کلمه جو
صفحه اصلی

ابومسلم خراسانی

دانشنامه عمومی

بهزادان پور ونداد هرمزد ملقب به اَبومُسْلِمِ خُراسانی (۷۱۸–۷۵۵ میلادی) فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاه جامگان بود که توانست با براندازی حکومت بنی امیه، حکومت بنی عباس را پایه گذاری کند. نام اصلی او بهزادان (پسر ونداد) بود که به توصیه ابراهیم امام، یکی از بزرگان بنی عباس، به عبدالرحمن تغییر نام داد و با حکم وی رهسپار خراسان شد تا رهبری جنبش ضد اموی در این منطقه را بر عهده بگیرد. وی پس از پیروزی بر حاکم خراسان و تسخیر مرو، سپاهی را روانه عراق نمود و توانست در سال ۱۳۲ هجری قمری، مروان، آخرین خلیفه اموی را شکست دهد. با بر تخت نشستن ابوالعباس عبدالله سفاح به عنوان اولین خلیفه عباسی، امارت خراسان به ابومسلم سپرده شد. اما قدرت و نفوذ وی برای خلیفه و اطرافیان او نگران کننده بود. سرانجام، ابومسلم در سال ۱۳۳ ه‍.خ. ( ۱۳۷ ه‍.ق.)، به نحو توطئه آمیزی به دستور منصور، دومین خلیفه عباسی به قتل رسید.
عبدالحسین زرین کوب (۱۳۷۸)، «فصل پنجم»، دو قرن سکوت: سرگذشت حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام از حمله عرب تا ظهور دولت طاهریان، تهران: انتشارات سخن، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۹۸۳-۳۳-۶
ذبیح الله صفا (۱۳۷۷)، «فصل دوم»، دلیران جانباز، تهران: انتشارات فردوس، شابک ۹۶۴-۵۵۰۹-۲۸-۹
«ابومسلم خراسانی». کتابخانه دیجیتال مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. دریافت شده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۱.
علی اکبر عباسی (پاییز و زمستان ۱۳۹۰). «ابومسلم خراسانی و دلایل عناد او با داعیان عباسی». تاریخ در آینه پژوهش. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (۳). دریافت شده در ۱۷ اسفند ۱۳۹۱. تاریخ وارد شده در |سال=, عدم تطابق|سال= / |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
"Abū Muslim". دانشنامه بریتانیکا. Retrieved ۵ فروردین ۱۳۹۲. Check date values in: |تاریخ بازبینی= (help)
یوسفی، غلامحسین (۱۳۶۸). ابومسلم، سردار خراسان. تهران: شرکت سهامی کتاب های جیبی.
دیدگاه ها دربارهٔ هدف نهایی ابومسلم در انقلاب عباسی متفاوت است. برخی ادعا می کنند که او آرزو داشت یک حکومت ملی ایرانی برقرار سازد و اینکه او با ملبس کردن خود به لباس طغیان دینی، با بنی امیه جنگید تا به این ترتیب خلافت را در دست گیرد. برخی دیگر انگیزه او را مذهبیِ ناب و خالی از فحواهای قومی می دانند. می توان این گونه گفت که او خیلی ساده می خواسته بنی امیه را نابود کند و اینکه جنبه های اجتماعی و سیاسی انقلاب او پررنگ تر از جنبه های مذهبی بودند؛ شاید او در نهایت تبدیل به دشمن عباسیان نیز می شده است. در هر صورت، شورش او زنده کننده فرهنگ ایرانی بود که این فرهنگ برای مدت زیادی بر دولت خلیفه چیره بود. شورش او همچنین سرآغاز برخاستن سلسله های محلی ایرانی بود. کشته شدن ابومسلم، سرآغاز قیام ها و شورش های متعددی شد که به خون خواهی او شکل گرفت و برخی از آنها سال های سال، خلفای عباسی را به خود مشغول نموده بود.
به نظر می رسد که ابومسلم در همان دوران زندگی خویش نیز شخصیتی مرموز بوده است و نام و تبار او مورد ستیز فرقه های گوناگون بوده است و از همان آغاز او را عرب، کرد یا ایرانی نامیده اند. برخی او را از تبار سلیط بن عبدالله از عباسیان دانسته اند که مشکوک است. برخی تا جایی پیش رفته اند که او را از تبار علی بن ابی طالب دانسته اند و برخی دیگر هم او را یک ایرانی از تبار بزرگمهر ذکر کرده اند. نام رسمی او که بر روی سکه ای «عبدالرحمن بن مسلم» آمده است، هرچند که برخی باور دارند این نامی بوده است که ابراهیم امام به او داده و نام واقعی او چیز دیگری بوده، که به گفته برخی «ابراهیم بن عثمان» یا به گفته برخی دیگر، نام ایرانی «بهزادان پسر وندادهرمزد» بوده است. همچنین نام او را ابواسحاق ابراهیم بن حیکان نیز ذکر کرده اند.
با این حال، ابومسلم در زمان حیاتش با نام عبدالرحمن نیز خطاب می شده است. این تغییر نام ظاهراً به سبب درخواست یا دستور ابراهیم امام (یکی از بزرگان خاندان بنی عباس که برای خلع بنی امیه و بدست گرفتن خلافت تلاش می کرد) صورت گرفته است؛ چرا که وی نام و نسب فارسی ابومسلم را دستاویزی برای دشمنان عباسیان می دانسته است.

دانشنامه آزاد فارسی

ابومسلم خراسانی (۱۰۰ـ۱۳۷ق)
(مشهور به امین آل محمد و صاحب الدعوه) سردار نامدار ایرانی و براندازندۀ حکومت اموی . منابع اسلامی او را ابراهیم بن حیکان (ختکان) و منابع ایرانی بهزادان پسر بَنْداد هرمز و پدرش را از موالی دانسته اند. پس از ملاقات وی با ابراهیم عباسی ، نام او به عبدالرحمان بن مسلم و کنیه اش به «ابومسلم » تغییر یافت . در آغاز دعوت عباسیان ابراهیم عباسی وی را به خراسان فرستاد تا با استفاده از اختلاف بین اعراب مُضَری و یمانی به نشر دعوت بپردازد . پس از آن از عدۀ زیادی بیعت گرفت . در زمستان ۱۲۹ق، در اسفیدنج مرورود دعوت خود را آشکار کرد و عَلَم سیاه را که علامت یاران وی بود، برافراشت . بعد از مدتی به ماخُوان و از آن جا به مرو عزیمت کرد و با فتح مرو، مردم به او پیوستند. ابومسلم خبر فتح مرو و فرار نَصْر بن سَیّار را به ابراهیم داد و به دستور ابراهیم ، وی با سپاهی به فرماندهی قَحْطَبة بن شبیب طائی آهنگ عراق کرد. در ۱۳۱ق، کوفه را فتح کرد، اما ابراهیم عباسی چند روز پیش از آن به دستور مروان بن حکم، کشته شد. با سقوط امویان ، ابوالعباس سفاح اولین خلیفۀ عباسی شد. ابومسلم همزمان با قدرت یافتن عباسیان قلمرو خود را گسترش داد و نفوذش را از خراسان تا ایالات شرقی و مرکزی ایران رساند و از آن جا تا ماوراءالنهر پیش رفت . از این رو، حکومت نوپای سفاح در ابتدا یارای مخالفت با او را نداشت . قدرت و نفوذ روزافزون ابومسلم تا بدان جا پیش رفت که در مدتی کوتاه بسیاری از مدعیان و بزرگان عباسی را به قتل رساند و خراسان و ماوراءالنهر را کاملاً زیر نفوذ خود درآورد و سرانجام در ۱۳۶ق، از خراسان خارج و راهی عراق شد. پس از خلافت منصور عباسی، و بیعت با او (۱۳۷ق) در سرکوب شورش عبدالله بن علی ، عموی خلیفه که ادعای خلافت داشت ، نقش مهمی ایفا کرد. خلیفه پس از این جنگ، ابوالخصیب مرزوق را به بهانۀ ارزیابی یا گردآوری غنایم جنگی نزد ابومسلم فرستاد که با خشم وی روبه رو شد. او منصور را دشنام داد و فرمان او را درخصوص واگذاری امارت مصر و شام نپذیرفت و با اعتراض به خراسان رفت. منصور با حیله ابومسلم را به کوفه نزد خود فراخواند و دستور قتلش را صادر کرد. گویا پس از آن ، پیکرش را به دجله افکندند. بعد از کشته شدنش پیروان او و نیز فرقه های مسلمیه و راوندیه خاطرۀ وی را همواره عزیز می داشتند و کسانی چون سنباد، مقنع و اسحاق ترک مدعی خونخواهی او بودند و نیز چندین کتاب از جمله «ابومسلم نامه ها» به یاد او نگاشته شد. مرمت چاه های موجود بر سر راه حج ، بنای مسجد جامع نیشابور و مسجد و بازار و دارالامارۀ مرو، ساخت دیوارها و برج های اطراف سمرقند و ایجاد تأسیسات آب این شهر ازجمله اقدامات عمرانی ابومسلم است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابومسلم خراسانی مشهور به صاحب الدعوه، فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاه جامگان بود که توانست با براندازی حکومت بنی امیه، در پایه گذاری حکومت بنی عباس نقش شایانی داشت.
ابومسلم مشهور به صاحب الدعوه، سردار سیاه جامگان احتمالاً در مرو یا یکی از روستاهای اصفهان دیده به جهان گشود. بیشتر مورخان نام اصلی وی را ابراهیم بن عثمان بن یسار ضبط کرده گفته اند که ونداد هرمزد نخست کیش مجوسی داشت و چون به آئین اسلام درآمد برخود نام عثمان و بر پسرش نام ابراهیم نهاد. اما نامی که خود ابومسلم پذیرفته و در خراسان بر سکه ها نقش می کردند عبدالرحمن بن مسلم بوده است. از مقایسۀ روایات گوناگونی که دربارۀ ابومسلم نقل کرده اند چنین بر می آید که او از موالی ایرانی بوده و دست سرنوشت وی را به کوفه کشانده بود. ابومسلم در این شهر که از دیرباز به طرفداری از اهل بیت پیامبر (علیهم السّلام) معروف بوده در دستگاه عجلیان پرورش یافت و پس از چندی ظاهراً در زندان کوفه در سلک جنبش طرفدار عباسیان درآمد. ابومسلم مدتی میان حمیمه و خراسان رفت و آمد می کرد.
قیام ابومسلم
خراسان به واسطۀ دوری از مرکز خلافت در شام و مخاصمات شدید میان مهاجران عرب و ناخرسندی عامۀ مردم از استیلای امویان زمینۀ مساعدی برای نشر دعوت داشت. از این رو در ۱۲۸ ق عازم خراسان گردید، اما در خراسان بزرگان شیعۀ عباسی از جمله سلیمان بن کثیر ورود نمایندۀ جوان را که نه تبار عرب داشت و نه گذشتۀ درخشانی، به گرمی پذیرا نشدند و تنها به واسطۀ دستورهای تازۀ ابراهیم امام بود که وی قبول و تصدیقی را که جهت ادامۀ ماموریت خطرناکش نیاز داشت به دست آورد. ابراهیم به او سفارش کرده بود پند سلیمان بن کثیر، رهبر شیعیان خراسان را بپذیرد و بکار بندد. در ورود به خراسان در یکی از روستاهای نزدیک مرو به نام سفید نج فرود آمد و کار دعوت را به دست گرفت. وی در ۲۵ رمضان ۱۲۹ ق دو علم ظل (سایه) و سحاب (ابر) را که ابراهیم امام برای یارانش فرستاده بود بیرون آورد و دعوت خویش آشکار کرد. ابومسلم و یارانش لباس های سیاه پوشیدند که شاید به تقلید از رنگ رایت پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) یا به نشانۀ سوگ شهدای اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) بوده است. در یک شب اهالی شصت روستای مجاور همه جامۀ سیاه پوشیده، اجتماع کردند و با چوب دستی هایشان که کافر کوب می خواندند بر خران خویش می زدند و مروان خطاب می کردند، به خاطر اینکه مروان آخرین خلیفۀ اموی لقب حمار داشته است. بیشتر این مردم روستاییان کشاورز، افزارمندان و دیگر اقشار موالی بودند. کار ابومسلم بالا گرفت و با شکست دادن سربازان اموی در نهاوند (ذیقعده ۱۳۱ ق) در محل واقعۀ فتح الفتوح به آخرین مقاومت نیروهای اموی در ایران خاتمه دادند. آخرین نبرد سیاه جامگان با لشکریان اموی نزدیک موصل در شمال عراق روی داد که با شکست نیروهای اموی پایان یافت.
← روی کار آمدن عباسیان
۱. ↑ برگرفته از دایرةالمعارف تشیع.
منبع
...


کلمات دیگر: