کلمه جو
صفحه اصلی

توسل


مترادف توسل : آویزش، اعتصام، تشبث، تمسک، دستاویز، دست به دامان شدن، متوسل شدن، دستاویز گرفتن

برابر پارسی : چاره یابی

فارسی به انگلیسی

appeal, resort, resorting

resorting


appeal, resort


عربی به فارسی

درجستجوي چيزي بودن , التماس کردن , تقاضا کردن , استدعا کردن


مترادف و متضاد

recourse (اسم)
چاره، وسیله، پاتوغ، اعاده، توسل، مراجعه

آویزش، اعتصام، تشبث، تمسک، دستاویز


دست به دامان‌شدن، متوسل شدن، دستاویز گرفتن


۱. آویزش، اعتصام، تشبث، تمسک، دستاویز
۲. دست به دامانشدن، متوسل شدن، دستاویز گرفتن


فرهنگ فارسی

بوسیله چیزی بکسی نزدیکی جستن، وسیله قراردادن
۱ - ( مصدر ) دست بدامان شدن دستاویز گرفتن . ۲ - نزدیکی جستن . ۳ - ( اسم ) تشبت . جمع : توسلات .

فرهنگ معین

(تَ وَ سُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) دست به دامان شدن .

لغت نامه دهخدا

توسل. [ ت َ وَس ْ س ُ ] ( ع مص ) نزدیکی جستن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ) ( صراح اللغة ). نزدیکی یافتن به چیزی و به کاری. یقال : توسل الیه بوسیلة؛ ای عمل عملا تقرب به الیه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || دزدیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). یقال :توسل ابلی ؛ ای سرقه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِمص ) دزدی : اخذ ابلی توسلاً؛ ای سرقه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نزدیکی و پیوستگی و توسط. ( ناظم الاطباء ).
- دعای توسل ؛ نام یکی از ادعیه مشهور است و آغاز میشود به اللهم انی اسئلک و اءَتوجه الیک... ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

۱. به وسیلۀ چیزی به کسی نزدیکی جستن.
۲. وسیله قرار دادن، دست به دامن شدن.

دانشنامه عمومی

توسُّل (عربی: وسیلة-وسل‎) به معنی یافتن وسیله ای برای نزدیکی به چیزی و برای دست یافتن به منظوری خاص است.نبو
توسُّل در مفاهیم اسلامی، نزدیکی با خداوند است و ارتباط نزدیکی با مبحث شفاعت دارد. توسل به این معنی نزد شیعیان، صوفیان و بعضی اهل سنت مورد پذیرش و نزد عده ای دیگر از شیعه، اهل سنت و سلفیان رد می شود. و این گروه توسل را از «وسیله»، به معنای تقرّب جستن به غیر و جایز نمی دانند. هر دو گروه برای حقانیت خود شواهدی از قرآن و حدیث ذکر کرده اند در ظاهر قرآن و حدیث شواهدی دال بر توسل و ردّ آن هر دو وجود دارد که مذاهب اسلامی با تفاسیر متفاوت و تجمیع برداشت ها به یک دیدگاه کلامی مشخص و متفاوت می رسند.
در عقاید شیعه توسل به معنی یافتن وسیله ای برای نزدیکی به خداوند است و ارتباط نزدیکی با مبحث شفاعت دارد. توسل در میان شاخه های مختلف مسلمانان در طی قرون گذشته رواج داشته، ولی در میان شیعیان و صوفیان از اهمیت بیشتری برخوردار است. از قرن هشتم هجری قمری، انتقادات سلفیان از توسل درگیری هایی را بین آنان و شیعیان و اهلِ سنّتِ معتدل به وجود آورده است.

توسل (ابهام زدایی). توسل ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
توسل
توسل به سنت
توسل به تجدد
توسل به مرجعیت
دعای توسل

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] توسّل. توسل عبارت است از وسیله جستن جهت تقرب به خداوند متعال که در قرآن کریم بدان امر شده است. وسیله، چیزی است که متوسل شونده با آن به مقصود خود دست می یابد.
آنچه که موجب تقرب بنده به خداوند گردد - که در قرآن از آن به «باب» نیز تعبیر شده است «و أتوا البیوت من أبوابها» - وسیله شمرده می شود؛ از اعمال صالح گرفته تا اسماء الهی، معصومان علیهم السلام، عالمان ربّانی، مؤمنان کامل و آنچه نزد خداوند دارای قداست و عظمت است مانند قرآن کریم و تربت سیدالشهدا علیه السلام.
توسل به آنچه که از نظر شرع یا عقل موجب تقرب به خداوند می گردد - به ویژه توسل به رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام به خصوص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف - امری مطلوب و مستحب و مورد توصیه قرآن کریم است.
در روایات رسیده از ائمه علیهم السلام آمده است: مراد از «وسیله» در آیه شریفه «وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ» ما هستیم و ماییم «ابواب» خداوند و ماییم اسماء حسنای الهی که خداوند به بندگانش امر کرده او را بدان ها بخوانند.
تا پیش از ابن تیمیه(م.728ق.) توسل وارد میدان بحث و گفت وگوی جدی علمی نشده بود و بابی با نام توسل در کتاب های کلامی یا حدیثی و یا در ضمن ردیه ها یافت نمی گشت. توسل به دستاویزها برای رسیدن به اهداف مادّی یا معنوی، امری مطلوب و حتی ضروری از دیدگاه فطری و عقلایی به شمار می رود که در اصل مشروعیت و جواز آن، تردیدی وجود نداشته است.
ابن تیمیه و پیروان وی، موسوم به سلفیه، به طور جدی به نقد توسل پرداخته و گونه هایی از آن را نامشروع، بدعت و همراه شرک دانسته اند. آنان توسل را یا به واسطه اعمال و رفتار نیک افراد می دانند و یا به معنای واسطه نهادن شخصی دیگر که در این صورت، نقش آن شخص تنها در حد دعای خیری است که به درگاه خدا انجام می دهد و یا آن شخص، خود، واسطه میان خدا و بندگان قرار می گیرد. البته توسل به این شخص نیز دو حالت دارد؛ گاه در زمان حیات او و گاه پس از مرگ وی صورت می گیرد.

پیشنهاد کاربران

دست آویختن

کمک، یاری، اتکا، مدد

توسل = دستیازی
توسل کردن: دست یازیدن، دست یاختن

توسل در اسلام وجود نداره پس بجای دانش اسلامی بنویس دانش آخوند مشرک


کلمات دیگر: