کلمه جو
صفحه اصلی

مراقبه

عربی به فارسی

جلوگيري کردن از , ممانعت کردن , سرزنش کردن , رسيدگي کردن , مقابله کردن , تطبيق کردن , نشان گذاردن , چک بانک , مراقب , ديده بان , ديدگاه , چشم انداز , دورنما , ديد , مراقبت , عمل پاييدن , نظريه


فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) مواظبت کردن : ... و در مراقبت حق بلایم. خفق و گفت و گوی لشکر التفات ننماید . ۲ - نگاهبانی کردن .۳- الف - نگاهداشتن قلب است از بدیها . ب - عبارت از یقین بنده است باینکه خداوند در جمیع احوال عالم برقلب و ضمیر ومطلع بررازهای درونی اوست . البته همین که سالک یقین حاصل کرد باینکه خدا همیشه او را می بیند و بر زوایای درون او واقف و مطلع است مراقب خواطر ناپسندی خواهد بود که قلب را از ذکر خداوند باز میدارد . یا مراقب. ( مراقبت ) باطن . امتحان و جدان و باطن خود . ۴ - طلوع کردن رقیب کوکبی افقی از مشرق بهنگامی که این کوکب در مغرب غروب کند . ۵ - ( اسم ) مواظبت . ۶ - نگاهبانی . ۷ - یکی از زحافات بیست و دوگان. اشعار عرب که در اشعار فارسی نیز مستعمل است . آنست که سقوط یکی از دو حرف باثبوت دیگر ی متلازمان باشند یعنی دو حرف نه باهم ساقط شوند و نه با هم ثابت باشند و این ( اسم را ) از مراقبت کواکب افقی گرفتهاند . بدانک مراقبت قایم است میان یائ مفاعیلن و نون آن در نوع مسدس از بحر هزج اخرب و خاص درین نوع بعد از مفعول یا مفاعیل آید بسقوط نون یا مفاعلن آید بسقوط یا و در مسدس این بهیچ و جه بعد از مفعول مفاعیلن سالم نیاید جمع مراقبات .
ترسیدن

حالتی که در آن فرد با نادیده گرفتن محرک‌های محیطی، خودآگاهانه ذهن را متمرکز می‌کند و از تنش‌ها و فشارهای روحی رها می‌شود متـ . خودآرامی 1


فرهنگ معین

(مُ قِ بِ یا قَ بَ ) [ ع . مراقبة ] (مص م . ) ۱ - مواظبت کردن . ۲ - نگاهبانی کردن .

لغت نامه دهخدا

مراقبة. [ م ُ ق َ ب َ ] (ع مص ) نگاهبانی کردن . (منتهی الارب ). حراست کردن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نگاه داشتن چیزی را. (از غیاث اللغات ). یکدیگر را نگاهبانی کردن . (صراح ) (منتهی الارب ). || کسی را چشم داشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). ترقب . انتظار کسی را داشتن . توقع داشتن . (از متن اللغة). امید داشتن . (از غیاث اللغات ). امید داشتن به کسی . (یادداشت مؤلف ). || از کسی ترسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). خوف داشتن . || راقَب َ اﷲ فی امره ؛ خافه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به حاشیه ٔ ذیل مراقب شود. || (در اصطلاح عروض ) مراقبت . رجوع به مراقبت شود. || (در اصطلاح عرفا) مراقبه . مراقبت . رجوع به مراقبت شود. || (در نجوم ) مراقبة. مراقبت . رجوع به مراقبت شود.


مراقبه. [ م ُ ق َ / ق ِ ب َ / ب ِ ] ( ع مص ، اِمص ) مراقبة. رجوع به مراقبة و مراقبت شود. || ترسیدن و گردن فروانداختن. ( غیاث اللغات ). رجوع به مراقبة و مراقبت شود. || به اصطلاح عرفا، حضور دل است با خدا و غیبت از ماسوا. ( غیاث اللغات ). رجوع به مراقبت شود.

دانشنامه عمومی

مراقبه یا درون پویی در اخلاق و عرفان اسلامی بخش مهمی از سیر و سلوک است که پس از توبه و مشارطه و پیش از محاسبه است.شیخ محمد بهاری دربارهٔ لفظ مراقبه می گوید: «مراقبه یعنی کشیک نفس را کشیدن که مبادا اعضا و جوارح را به خلاف وادارد و عمر عزیز را که هر آنی از آن بیش از تمام دنیا و ما فیها قیمت دارد، ضایع بگرداند.»
مراقبه کلمه ای عربی است که از ماده رقبه به معنی گردن و ورودگرفته شده است و برای که «انسان به هنگام نظارت و مواظبت از چیزی گردن می کشد، و اوضاع را زیر نظر می گیرد، این واژه بر معنی نظارت و مواظبت و تحقیق و زیر نظر گرفتن چیزی، اطلاق شده است.»

دانشنامه آزاد فارسی

مُراقبه (meditation)
عمل تأمل روحانی که در بسیاری از ادیان۱ و نیز به منزلۀ تمرینی غیر مذهبی بدان مبادرت می کنند. از اعمال اصلی ادیان بودا و هندوست (با نام سانسکریت سَمادی۲) و در جنبش مراقبۀ استعلایی۳ اهمیت محوری دارد. سنت مراقبه در میان پیروان ادیان بزرگ و فرهنگ های معنوی حتی غیرمذهبی شیوع دارد. معرف آن به جهان غرب مهاریشی ماهش یوگی، و مروج آن بیتل ها در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ بودند و هم اکنون افراد زیادی به آن مبادرت می کنند.
دین بودا. مراقبه در دین بودا دو نوع اصلی دارد: ویپسّنا۴ برای گشودن چشم دل و سماتهه۵ برای طمأنینۀ خاطر. هدف، تحصیل حکمت و نهایتاً اشراق۶ است. مراقبه اعمالی را دربر می گیرد شامل ترنم سوترا۷ها (متون مقدس)؛ ایجاد سکون و طمأنینۀ خاطر به روش هایی نظیر تمرکز بر تنفس و تجسم در ذهن؛ توجه به همۀ عملکردهای جسمی و ذهنی با استفاده از عبارت پردازی های برون ذهنی مانند «هست» به جای «هستم»؛ تأمل در ناماندگاری از طریق مرگ اندیشی؛ کوآن ذن۸؛ و هنرهای رزمی جودو و کِندو و آیکیدو.
دین هندو. مراقبه در دین هندو هم راه و هم هدف همۀ اعمال یوگاست. شیوه های آن مشتمل است بر تنفس ارادی؛ ذکر منتره۹ و تجسم خدایان و تمرین های ذهن گشا مثلاً برای ایجاد سیدهی ها۱۰ یا نیروهای فوق طبیعی، ایجاد تمرکز راسخ و رسیدن به تأمل فارغ از خودی که به سمادهی موسوم است.
تصوف (تصوف۱۱). مراقبه در میان متصوفه به عنوان وسیله ای برای «نفی خواطر» و تسلط بر خیال و رهایی از پراکندگی ذهن و کسب توفیق در تمرکز و توجه به خدا تلقی و از آن استفاده می شود تا در هر دو حالت فعال و منفعلش پنج مرکز روشنایی درونی، موسوم به لطایف۱۲، را بیدار کند. روش های آن عبارت اند از سماع درویشان۱۳ که حالت چرخ زنی است چنان که سیارات بر گرد زمین می چرخند، و ذکر یا ترنّم یکی از اسماء الحُسنی (نام های نیکوی خدا) که در اعتقاد مسلمانان به ۹۹ اسم بالغ می شود.
دین تائو. مراقبه در دین تائو۱۴ به قصد پی بردن به این که حیات چگونه جلوه گر می شود و جریان می یابد انجام می گیرد. محور آن را تنفس ارادی تشکیل می دهد و بیدارکردن مرکز حسی پشت و میان چشم ها، ایجاد و هدایت گرما در بدن و هنرهای رزمی تای چی چوان، کاراته، کونگ فو را دربر می گیرد.
مسیحیت. مراقبه کنندگان مسیحی معمولاً یا فکر خود را بر روی وجهی از وجود خدا متمرکز می کنند و یا می کوشند وحدت با خدا را مستقیم و بدون مداخلۀ فکر تجربه کنند. در کلیسای ارتُدوکس۱۵، مراقبه بیشتر به شکل تکرار دعای عیسی مسیح۱۶ (خداوندا عیسی مسیح، پسر خدا، رحمت خود را از این بندۀ گناهکار دریغ مفرما) توأم با تنفس مناسب صورت می گیرد. مراقبه به وسیلۀ تجسم صحنه هایی از عهد جدید۱۷ را قدیس ایگناتیوس لویولایی۱۸، پایه گذار فرقۀ یسوعیان۱۹، باب کرد و هنوز در میان بسیاری از مسیحیان متداول است.

فرهنگستان زبان و ادب

{meditation} [پزشکی] حالتی که در آن فرد با نادیده گرفتن محرک های محیطی، خودآگاهانه ذهن را متمرکز می کند و از تنش ها و فشارهای روحی رها می شود متـ . خودآرامی 1

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مراقبه یکی از مراحل تهذیب و محاسبه نفس است.
مراقبه از واژه ی «رَقَبَ» به معنای حفظ کردن و در نظر گرفتن مراقِب و توجه دادن فکر به سوی اوست و هر کس از کاری به سبب رعایت دیگری دوری جوید گفته می‏شود: فلانی را مراقبت کرد.

پیشینه مراقبه
در متون اخلاق اسلامی، پیشینه مراقبه به «مرابطه» باز می گردد که عبارت است از نگاهبانی و مواظبت عقل از نفس. ‏ در هر حال، مشارطه، پیش نیاز مراقبه و معاقبه و مقامات پس از آن، تکمیل کننده ی محاسبه است.

معنای اصطلاحی مراقبه
سید بحرالعلوم رحمه الله در تعریف مراقبه می فرماید: «مراقبه عبارت است از متوجه و ملتفت خود بودن در جمیع احوال، تا از آنچه بدان عازم شده و عهد کرده تخلف نکند.»

فضیلت مراقبه‏ در قرآن
...

پیشنهاد کاربران

یا حق
وحدت وجود
ای روز برآ که ذره ها رقص کنند

آن کس که از او چرخ و هوا رقص کنند

جانها ز خوشی بی سر و پا رقص کنند

در گوش تو گویم که کجا رقص کنند

یا حق
تمرکز روحانی. تمرکز بر وجود احد و لا غیر. پاکی دل از هر چیز بجز حق.

مراقبه یعنی خالی کردن ذهن ازنفسانیت وهوای نفس که بعداز دعا انجام می شود ویک خلصه ای به وجود می اید

Contemplation

هنگامی که به معنای در دست گرفتن نفس و مراقبت از تمایل نفسانی بکار می رود می توان از واژه “بیدارمانی” بجای مراقبه بهره برد

پاکبانی

پاک مانی

خالی کردن افکار منفی

مدیتیشن یا مراقبه به معنای تمرین برای رسیدن به حالتی است که در آن فرد با نادیده گرفتن محرک های پیرامون ، خودآگاهانه و به صورت ارادی ، ذهن خویش را وا می دارد که سکوت کند و نتیجه این سکوت رسیدن به آرامش است.
به عبارت ساده تر یعنی متمرکز کردن ذهن است.

خودشناسی

مواظبت کردن

خویشتنداری: پیشنهادمن بهره بردن از واژه پارسی "خویشتنداری" بحای مراقبه به معنای کشیک نفس ( خویش ) را کشیدن یا خویش را نگهداری کردن از انجام هر گونه خطاست

مدیتیشن

مراقبه معادل پارسی : درون پویی ، خویشتن یابی ، خودآگاهی ، هوشیاریِ معنوی ، مشاهده ی درون ، سلوکِ عشق . . .


کلمات دیگر: