کلمه جو
صفحه اصلی

اسباب نزول

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] علوم قرآنی علم رغم اینکه دیر زمانی نیست که به وجود آمده است بااین وجود با سرعت گسترش یافته است و دارای زیر مجموعه های فراوانی است. ا ز جمله این زیر مجموعه ها بحث «اسباب نزول» قرآن است.
اسباب نزول از دانش های وابسته به قرآن کریم و از شاخه های علوم قرآنی است که درباره زمینه ها و مقتضیات نزول آیات و سوره های قرآن بحث می کند. این دانش از زمان نزول قرآن کریم تاکنون همواره مورد توجه و اهتمام مفسران بوده است. گرچه اصطلاح اسباب نزول اصطلاحی قرآنی نیست و گویا نخستین بار واحدی نیشابوری آن را به کار برده است; اما هر یک از دو واژه «اسباب» و «نزول» بارها در قرآن، به معانی مختلفی به کار رفته است. نزول به معنای فرود آمدن است درباره اموری مانند: آفرینش لباس، آهن، چهارپایان، بارش باران، فروفرستادن عذاب، نزول قرآن بر پیامبر و ... به کار رفته است. در اصطلاح اسباب نزول، معنای اخیر مراد است. اسباب نیز جمع سبب است و به معانی گوناگونی در قرآن استعمال شده است; هم چون: ریسمان (حج/۲۲،۱۵)، درهای آسمان یا نواحی آن (مؤمن/۴۰، ۳۶; ص/۳۸، ۱۰)، راه و منزل (کهف/۱۸، ۹۲) و علم (کهف/۱۸،۸۴)، راه های عروج به آسمان (اسباب السماء)، مودت و پیوند. (بقره/۲، ۱۶۶) ; اما بعید نیست که سبب در ابتدا به معنای ریسمان محکم و بلندی بوده که با آن از جایی بالا یا پایین می روند، و معانی دیگر کاربردهای مجازی و استعاری آن است.
دیدگاه مفسران
به هر روی، در نگاه مفسران، به ویژه مفسران متأخر سبب نزول عبارت است از هر روی داد یا پرسشی در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)که به اقتضای آن آیه یا آیاتی از قرآن هم زمان، یا در پی آن نازل شده است.
این تعریف از اسباب نزول با اندکی تغییر و احیاناً با افزودن قید یا قیودی مورد پذیرش همه مفسران قرار گرفته است. قید «وقوع در زمان پیامبر» مهم ترین قیدی است که مفسران در تعریف اسباب نزول بدان توجه کرده اند، تا براساس آن، حوادثی که پیش از اسلام رخ داده و آیاتی از قرآن به آن حوادث اشاره دارد، از دایره اسباب نزول خارج شود; بر همین اساس سیوطی بر واحدی خرده گرفته است که چرا وی داستان اصحاب فیل را به عنوان «سبب نزول» سوره فیل نقل کرده است ، یا علل و اسباب خُلَّت ابراهیم(علیه السلام) را سبب نزول آیه ۱۲۵ نساء/۴ «واتَّخَذَ اللّهُ اِبرهیمَ خَلیلا» دانسته است. البته اشکال سیوطی بر واحدی از روی دقت نبوده است; زیرا واحدی هرگز این دو روایت را سبب نزول دو آیه مورد اشاره ندانسته; بلکه به مناسبت، آن را نقل کرده است.
تفاوت سبب نزول و شأن نزول
طبق نظر برخی مفسران اسباب نزول غیر از شأن نزول است و حوادثی که پیش از اسلام، یا پس از نزول آیات قرآن رخ داده و گزارش آن در روایات اسباب نزول آمده، اسباب نزول آیات به شمار نمی آید. برخی محققان معاصر درباره این دست روایات اصطلاح «شأن نزول» به کار برده اند. از نظر این پژوهش گران، «شأن نزول» عبارت است از همه اشخاص یا حوادثی که قبل از عصر نزول قرآن، یا معاصر با نزول قرآن بوده و آیه یا آیاتی از قرآن درباره آن نازل شده است; هم چنین در مورد اشخاص یا حوادثی که پس از نزول آیات قرآن بوده و آیاتی از قرآن بر آن ها تطبیق داده شده نیز شأن نزول صادق است; در حالی که «سبب نزول» تنها به پیش آمدهایی گفته می شود که در پی آن آیه یا آیاتی نازل شده است.
باید توجه داشت که اصطلاح «شأن نزول» در برخی از تفاسیر و کتاب های علوم قرآنی معاصر و اغلب فارسی به کار رفته و گاه با سبب نزول مرادف دانسته شده است. گویا منشأ جعل و رواج این پراکنده واژه شأن در پاره ای از تفاسیر، به ویژه تفاسیر فارسی، مانند: کشف الاسرار میبدی و روض الجنان ابوالفتوح رازی و نیز کاربرد عبارت «فنزلت فی ...» در بسیاری از روایات اسباب نزول بوده است. (=> همین مقاله: الفاظ دال بر سبب نزول)
اصطلاح «اسباب نزول» اصطلاحی مستحدث است که سابقه آن حدوداً به قرن چهارم و پنجم هجری می رسد و پس از واحدی بود که این اصطلاح رایج و فراگیر شد; در حالی که پیش تر از آن، و هم به صورت پراکنده بعد از آن، گاه اصطلاح «التنزیل» به کار می رفته، و کتاب هایی نیز عنوان التنزیل به خود گرفته است. واژه تنزیل در روایاتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله)، اهل بیت(علیهم السلام) و صحابه دیده می شود که در مقابل تأویل به کار می رفته و مراد از آن مورد نزول بوده است، یعنی معنای ظاهری آیه. مورد نزول آیه می تواند حادثه و واقعه ای خاص باشد که در این صورت به آن سبب نزول گفته می شود; بنابراین مورد نزول (تنزیل) اعم از سبب نزول است. هم چنین در برخی تعابیر به تنزیل «ظهر» نیز گفته می شود; در مقابل بطن و مراد از ظهر نیز مورد نزول و اعم از سبب نزول است.



کلمات دیگر: