کلمه جو
صفحه اصلی

تعدد


مترادف تعدد : بسیاری، تکثر، فراوانی، کثرت، وفور، بسیار گشتن، بی شمارگشتن

برابر پارسی : بیشماری | ( تعدّد ) بسیاری

فارسی به انگلیسی

plurality


multiplicity, plurality


being numerous, plurality, multiplicity

مترادف و متضاد

بسیاری، تکثر، فراوانی، کثرت، وفور


بسیار گشتن، بی‌شمارگشتن


۱. بسیاری، تکثر، فراوانی، کثرت، وفور
۲. بسیار گشتن، بیشمارگشتن


multiplicity (اسم)
بسیار، کثرت، تعدد

plurality (اسم)
وفور، تعدد، جمع گرایی، چندگانگی، تعدد حزبی، حالت تعدد، حکومت ائتلافی

pluralism (اسم)
وفور، تعدد، جمع گرایی، چندگانگی، تعدد حزبی، حالت تعدد، حکومت ائتلافی

فرهنگ فارسی

متعددشدن، زیادشدن عدد، برشماره چیزی افزون شدن
۱ -( مصدر ) بیشمار شدن زیاد شدن عدد بسیار گشتن . ۲ - ( اسم ) افزونی فراوانی .
زیادت آمدن در عدد

فرهنگ معین

(تَ عَ دُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) زیاد شدن عدد.

لغت نامه دهخدا

تعدد. [ ت َ ع َدْ دُدْ ] ( ع مص ) زیادت آمدن در عدد. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). زیاده از هزار بودن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). هم یتعددون علی الف ؛ ای یزیدون علی ذلک فی العدد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) در فارسی امروزین افزون از یک. عدد بسیار. و متعدد و فراوانی و بسیاری. ( از ناظم الاطباء ). کثرت. بسیاری. چندتائی.

فرهنگ عمید

متعدد شدن، زیاد شدن عدد، بر شمارۀ چیزی افزوده شدن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عنوان تعدّد یعنی افزون بر یک که در بسیاری از ابواب فقه مانند طهارت، صلات، زکات، صوم، حج، نکاح، طلاق، حدود و قصاص به مناسبت سخن رفته به نمونه‏هایی از احکام آن اشاره می‏شود.
در تطهیر لباس و بدن از برخی نجاسات، تعدّد شستن لازم است، مانند تطهیر بدن یا لباس نجس شده به ادرار با آب قلیل که بنابر قول مشهور دو بار و بنابر قول گروهی، ظرف نجس شده به غیر ولوغ سه بار باید شسته شود.
برای رفع حدثهای متعدّد همچون خوابیدن و ادرار کردن، یک وضو کفایت می‏کند به شرط آنکه مقصود، رفع طبیعت حدث باشد، امّا اگر مقصود رفع بعضی حدثها باشد بنابر قول برخی، وضو باطل است.
کسی که غسلهای متعدّد- همچون غسل جنابت، حیض و مس میت- بر عهده دارد اگر به نیت غسل جنابت یا به نیت ‏همه، یک غسل کند کافی است.
در تیمم اگر مبدل منه (چیزی که تیمّم، بدل از آن انجام می‏گیرد) متعدّد باشد، مانند غسل و وضو برای مستحاضه، تعیین آن هنگام تیمّم، واجب است. در تیمّم بدل از غسل تعدّد زدن دست بر خاک؛ یکی برای مسح صورت و دیگری برای مسح دست، بنابر مشهور واجب است.

تعدّد ولیّ
در فرض تعدّد ولی میت، بنابر قول اکثر فقها، قضای نماز و روزه میت بین آنان توزیع می‏گردد. در تجهیز میت و اقامه نماز بر او اذن ولیّ واجب است. در صورت تعدّد ولیّ در اینکه باید از همه اذن گرفته شود یا اذن بعضی به شرط عدم مخالفت بعض دیگر با او کفایت می‏کند، اختلاف است.
پدر و جد پدری بر بچه نابالغ و نیز- بنابر قول گروهی- بر دختر بالغ رشید (غیر بیوه) در امر ازدواج ولایت دارند. اگر آن دو در امر ازدواج وی با هم اختلاف پیدا کنند و هریک برای ازدواج با دختر، مردی را برگزیند، اقدام جدّ مقدم می‏شود؛ ازاین‏رو در فرض هم‏زمان بودن عقد هر دو، عقد جدّ صحیح خواهد بود و در فرض هم‏زمان نبودن، عقد سابق مقدّم می‏شود.

تعدّد و نماز
تکرار اقامه نماز- اعم از جماعت و فرادا- بر میت بنابر مشهور جز بر صاحبان فضل و شرف مکروه است. تعدّد نماز جمعه در محدوده یک فرسخ صحیح نیست. ازاین‏رو، از شرایط اقامه نماز جمعه در یک منطقه، عدم اقامه نماز جمعه دیگر در کمتر از محدوده یک فرسخی آن است.
با تعدّد سبب نماز آیات، مانند بروز کسوف و زلزله در یک زمان، نماز آیات نیز متعدد می‏شود

تعدّد و روزه
...

پیشنهاد کاربران

مرتکب ب چند جرم مثل تعزیر درجه ۷ و ۶

یک نفر که مصداق ( دو شخص ) قرار میگیرد
افزون بر یک

تفاوت

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
بَهوتا ( سنسکریت )
جالا ( سنسکریت: جالَ )
نیکَر ( سنسکریت: نیکَرَ )
نیواه ( سنسکریت: نیوَهَ )
پوگا ( سنسکریت: پوگَ )
اِستوم ( سنسکریت: سْتومَ )


کلمات دیگر: