کلمه جو
صفحه اصلی

جن


مترادف جن : آل، اجنه، پری

متضاد جن : انس، پری

برابر پارسی : دب، پتیان، پری، دیو | ( جنّ ) آتشپیکر

فارسی به انگلیسی

the genii fairies, fairyhood, genius, fairy

faun, jinni, pixie, pixy, spirit, sprite


the genii or fairies


فارسی به عربی

جنی , جنیة , شبح , عربة

عربی به فارسی

ماشين پنبه پاک کني , جرثقيل پايه دار , افزار , ماشين , حيله و فن , عرق جو سياه , جين , گرفتارساختن , پنبه را پاک کردن


مترادف و متضاد

sprite (اسم)
شبح، روح، جن

spook (اسم)
شبح، روح، دیو، جن

deuce (اسم)
شیطان، جن، عفریت، دولو، دوخال، دوکور

goblin (اسم)
دیو، جن، جنی

bogie (اسم)
شیطان، دیو، جن

bogy (اسم)
شیطان، دیو، جن، لو لو، غول

bogeyman (اسم)
جن، مایه ترس ووحشت، لو لو

elf (اسم)
جن، پری

jinn (اسم)
جن، جنی

puck (اسم)
جن

fairy (اسم)
جن، افسون گری، پری، ساحره

jinni (اسم)
جن، جنی

fay (اسم)
جن، پری

urchin (اسم)
جن، بچه بد ذات، جوجه تیغی، خارپشت، بچه شیطان

robin goodfellow (اسم)
جن، روح خبیث

آل، اجنه، پری ≠ انس، پری


فرهنگ فارسی

از آیات قر آنی، موجودخیالی وغیرمرئی بین انس وارواح، واحدش جنی
( اسم ) موجودی متوهم و غیر مرئی پری .
دهی است در دامن کوه ثلج

فرهنگ معین

(جِ نّ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - پری ، موجود نامریی . ۲ - شکوفه . ۳ - اول هر چیزی . ، ~ و بسم الله کنایه از: دو شخص یا شی ء مخالف و ضد یکدیگر.
(جَ ) (اِ. ) طرف ، جانب ، سوی .

(جِ نّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پری ، موجود نامریی . 2 - شکوفه . 3 - اول هر چیزی . ؛ ~ و بسم الله کنایه از: دو شخص یا شی ء مخالف و ضد یکدیگر.


(جَ) (اِ.) طرف ، جانب ، سوی .


لغت نامه دهخدا

جن . [ ج َ ] (اِ) طرف . جانب . سو. کنار. (برهان ).


جن . [ ج َن ن ] (ع مص ) پوشیدن شب (بوسیله ٔ تاریکی ). (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || دفن کردن مرده را. || پوشیده و پنهان شدن ، و به این معنی فعل آن بطورمجهول استعمال شود. || پوشیده گردیدن در زهدان . || دیوانه گردیدن . (منتهی الارب ).


جن . [ ج ِن ن ] (اِخ ) دهی است در دامن کوه ثلج . (منتهی الارب ).


جن . [ ج ِن ن ] (ع اِ) پری و دیو. (برهان ). پری . ضد انس . || فرشتگان . (منتهی الارب ). || هر چیز پوشیده از حواس از ملئکه و شیاطین . (اقرب الموارد). || دل . قلب . (برهان ). || اول هر چیزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): کان ذلک فی جن شبابه ؛ اول و نخست . (برهان ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شکوفه ٔ گیاه . || (اِمص ) پوشیدگی . || لا جن ؛ ای لا خفاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نوی در مقابل کهنگی . (برهان ). || جن لیل ؛ تاریکی شب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || جن الناس ؛ جماعت مردم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


جن. [ ج َ ] ( اِ ) طرف. جانب. سو. کنار. ( برهان ).

جن. [ ج ِن ن ] ( ع اِ ) پری و دیو. ( برهان ). پری. ضد انس. || فرشتگان. ( منتهی الارب ). || هر چیز پوشیده از حواس از ملئکه و شیاطین. ( اقرب الموارد ). || دل. قلب. ( برهان ). || اول هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): کان ذلک فی جن شبابه ؛ اول و نخست. ( برهان ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || شکوفه گیاه. || ( اِمص ) پوشیدگی. || لا جن ؛ ای لا خفاء. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). نوی در مقابل کهنگی. ( برهان ). || جن لیل ؛ تاریکی شب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || جن الناس ؛ جماعت مردم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

جن. [ ج َن ن ] ( ع مص ) پوشیدن شب ( بوسیله تاریکی ). ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || دفن کردن مرده را. || پوشیده و پنهان شدن ، و به این معنی فعل آن بطورمجهول استعمال شود. || پوشیده گردیدن در زهدان. || دیوانه گردیدن. ( منتهی الارب ).

جن. [ ج ِن ن ] ( اِخ ) دهی است در دامن کوه ثلج. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

دل.


۱. در اسلام، هریک از موجودات غیرمرئیِ دارای قدرت فوق طبیعی و دارای عقل و فهم که رفتارهایی همانند انسان دارند و می توانند خود را به شکل های گوناگون دربیاورند.
۲. هفتاد ودومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۸ آیه.
* جن واِنس:
۱. جن ها و انسان ها.
۲. [مجاز] همۀ موجودات.
دل.

۱. در اسلام، هریک از موجودات غیرمرئیِ دارای قدرت فوق طبیعی و دارای عقل و فهم که رفتارهایی همانند انسان دارند و می‌توانند خود را به شکل‌های گوناگون دربیاورند.
۲. هفتاد‌ودومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۸ آیه.
⟨ جن‌واِنس:
۱. جن‌ها و انسان‌ها.
۲. [مجاز] همۀ موجودات.


دانشنامه عمومی

جن (ابهام زدایی). جن می تواند یکی از معانی زیر را داشته باشد:
جن: موجودی اسطوره ای و افسانه ای
جن: از سوره های قرآن
جن (فیلم ۲۰۱۳). جن (انگلیسی: Djinn) فیلمی فراطبیعی در سبک ترسناک به کارگردانی توبی هوپر است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
۲۵ اکتبر ۲۰۱۳ (۲۰۱۳-10-۲۵)

جن (فیلم ۲۰۱۴). «جن» (انگلیسی: Jinn (film)) فیلمی در ژانر مهیج، ترسناک، و اکشن است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد.
۴ آوریل ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-04-۰۴)

دانشنامه آزاد فارسی

جِنّ
(در لغت به معنای پوشیده از نظر، در زبان عربی اسم جنس است و مفرد آن جنّی است، در فارسی عامیانه آن را اسم مفرد می گیرند و جمع آن را اجنّه می گویند، ولی اجنه جمع جنین است) نوعی از مخلوقات که از حواس ما مستورند. قرآن وجود چنین موجوداتی را تصدیق کرده و دربارۀ ویژگی های آن ها مطالبی را بیان داشته است که از آن جمله است: ۱. قبل از نوع بشر خلق شده اند؛ ۲. از آتش خلق شده اند (حجر، ۲۷)؛ ۳. مانند انسان زندگی و مرگ و قیامت دارند (احقاف، ۱۸)؛ ۴. مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد و تناسل دارند هرچند نحوۀ توالد و تناسل آن ها برای ما مشخص نیست (جن، ۶)؛ ۵. مانند انسان دارای شعور و اراده اند و علاوه بر آن، کارهایی سریع و سخت را می توانند انجام دهند که از نوع بشر ساخته نیست مانند آنچه در داستان های مربوط به سلیمان (ع) و نیز قصۀ شهر سبا آمده است؛ ۶. مانند انسان مؤمن و کافر، و صالح و فاسد دارند (جن، ۱۱ و ۱۴؛ احقاف، ۳۱). از آیات قرآن استفاده می شود که ابلیس از طایفۀ جن بوده و دارای فرزندان و قبیله است (کهف، ۵۰؛ اعراب، ۲۷). سوره ای از قرآن به نام جن نام گذاری شده است.

فرهنگ فارسی ساره

دیو، پر


نقل قول ها

جن
• «اینکه جنیان از قابلیت داشتن شکل ها و شمایل خاص برخوردارند، مبرهن نیست. آنان قادرند شکل های مختلف به خود بگیرند. روایت بسیاری از کتاب ها حاکی از بدقیافگی و هولناک بودن آنان است.» در «مقدمه» -> ابن خلدون

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] جن، بنابر متون دین اسلام، موجودی اسرارآمیز است که مانند انسان دارای شعور، اختیار و تکلیف است. بنابر برخی آیات و روایات، جن، آفریده شده از آتش و یا آمیخته ای از آتش است. قرآن در ۲۲ آیه از جن یاد می کند و هفتاد و دومین سوره آن نیز جن نام دارد.
جن در عرف قرآن موجودی است با شعور و اراده که به اقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده است و در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست. او مانند انسان، مکلف است و هدف از خلقت او، همانند انسان، عبادت و بندگی خدا است. او در آخرت برانگیخته می شود و می تواند مطیع یا عاصی، مؤمن یا مشرک و… باشد. بسیاری از ویژگی ها و موضوعات مرتبط با جن از جمله بختک و همزاد، ساخته باورهای عامیانه و بدون دلیل است. برخی محققان، جنّ را در اعتقادات ایرانی برگرفته از فرهنگ اسلامی و عربی دانسته اند و برخی دیگر احتمال می دهند صورت ایرانی جنّ، بازتاب موجوداتی در اعتقاد ایرانیانِ قبل از اسلام است که بعداً به جنّ تغییر نام داده اند و با اعتقادات عربها درباره جنّ، که پس از اسلام به ایران وارد گردیده، آمیخته شده اند. تازه مسلمانانی که میراث بَرِ انبوهی از باورهای عمیق دربارۀ موجودات وهمی همچون غول بودند، با مواجهه با مفهوم جن در قرآن، خود برسازندۀ انبوهی باورها دربارۀ جن شدند.
این واژه مشتق از ریشه «ج ن ن» به معنای پوشش و استتار است و برخی معتقدند معنای اصلی پوشش و استتار در بیشتر مشتقات این ریشه وجود دارد مانند جَنین که در رحم مادر پنهان است. برخی واژۀ «الجانّ» را که در قرآن به همراه انس به کار رفته است اسمِ جمعِ جنّ دانسته اند. ابن قُتیبه شیاطین را جنّیان سرکش و جانّ را جنّهای ضعیف دانسته است.

گویش اصفهانی

تکیه ای: ǰen
طاری: ǰen
طامه ای: ǰen
طرقی: ǰen
کشه ای: ǰen
نطنزی: ǰen


گویش مازنی

/jon/ جان

جان


واژه نامه بختیاریکا

جِند؛ ز خُمُو بهدرُو

جدول کلمات

از ما بهتران

پیشنهاد کاربران

poltergeist

جن یعنی پوشیده، یعنی انسانهایی که از درون آنها خبر نداریم، انسانهایی که نیات آنهاپوشیده است. و باید از آنها پرهیز کرد. و هیچ معنی غیر علمی و عینی ندارد. کسانی که دوست و دشمنی آنان معلوم نیست به همین دلیل پیامبر از آنان دوری می کردند.


( jon ) به معنی چون. خلق را اعنی آسمانی جن افلاک وستارکان جنبنده و ناجنبنده. ( هدایة المتعلمین فی طب ص 13 )

Goblin

موجود ماورا الطبیعی که از جنس آتش هست و از چشم انسان پنهانه و تو بیابون ها و کوه ها و خونه های متروکه و قدیمی زندگی میکنه. . . جنسیت زن و مرد دارن و غذا میخورن و عمرشون خیلی طولانی تر از عمر انسان هاست و قبل از انسان ها آفریده شدن. . . بسیار قدرتمند از انسان ها هستند مثلا توانایی تغییر شکل تغییر صدا مرئی و نامرئی شدن در یک آن از یک جایی به جای دوری رفتن رو دارن و از همه چی باخبرن و از آینده بااطلاع هستن

انگلیسی ها خرافاتی هستند. و در فرهنگ های مختلف غربی مثل اسکاندیناوی موجودات زیادی دار. همون جین یا جنی فیلم ارباب حلقه ها کوچولو چشم بزرگه که گول خورد خودشه یحتمل

جن به معنی پوشیده، مستور ونامرئی است. درقرآن یکی ازمخلوقات خداونداست وسوره ای به همین نام نیزآمده درمجموع ترکیب دوحرف جیم ونون به هرتلفظ به معنی پوشیده بوده به باغ هم ازجهت جنت گفته شده که پوشیده ازدرخت است وجن پوشیده وپنهان ازنظر

این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان ( اربان ) از واژه پهلوىِ جینا Jina به معناى جن برداشته معرب نموده و گفته اند: الجِن ، أجنة و . . . !!! سپس ریشه سه حرفى جـ. ن. ن را از آن بیرون کشیده اند که بر پوشیدگى و پوشیده و پنهان شدن معنا دارد که صفت اصلى جنیان
است و ساخته اند: جَنّ یُجَنُّ : مستور و پوشیده شدن و از آن ساخته اند : جنین یعنى پوشیده شده ( با رحم ) و از همین معنا جَنّة ( جنت ) جنات : بهشت ( جایى که از نظرها پنهان است ) و از سوى دیگر جَنّ یُجَنُّ : دیوانه شدن ، روانى شدن ( زیرا قدیمیها اعتقاد داشتند دیوانگان
جن زده یا دیوزده شده اند و جن یا دیوى تسخیرشان کرده!!! ) و از آن ساخته اند: مجنون ، مجانین ، جنون

به نظر من تمامی کلمات بالا اشتباه هستند. و کلمه ی درست باید باشه: "DEMON"
چرا؟!. در زبان ها باید به مفاهیم توجه بشه و نه به معادل فارسی یا انگلیسی. به قول استاد من، "زمین خوردن" که به معنای افتادان روی زمین هست، به انگلیسی میشه "Fall Down" و نه "Eat Earth".
پس ما نباید معادل رو در نظر بگیریم و باید مفهوم رو در نظر بگیریم.
در اعتقادات ما، جن موجودی هست که از آتش آفریده شده، خوب و بد و درستکار و بدکار داره، و اگه جن بدکار پیدا بشه، بهش می گن شیطان. در حالی که انسان و جن بد رو هر دو به نام شیطان گفته می شن.

خب . . . حالا بیاین از لحاظ مفهومی بررسی کنیم. کدوم موجودات در فرهنگ زبان انگلیسی هستند که از آتش آفریده شده اند، معمولا شاخ دارن و آتش رو کنترل می کنن و به عنوان موجودات شیطانی شناخته می شن؟!.
بله . . . Demons. یا Demon.
Elf معمولا موجودی افسانه ای هست، ولی اگه شما بخوایین معادل فارسی پیدا کنین، پس باید به مفهوم فارسی توجه کنید، که نزدیک ترین مفهوم Demon هست، و ما حتما نباید از این کلمه اجتناب کنیم چون تمام Demon ها در فرهنگ خارجی بد هستند.

در ثانی، "جن" در اصل کلمه به معنای پنهان است، در حالی که Elf ها به وضوح دیده می شن و این Demon ها هستند که در فرهنگ انگلیسی معمولا پنهان هستند.

پس با عرض معذرت، بزنین اون دایرالمعارفتون بالا از جن رو از نو بسازید، چون Demon کلمه ی درستی هست. : ) ; )

جن جنس دارد و مانند انسان از زن و مرد تشکیل شده است.

نو عی موجود از آتش که با انسان ها مشکل دارد و از آهن می ترسد در زمان حضرت موسی در زیر زمین و در خورشید زندانی شدند در زمان سلیمان نبی به حضرت سلیمان کمک کردند تا کاخ سلیمان را بسازند


کلمات دیگر: