ابوالسحاق کعب بن ماتع بن ذی هجن حمیری تابعی ( ف. ۳۲ ه ق . / ۶۵۲ م . ) وی در عهد جاهلیت از بزرگان علمای یهود در یمن بود و در زمان ابوبکر اسلام آورد و در عهد عمر وارد مدینه شد و صحابه و جز آنان بسیاری از اخبار امتهای گذشته را از او آموختند و او نیز قر آن و سنت را از صحابه فرا گرفت . وی بشام رفت و در حمص سکونت گزید و هم بدانجا در گذشت . توضیح در شرح قاموس آمده ( ذیل حبر ) : [ و کعب الحبر بفتح اول و بکسر هم آمده - و مگو کعب الاحبار بر وزن اشجار عالمی است مشهور . ] اما قدما کعب الاحبار استعمال کرده اند .
کعب الاحبار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کعب الاحبار. [ ک َ بُل ْ اَ ] ( اِخ ) کعب بن ماتع الحبر مکنی به ابواسحاق تابعی است و از یهودیان حمیر بود که بزمان عمر اسلام آورد. او را کعب الحبر [ ح َ / ح ِ ] نیز می گویند. ( ناظم الاطباء ). صاحب قاموس در کلمه حبر گوید: کعب الحبر [ ح َ / ح ِ ] صحیح است و احبار نباید گفت ، صاحب تاج العروس در شرح آن آرد: از ابن درستویه نقل است که گفت کعب الحبر به کسر حاء صحیح است و چون آن را معنی وصفی دهند کعب را با تنوین آورند و اگرحبر به معنی مداد آید بی تنوین ذکر شود و کعب به حبر اضافه شود. در کتاب شرح نظم الفصیح آمده : کعب الاحبار خالی از اشکال است چه اضافه با کوچکترین سبب جائز است و در اینجا سبب و رابطه قوی وجود دارد اعم از آنکه حبر به معنی مداد گرفته شود یا دانشمند. او را از آنرو کعب الاحبار می گویند که صاحب کتب احبار بود. زرقانی در شرح مواهب می گوید: آنچه فیروزآبادی در منع کعب الاحبار گفته مسموع نیست و اشکالی در استعمال کعب الاحبار نمی باشد. شرح حال کعب الاحبار در تهذیب نووی و مثلث ابن السید آمده است. مرحوم دهخدا در یادداشتی نویسد:نام صحابی است که به اول دین یهود داشت و اخبار بسیاری از او روایت شده است که بیشتر اسرائیلیات است. این شخص را بغلط کعب الاخبار ذکر می کنند. فارسی زبانان آن را بدون الف و لام آرند یعنی کعب احبار :
مجلس هر دو رکن را خوانند
کعب احبار و کعبه اخیار.
مجلس هر دو رکن را خوانند
کعب احبار و کعبه اخیار.
خاقانی.
رجوع به اعلام زرکلی ج 3 ص 813 شود.دانشنامه آزاد فارسی
کَعْبُ الاَحبار ( ـ۳۲ق)
لقب ابواسحاق کعب بن ماتع حِمْیری. راوی صدر اسلام. از یهودیان یمن بود و در دورۀ خلافت عمر (۱۷ق) اسلام آورد. از لقب او دانسته می شود که از عالمان یهود بوده است. او افسانه های فراوان و بسیاری از داستان های عهد قدیم را در قالب روایت به حدیث و تفسیر مسلمانان وارد کرد و منشأ بسیاری از اسرائیلیات شد. از پیش از اسلام آوردنش، از اطرافیان عمر بود و او را در سفر به بیت المقدس (۱۵ق) همراهی کرد. در دورۀ عثمان نیز از اطرافیان او بود و تا پایان خلافت عثمان از او حمایت کرد. پس از آن به دمشق رفت و در همان جا، یا به قولی در حمص، وفات یافت. صحابۀ بزرگ و بسیاری از مسلمانان او را از خود نمی دانستند. ابوذر غفاری بر او طعن می زد و در اسلامش تردید داشت. امام علی (ع) و امام باقر (ع) به صراحت او را تکذیب کرده اند. بخاری و مُسلم از او روایتی نقل نکرده اند اما در دیگر صحاح اهل تسنن روایاتی از او آمده است. عامۀ فارسی زبان به تصحیف او را «کعب الاخبار» می خوانند.
لقب ابواسحاق کعب بن ماتع حِمْیری. راوی صدر اسلام. از یهودیان یمن بود و در دورۀ خلافت عمر (۱۷ق) اسلام آورد. از لقب او دانسته می شود که از عالمان یهود بوده است. او افسانه های فراوان و بسیاری از داستان های عهد قدیم را در قالب روایت به حدیث و تفسیر مسلمانان وارد کرد و منشأ بسیاری از اسرائیلیات شد. از پیش از اسلام آوردنش، از اطرافیان عمر بود و او را در سفر به بیت المقدس (۱۵ق) همراهی کرد. در دورۀ عثمان نیز از اطرافیان او بود و تا پایان خلافت عثمان از او حمایت کرد. پس از آن به دمشق رفت و در همان جا، یا به قولی در حمص، وفات یافت. صحابۀ بزرگ و بسیاری از مسلمانان او را از خود نمی دانستند. ابوذر غفاری بر او طعن می زد و در اسلامش تردید داشت. امام علی (ع) و امام باقر (ع) به صراحت او را تکذیب کرده اند. بخاری و مُسلم از او روایتی نقل نکرده اند اما در دیگر صحاح اهل تسنن روایاتی از او آمده است. عامۀ فارسی زبان به تصحیف او را «کعب الاخبار» می خوانند.
wikijoo: کعب_الاحبار
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ابو اسحاق کعب بن ماتع حمیری معروف به کعب الاحبار در عهد جاهلیت از یهود یمن و از قبیله ذی رعین و یا ذی الکلاع و از تابعین بوده است.
او از بزرگان علماء اهل کتاب بوده و علت تسمیۀ کعب الاحبار برای او بهره مندی اش از دانش کتاب های احبار بوده است.
تولد کعب الاحبار
وی سی و دو سال قبل از هجرت به دنیا آمد.
اسلام آوردن کعب
بنا به مشهورترین قول پس از پیامبر در اوایل خلافت عمر به اسلام گروید و وارد مدینه شد.کعب پس از گرویدن به اسلام با اصحاب پیامبر مصاحبت داشته و برای آن ها از کتب اسرائیلی و اخبار امت های گذشته حدیث نقل می کرده است.
علم و دانش کعب
...
او از بزرگان علماء اهل کتاب بوده و علت تسمیۀ کعب الاحبار برای او بهره مندی اش از دانش کتاب های احبار بوده است.
تولد کعب الاحبار
وی سی و دو سال قبل از هجرت به دنیا آمد.
اسلام آوردن کعب
بنا به مشهورترین قول پس از پیامبر در اوایل خلافت عمر به اسلام گروید و وارد مدینه شد.کعب پس از گرویدن به اسلام با اصحاب پیامبر مصاحبت داشته و برای آن ها از کتب اسرائیلی و اخبار امت های گذشته حدیث نقل می کرده است.
علم و دانش کعب
...
wikifeqh: یهودی که در زمان خلافت شیخین (دو خلیفه نخست پیامبر اسلام)، مسلمان شد. کعب الاحبار از افراد مورد اطمینان خلیفه دوم بود و بسیاری از اسرائیلیات را در میان مسلمانان رواج داد. صحابه پیامبر دیدگاه ها و رفتارهای متفاوتی نسبت به او داشته اند و امام باقر(ع) او را دروغگو دانسته است. هیچ یک از کتب اربعه شیعه از او حدیثی را نقل نکرده اند.
کعب بن ماتع حمیری یمانی، با کنیه أبوإسحاق از تابعان بوده است. او در زمان جاهلیت از بزرگان علمای یهود در یمن بود. بنابر ادعای برخی مورخان، او درست و نادرست آنچه به کتاب مقدس ارجاع می دادند را تشخیص می داد.
او در زمان خلیفه دوم به مدینه آمد و در آنجا باقی ماند. در زمان خلیفه سوم به شام رفته و در شهر حمص ساکن شد و در سال ۳۲ق و یا ۳۴ق از دنیا رفت.
کعب بن ماتع حمیری یمانی، با کنیه أبوإسحاق از تابعان بوده است. او در زمان جاهلیت از بزرگان علمای یهود در یمن بود. بنابر ادعای برخی مورخان، او درست و نادرست آنچه به کتاب مقدس ارجاع می دادند را تشخیص می داد.
او در زمان خلیفه دوم به مدینه آمد و در آنجا باقی ماند. در زمان خلیفه سوم به شام رفته و در شهر حمص ساکن شد و در سال ۳۲ق و یا ۳۴ق از دنیا رفت.
wikishia: کعب_الاحبار
پیشنهاد کاربران
هو
اسم عام و به معنی دانشمند یهودی در گذشته دور.
اسم عام و به معنی دانشمند یهودی در گذشته دور.
کعب الاحبار، ( نام کامل: ابو اسحاق کعب بن ماتع الحمیری الاحبار ) یک یهودی از قبیله ذوالکیلا از یمن بود که مسلمان شده در روزگار عمر بن خطابزندگی میکرد. او اطلاعات زیادی از کتاب عهد عتیق و عهد جدید و داستانهای مربوط به پیامبران گذشته داشت. اخبار و اقوال زیادی که معمولاً به آنهااسرائیلیات می گویند از وی برجای مانده است.
محتویات [نمایش]
زندگینامه[ویرایش]
او در یمن به دنیا آمد. پدر او یک خاخام یهودی بود. کعب در زمان عمر به مدینه آمد و مسلمان شد. او تا زمان حکومت عثمان در مدینه بود. کعبمحمد را ملاقات نکرد.
در نظر اهل سنت[ویرایش]
روایت شده است که کعب مرگ عمر بن خطاب را پیشگویی کرده بود. بر اساس این روایت آمده است:
کعب : امیرالمومنین، شما باید وصیت خود را بنویسید زیرا بعد از سه روز خواهید مرد. عمر: چگونه میدانی؟ کعب: آنرا در کتاب خدا ( تورات ) یافتم. عمر: سوگند به خدا، تو عمر بن خطاب را در کتاب تورات یافتی؟ کعب: سوگند به خدا که نه، بلکه شرح حال شما را یافتم و میدانم زمانتان به پایان رسیده است. عمر: ولیکن من احساس درد و یا مریضی نمیکنم. روز بعد کعب به سراغ عمر آمد و گفت: امیرالمومنین یک روز گذشت و شما فقط دو روز فرصت دارید. روز بعدی کعب دوباره به سراغ عمر آمد و گفت: امیرالمومنین دو روز گذشت و شما فقط یک روز و یک شب فرصت دارید. در روز بعد ابو لولو با خنجری دوسر در دست ظاهر شد و شش ضربه به عمر زد. یکی از این ضربه ها به ناف او خورد و او را کشت.
[۱]
مدتی بعد کعب به سوریه رفت و یکی از مشاوران معاویه شد. او عمر درازی داشت و بیش از ۱۰۰ سال زندگی کرد.
ابن حجر عسقلانی در مورد او گفته است:
کعب ابن ماتع الحمیاری، ابو اسحاق که معروف به کعب الاحبار است قابل اعتماد است. او به دسته دوم تعلق دارد. او در زمان جاهلیت و اسلام زندگی کرد. او قبل از اینکه به شام مهاجرت کند در یمن زندگی میکرد. او در زمان خلافت عثمان در حالی که بیش از ۱۰۰ سال داشت فوت کرد. هیچیک از حدیثهای او در صحیح بخاری نیستند. یک حدیث از او از ابو حریره در مورد العماش از ابو صالح وجود دارد.
[۲]
قیس ابن القیسی روایت کرده است که کعب گفته است:
هر اتفاقی که تا اکنون در هرجای زمین افتاده و خواهد افتاد در تورات نوشته شده است که خدا بر موسی نازل کرد.
[۳]
در نظر شیعیان[ویرایش]
دیدگاه شیعیان نسبت به کعب عموما منفی است. به طور مثال سایت al - islam در مورد او مینویسد:
عمر و بعضی از صحابه نظر بسیار مثبتی نسبت به کعب داشتند. ولیکن داناترین و دور اندیشترین آنان که امام علی بود او را طرد کرده بود. کعب جرات نزدیک شدن به امام علی را نداشت، با اینکه او در زمان امام علی در مدینه بود. گفته میشود که امام علی در مورد او گفته است: او حقیقتا یک دروغگوی حرفه ای است.
[۴]
همچنین در نظر شیعیان کعب داستانهای بسیاری را به دروغ به عهد عتیق نسبت داد. افراد زیادی نظیر : ابوهریره، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو عاص، معاویه بن ابو سفیان داستانهای او را نقل کردند.
در روایتی دیگر آمده است :
به ابن عباس گفته شد: کعب گفته است که در روز قیامت خورشید و ماه مانند دو گاو جلو خواهند آمد و به جهنم انداخته خواهند شد. با شنیدن این حرف ابن عباس خشمگین شد و گفت: کعب یک دروغگوست !! کعب یک دروغگوست !! کعب یک دروغگوست !! این یک دیدگاه یهودی است که کعب میخواهد به اسلام وارد کند. خداوند منزه است از چیزهایی که به او نسبت میدهند. مگر نشنیده ای که خدا در قرآن فرموده است: و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را مسخر شما ساخت ( سوره ابراهیم آیه 33 ) ابن عباس سپس ادامه داد که لغت دائبین در این آیه نشاندهنده مطیع بودن دائمی نسبت به خدا است. او ادامه داد: چگونه ممکن است خداوند خورشید و ماه را مجازات کند در حالی که آنها را به دلیل مطیع بودن ستایش کرده است. خدا این دانشمند یهودی و تعلیماتش را لعنت کند. چه بهتان بزرگی که دروغ به خدا بسته شود و به دو ساخته مطیع خدا گناه نسبت داده شود. بعد از این حرف ابن عباس سه بار گفت: انا لله و انا الیه راجعون انا لله و انا الیه راجعون انا لله و انا الیه راجعون سپس ابن عباس حرف پیامبر درباره خورشید و ماه را نقل کرد: خدا دو منبع روشنایی خلق کرد. آن را که خورشید نامید مانند زمین است، هر روز طلوع و غروب میکند. و آنرا که بعضی اوقات تاریک میکند ماه نامید و کوچکتر از خورشید قرار داد. هر دوی آنها به نظر کوچک میآیند زیرا ارتفاع آنها در آسمان و فاصله آنها از زمین زیاد است.
[۵]
محمد تیجانی عالم شیعه تونسی در مورد او گفته است:
او یک یهودی اهل یمن بود که وانمود کرد به اسلام ایمان آورده و در زمان خلافت عمر به مدینه رفت. او سپس به سوریه رفت و یکی از مشاوران معاویه شد.
[۶]
محمد جواد شری عالم شیعه مسجد میشیگان در مورد او بعد از نقل حدیثی در مورد او گفته است:
این گفتگو باید هشدار دهنده باشد در مورد تلاشهای فریبکارانه و موفقیت آمیز کعب برای تحت تاثیر قراردادن وقایع آینده با القائات شیطانی باشد. این تلاشها دارای فریبکاری زیادی بود که ضرر زیادی متوجه اسلام و مسلمین کرد.
[۷]
همچنین در نظر شیعیان، داستان روایت قتل عمر قبل از اتفاق آن نشاندهنده دست داشتن او در این ماجرا است. زیرا در هیچ جای تورات اشاره ای به عمر بن خطاب نشده است و در صورتی که اسمی از او به میان آمده بود، یهودیان دیگری نیز آنرا با افتخار بیان میکردند. حال آنکه تنها کسی که چنین ادعایی مطرح کرد کعب بود. به همین دلیل، تنها در صورتی کعب میتوانست از قتل عمر اطلاع داشته باشد که خود در این نقشه سهیم بوده باشد. [۸]
گفته میشود که کعب در زمان عثمان قدرت زیادی پیدا کرد به طوری که در بسیاری موارد، احکام اسلامی صادر میکرد. در این زمان معمولا خلیفه با او موافق بود و تنها کسانی که به مخالفت با او ب . . .
محتویات [نمایش]
زندگینامه[ویرایش]
او در یمن به دنیا آمد. پدر او یک خاخام یهودی بود. کعب در زمان عمر به مدینه آمد و مسلمان شد. او تا زمان حکومت عثمان در مدینه بود. کعبمحمد را ملاقات نکرد.
در نظر اهل سنت[ویرایش]
روایت شده است که کعب مرگ عمر بن خطاب را پیشگویی کرده بود. بر اساس این روایت آمده است:
کعب : امیرالمومنین، شما باید وصیت خود را بنویسید زیرا بعد از سه روز خواهید مرد. عمر: چگونه میدانی؟ کعب: آنرا در کتاب خدا ( تورات ) یافتم. عمر: سوگند به خدا، تو عمر بن خطاب را در کتاب تورات یافتی؟ کعب: سوگند به خدا که نه، بلکه شرح حال شما را یافتم و میدانم زمانتان به پایان رسیده است. عمر: ولیکن من احساس درد و یا مریضی نمیکنم. روز بعد کعب به سراغ عمر آمد و گفت: امیرالمومنین یک روز گذشت و شما فقط دو روز فرصت دارید. روز بعدی کعب دوباره به سراغ عمر آمد و گفت: امیرالمومنین دو روز گذشت و شما فقط یک روز و یک شب فرصت دارید. در روز بعد ابو لولو با خنجری دوسر در دست ظاهر شد و شش ضربه به عمر زد. یکی از این ضربه ها به ناف او خورد و او را کشت.
[۱]
مدتی بعد کعب به سوریه رفت و یکی از مشاوران معاویه شد. او عمر درازی داشت و بیش از ۱۰۰ سال زندگی کرد.
ابن حجر عسقلانی در مورد او گفته است:
کعب ابن ماتع الحمیاری، ابو اسحاق که معروف به کعب الاحبار است قابل اعتماد است. او به دسته دوم تعلق دارد. او در زمان جاهلیت و اسلام زندگی کرد. او قبل از اینکه به شام مهاجرت کند در یمن زندگی میکرد. او در زمان خلافت عثمان در حالی که بیش از ۱۰۰ سال داشت فوت کرد. هیچیک از حدیثهای او در صحیح بخاری نیستند. یک حدیث از او از ابو حریره در مورد العماش از ابو صالح وجود دارد.
[۲]
قیس ابن القیسی روایت کرده است که کعب گفته است:
هر اتفاقی که تا اکنون در هرجای زمین افتاده و خواهد افتاد در تورات نوشته شده است که خدا بر موسی نازل کرد.
[۳]
در نظر شیعیان[ویرایش]
دیدگاه شیعیان نسبت به کعب عموما منفی است. به طور مثال سایت al - islam در مورد او مینویسد:
عمر و بعضی از صحابه نظر بسیار مثبتی نسبت به کعب داشتند. ولیکن داناترین و دور اندیشترین آنان که امام علی بود او را طرد کرده بود. کعب جرات نزدیک شدن به امام علی را نداشت، با اینکه او در زمان امام علی در مدینه بود. گفته میشود که امام علی در مورد او گفته است: او حقیقتا یک دروغگوی حرفه ای است.
[۴]
همچنین در نظر شیعیان کعب داستانهای بسیاری را به دروغ به عهد عتیق نسبت داد. افراد زیادی نظیر : ابوهریره، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو عاص، معاویه بن ابو سفیان داستانهای او را نقل کردند.
در روایتی دیگر آمده است :
به ابن عباس گفته شد: کعب گفته است که در روز قیامت خورشید و ماه مانند دو گاو جلو خواهند آمد و به جهنم انداخته خواهند شد. با شنیدن این حرف ابن عباس خشمگین شد و گفت: کعب یک دروغگوست !! کعب یک دروغگوست !! کعب یک دروغگوست !! این یک دیدگاه یهودی است که کعب میخواهد به اسلام وارد کند. خداوند منزه است از چیزهایی که به او نسبت میدهند. مگر نشنیده ای که خدا در قرآن فرموده است: و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را مسخر شما ساخت ( سوره ابراهیم آیه 33 ) ابن عباس سپس ادامه داد که لغت دائبین در این آیه نشاندهنده مطیع بودن دائمی نسبت به خدا است. او ادامه داد: چگونه ممکن است خداوند خورشید و ماه را مجازات کند در حالی که آنها را به دلیل مطیع بودن ستایش کرده است. خدا این دانشمند یهودی و تعلیماتش را لعنت کند. چه بهتان بزرگی که دروغ به خدا بسته شود و به دو ساخته مطیع خدا گناه نسبت داده شود. بعد از این حرف ابن عباس سه بار گفت: انا لله و انا الیه راجعون انا لله و انا الیه راجعون انا لله و انا الیه راجعون سپس ابن عباس حرف پیامبر درباره خورشید و ماه را نقل کرد: خدا دو منبع روشنایی خلق کرد. آن را که خورشید نامید مانند زمین است، هر روز طلوع و غروب میکند. و آنرا که بعضی اوقات تاریک میکند ماه نامید و کوچکتر از خورشید قرار داد. هر دوی آنها به نظر کوچک میآیند زیرا ارتفاع آنها در آسمان و فاصله آنها از زمین زیاد است.
[۵]
محمد تیجانی عالم شیعه تونسی در مورد او گفته است:
او یک یهودی اهل یمن بود که وانمود کرد به اسلام ایمان آورده و در زمان خلافت عمر به مدینه رفت. او سپس به سوریه رفت و یکی از مشاوران معاویه شد.
[۶]
محمد جواد شری عالم شیعه مسجد میشیگان در مورد او بعد از نقل حدیثی در مورد او گفته است:
این گفتگو باید هشدار دهنده باشد در مورد تلاشهای فریبکارانه و موفقیت آمیز کعب برای تحت تاثیر قراردادن وقایع آینده با القائات شیطانی باشد. این تلاشها دارای فریبکاری زیادی بود که ضرر زیادی متوجه اسلام و مسلمین کرد.
[۷]
همچنین در نظر شیعیان، داستان روایت قتل عمر قبل از اتفاق آن نشاندهنده دست داشتن او در این ماجرا است. زیرا در هیچ جای تورات اشاره ای به عمر بن خطاب نشده است و در صورتی که اسمی از او به میان آمده بود، یهودیان دیگری نیز آنرا با افتخار بیان میکردند. حال آنکه تنها کسی که چنین ادعایی مطرح کرد کعب بود. به همین دلیل، تنها در صورتی کعب میتوانست از قتل عمر اطلاع داشته باشد که خود در این نقشه سهیم بوده باشد. [۸]
گفته میشود که کعب در زمان عثمان قدرت زیادی پیدا کرد به طوری که در بسیاری موارد، احکام اسلامی صادر میکرد. در این زمان معمولا خلیفه با او موافق بود و تنها کسانی که به مخالفت با او ب . . .
کلمات دیگر: