کلمه جو
صفحه اصلی

ابان بن عثمان

فرهنگ فارسی

معروف به ابان احمر صاحب کتاب مغازی در سیرت رسول اکرم

لغت نامه دهخدا

ابان بن عثمان . [ اَ ن ِ ن ِ ع ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن زکریای لؤلؤی بجلی ، معروف به ابان احمر. صاحب کتاب مغازی در سیرت رسول اکرم . وفات او در حدود 200 هَ .ق . بوده است .


ابان بن عثمان . [ اَ ن ِ ن ِ ع ُ ] (اِخ ) ابن عفان . کنیت او ابوسعید است . از ام عمر و دختر جندب بن عمر الدوسی . ودر جنگ جمل با عایشه بوده است و بزمان عبدالملک هفت سال حکومت مدینه داشته و در 86 هَ .ق . درگذشته است .و او از طبقه ٔ اولی از تابعین و صاحب قرائتی است .


ابان بن عثمان. [ اَ ن ِ ن ِ ع ُ ] ( اِخ ) ابن عفان. کنیت او ابوسعید است. از ام عمر و دختر جندب بن عمر الدوسی. ودر جنگ جمل با عایشه بوده است و بزمان عبدالملک هفت سال حکومت مدینه داشته و در 86 هَ.ق. درگذشته است.و او از طبقه اولی از تابعین و صاحب قرائتی است.

ابان بن عثمان. [ اَ ن ِ ن ِ ع ُ ] ( اِخ ) ابن یحیی بن زکریای لؤلؤی بجلی ، معروف به ابان احمر. صاحب کتاب مغازی در سیرت رسول اکرم. وفات او در حدود 200 هَ.ق. بوده است.

دانشنامه عمومی

اَبان بن عثمان (؟ -۷۲۳م)، فقیه مسلمان، مفسر، محدث، تاریخ نگار، تابعی و فرزند عثمان بن عفان و أم عمرو بنت جندب بن عمرو است. او در جنگ جمل با عایشه همراهی کرد و از اولین کسانی بود که از جنگ فرار کرد. عبدالملک بن مروان او را به عنوان حاکم مدینه منصوب کرد تا آنکه پس از ۷ سال از حکومت عزل شد. شهرت ابان نه به خاطر خدمتش در حکومت اموی، بلکه به دلیل دانش او در مورد احادیث اسلامی است. کتاب المغازی منسوب به اوست، گرچه یاقوت حموی و شیخ طوسی آن را نوشتهٔ ابان بن عثمان بن یحیی می دانند.او را نخستین سیره نویس می دانند. هرچه نگاشته بود به سلیمان بن عبدالملک سپرد و سلیمان آن ها را نابود ساخت. او در زمان حکومت یزید بن عبدالملک سکته کرد و در مدینه درگذشت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَبانِ بنِ عُثْمان، ابوسعید، ابان بن عثمان بن عفّان قرشی اموی مدنی (د ۱۰۵ق/۷۲۳م)، فرزند سومین خلیفه (از خلفای راشدین) است.
او محدّث و تابعی مشهور سدۀ ۱ق/۷م و از حکام بنی امیه که گاه او را ابوعبداللـه یا ابوعبداللـه مدنی خوانده اند. ابان برادر تنی عمرو و مادرشان ام عمرو، دختر جندب بن عمرو بن حُمَیه بن حارث دوسی بوده است.
فرزندان
سعید که ابان بدو مکی بود (مادر سعید، دختر عبداللـه بن عامر بن کریز بن ربیعه بن حبیب بن عبد شمس بود)؛ عمرو؛ عبدالرحمن؛ ام سعید (مادرشان ام سعید، دختر عبدالرحمن بن حارث بن هشام بود)؛ عمراصغر؛ مروان؛ ام سعید صغری (مادرشان کنیز آزاد شده یا ام ولد بود).
زندگی
چندان چیزی از ابان در مدارک موجود نیست. همین اندازه می دانیم که او به خاطر پدرش عثمان بن عفان که از بزرگان خاندان اموی بود، نزد خلفا و امرای آنان احترام داشت، چنانکه چون گماشته ای؟ معاویه نخستین خلیفۀ اموی به سفر حج آمد، مروان بن حکم را فرمان داد که حرمت ابان را پاس بدارد. تقرب او به دستگاه خلافت اموی به اندازه ای بود که نزد معاویه رفت و از دختر او خواستگاری کرد. معاویه به او گفت که بیش از دو دختر ندارد که یکی از آنان با عمرو برادر او ازدواج کرده و دیگری با عبداللـه بن عامر. ابان تلخ کام از نزد معاویه بیرون آمد و طی شعر زیبایی آرزو کرد که یا ابن عامر بمبرد یا برادرش عمرو دختر معاویه را طلاق دهد، تا او به مقصود نایل شود. نحوۀ انتصاب وی به حکومت مدینه چنین بود که در ۷۶ق/۶۹۵م که عبدالملک بن مروان به سوی مدینه می آمد، حاکم وقت این شهر یحیی بن حکم بن ابی العاص بن امیه که گفته شده مردی کم خرد بوده، بی اجازۀ عبدالملک به نزد وی شتافت. عبدالملک از این که او بی اجازه شهر را ترک کرده، سرزنشش کرد و گفت که چه کسی را به جای خود گذارده ای، یحیی پاسخ داد که ابان بن عثمان را. پس عبدالملک او را عزل، و ابان را حاکم مدینه کرد، و وی مدت ۷ سال بر مدینه فرمان راند. ابان همینکه به حکومت رسید، عبداللـه بن قیس بن کَخْرمه را از منصب قضاوت مدینه برکنار کرد و به جای او نوفل بن مساحق را برگماشت. او در مدت فرمانروایی خود بر مدینه دوبار و به گفتۀ طبری سه بار امیر الحاج شد و به گفتۀ مسعودی بر جسد محمد بن حنفیّه (د ۸۱ق/۷۰۰م) فرزند حضرت علی (علیه السلام) و عبدالله بن جعفر برادر زادۀ وی نماز خواند. به دلایلی که برای ما روشن نیست، عبدالملک او را در جمادی الثانی ۸۲ق/ژوئیۀ ۷۰۱م، از حکومت مدینه برکنار کرد و به جای او هشام بن اسماعیل مخزومی را برگماشت. طبری سال برکناری ابان را ۸۳ق/۷۰۳م یاد کرده که درست نمی نماید. به گفتۀ ابن عساکر، ابان بعد ها بر ولید بن عبدالملک وارد شد و به فرمان او امیرالحاج گردید.
دجار پیسی شدید
...


کلمات دیگر: