلمانان خراسان جزیه نگیرد و بر کسی ظلم ننماید. حارث بر قسمت های بسیاری از خراسان استیلا یافت. سپاهش نخست فاریاب سپس بلخ، جوزجان، طالقان و مروالرود را به تسخیر درآوردند. چون به دروازه های مرو رسید یارانش او را از حمله به مرو بازداشتند و او را گفتند "مرو مرکز خراسان است و سپاهیانش بسیار". حارث به سخنانشان گوش فرا نداد و با سپاهی بزرگ راهی مرو شد. عاصم ابن عبدالله او را شکست داد و بسیاری از یاران حارث در رودهای مرو و جیحون غرق شدند. و با او تنها سه هزار کس باقی ماندند.
آنگاه که هشام بن عبدالملک امیری خراسان را به اسد بن عبدالله اقسری داد، جدیع بن علی کرمانی را به قلعه ای در تخارستان که حارث و یارانش در آن بودند فرستاد. او پس از محاصره قلعه را گشود و بیشتر یاران و اهل حارث را در بازار بلخ فروخت. پس حارث در نبرد خاقان ترک در برابر اسد ابن عبدالله با او همراه شد.
حارث تا سال ۱۲۶ هجری در سرزمین ترک ها ماند. زمانی که بین امیر نصر بن سیار و جدیع بن علی کرمانی در خراسان جنگ در گرفته بود نصر از ترس قدرت گرفتن حارث و اتحادش با کرمانی ترسید پس از خلیفه یزید بن ولید برای او امن گرفت. حارث به سال ۱۲۷ هجری به خراسان بازگشت و به مروالرود رفت. نصر امان نامه حارث را به همراه هزار دینار برای او فرستاد و به او ابراز دوستی کرد. حارث دینارها را برای نصر پس فرستاد و پیام داد که دنیا برای من ارزش ندارد اگر به کتاب و سنت عمل کنی در برابر دشمنت یاری ات خوهم کرد. او این پیام را به کرمانی نیز فرستاد.
ابومسلم خراسانی
یحیی بن زید
مرجئه
در سال ۱۱۶ هجری، حارث بر عاصم بن عبدالله امیر اموی خراسان خروج کرد. او ادعای دعوت به قرآن و سنت داشت و درفش سیاه برافراشت. وعده داد که از تازه مسلمانان خراسان جزیه نگیرد و بر کسی ظلم ننماید. حارث بر قسمت های بسیاری از خراسان استیلا یافت. سپاهش نخست فاریاب سپس بلخ، جوزجان، طالقان و مروالرود را به تسخیر درآوردند. چون به دروازه های مرو رسید یارانش او را از حمله به مرو بازداشتند و او را گفتند "مرو مرکز خراسان است و سپاهیانش بسیار". حارث به سخنانشان گوش فرا نداد و با سپاهی بزرگ راهی مرو شد. عاصم ابن عبدالله او را شکست داد و بسیاری از یاران حارث در رودهای مرو و جیحون غرق شدند. و با او تنها سه هزار کس باقی ماندند.
آنگاه که هشام بن عبدالملک امیری خراسان را به اسد بن عبدالله اقسری داد، جدیع بن علی کرمانی را به قلعه ای در تخارستان که حارث و یارانش در آن بودند فرستاد. او پس از محاصره قلعه را گشود و بیشتر یاران و اهل حارث را در بازار بلخ فروخت. پس حارث در نبرد خاقان ترک در برابر اسد ابن عبدالله با او همراه شد.
حارث تا سال ۱۲۶ هجری در سرزمین ترک ها ماند. زمانی که بین امیر نصر بن سیار و جدیع بن علی کرمانی در خراسان جنگ در گرفته بود نصر از ترس قدرت گرفتن حارث و اتحادش با کرمانی ترسید پس از خلیفه یزید بن ولید برای او امن گرفت. حارث به سال ۱۲۷ هجری به خراسان بازگشت و به مروالرود رفت. نصر امان نامه حارث را به همراه هزار دینار برای او فرستاد و به او ابراز دوستی کرد. حارث دینارها را برای نصر پس فرستاد و پیام داد که دنیا برای من ارزش ندارد اگر به کتاب و سنت عمل کنی در برابر دشمنت یاری ات خوهم کرد. او این پیام را به کرمانی نیز فرستاد.
wiki: حارث بن سریج